«جنيفر چک» (مگان فاکس) دختر نوجوان دبيرستاني و جذاب است. جنيفر آئين شيطاني را توسط يک گروه راک به انجام مي رساند، و پس از آن او به قاتل پسرهاي هم دبيرستاني خود تبديل مي شود...
جوئل ، صاحب یک کارخانه, سعی می کند با بی شمار مشکلات شخصی و شغلی ، مانند همسر بالقوه بی وفا و کارمندانی که می خواهند از او سوء استفاده کنند ، مقابله کند.
چند خواهر و برادر که پدر و مادرشان به تعطیلات رفته اند حالا در خانه تنها هستند. یک شب گروهی از موجودات فضایی در کنار منزل آنها فرود می آیند و میخواهند دنیا را تسخیر کنند و…
پیتر بعد از هشت ماه تصمیم به ازدواج با دوست دخترش میگیرد ولی در این میان مشکل مهم این است که پیتر هیچ دوست صمیمی برای خود ندارد که بتواند به عنوان ساقدوش پیتر را همراهی کند! به همین دلیل پیتر دست به کار شده و در اینترنت و … شروع به گشتن کرده و در این میان با مردهای مختلفی قرار میگذارد تا در نهایت بتواند یکی از آنها رابه عنوان ساقدوش انتخاب کند ولی …
لوسی هیل (رنی زلوگر) در یک شرکت بزرگ تولید مواد غذایی در میامی کار میکند اما مسئولان کمپانی که از تولیدات خودشان در یک شهر کوچک راضی نیستند تصمیم میگیرند او را به آنجا بفرستند تا مقدمات بسته شدن آن کارخانه را فراهم کند...
پس از ناپديد شدن انور الابراهيمي هنگام در پرواز آفريقاي جنوبي به واشنگتن، همسر آمريکايي تبارش ايزابلا فيلدز شروع به جستجو براي يافتن وي مي کند. همزمان داگلاس فريمن مامور اطلاعاتي نيز که براي تحقيق در زمينه فعاليت هاي تروريستي به مصر رفته، بعد از نجات يافتن از يک بمب گذاري انتحاري، مامور نظارت در بازجويي يکي از مظنونين توسط پليس مصر مي شود.
«پيتر پارکر» (مگواير) هنوز براي روزنامه ي «ديلي باگل» کار مي کند و هنوز آماده است تا در هيئت «اسپايدر من» به کمک مردم بشتابد. تا اين که يک توده ي سياه رنگ ماوراي زميني خود را به بدن او مي چسباند و «پيتر» را متوجه نيمه ي تاريک وجودش مي کند. به اين ترتيب يک «اسپايدر من» خشن و بي رحم پا به عرصه مي گذارد...
یک دختر یازده ساله شاهد دست و پنجه نرم کردن پدرش با افسردگی فلج کننده ای می شود. در طول یک تابستان، او پاسخهایی برای چند معما پیدا کرده و با عشق و فقدان روبرو می شود...
جیمی استارک آدمی از خود راضی هست که در آستانه ی یک شکست بزرگ می باشد. زمانی که در جاده برای ماشینش مشکلی پیش می آید یک پیشگوی سر راهی به او وعده ی یک ثروت باد آورده را می دهد، اما…...
یک فضانورد ناسا که سالها پیش بازنشست شد تا بتواند مزرعه خانوادگی خود را نجات دهد ، هرگز رویای سفر به فضا را رها نکرده است و با وجود تهدیدهای دولت برای متوقف کردن او ، به دنبال ساخت موشک خود است.
«نیک نیلر» (اکهارت)، «متخصص ماست مالی» فعالیت شرکت های بزرگ دخانیات بدون هیچ مشکل و عذاب وجدانی، سخن گوی صنعتی است که سالانه میلیون ها نفر را می کشد. او در عین حال می کوشد تا برای پسر جوانش، «جویی» (برایت) پدر خوبی باشد و …
داستان این انیمیشن در مورد فینیاس و ورب می باشد که دو کارآگاه می باشند. آنها تلاش دارند تا با هوش و استعداد خود ناپاکی ها را از شهر دور کنند. دشمن اصلی این دو دکتر هایزن شرور می باشد . هایزن فردی است بسیار باهوش و نابغه ولی استعداد خود را در زمینه تبهکاری استفاده می کنند. دکتر هایزن بدجنس توانسته است با دسترسی به تمام اطلاعات شخصی مردم شهر دانویل این فایلها را بدست آورد و سعی در اخاذی از مردم شهر کند. دو مامور مخفی ما باید از حادثه بزرگ جلوگیری به عمل آورند و تلاش کنند تا با هوش خود جلوی این مرد را گرفته و اعمال شیطانگونه ی وی را بی اثر گذارند.
Invincible انیمهای است که بر اساس کمیک Skybound طراحی شده. داستان این انمیشن در خصوص نوجوانی است که پدرش به عنوان قدرتمندترین ابرقهرمان در سرتاسر کرهی زمین شناخته میشود...
چهار دوست در یک مجله با هم کار می کنند. اخیرا یکی از آنها که میلو نام دارد دچار مشکلاتی شده که باید فوراً خودش قضیه را حل و فصل کند تا قبل از اینکه دوستانش وارد عمل شوند.
داستان در زندان مخوف اسوالد در واحدی به نام شهر زمرد رخ میدهد. این واحد به جای تنبیه، بر اصلاح زندانیان تمرکز دارد. دو نوع قانون در زندان حاکم است: یکی برای بیرون و دیگری برای داخل. هر گروه از زندانیان با هم متحد هستند و با دشمنان خود دشمنی میکنند.
در سرویس سازمان اطلاعات بین المللی (ایسا) که یک دفتر جاسوسی بین المللیه، بحران های جهانی فرصتی هستش برای کارمندای رده بالای این شرکت تا به هر نحوی همدیگه رو بپیچونن و بهم خیانت کنن. وسط این همه بریز و بپاش یه جاسوس ماهر و شیک به اسم “استرلینگ آرچر” وجود داره…
در آیندهای که انسانها توسط روباتهای میکروسکوپی آزمایشنشده آلوده میشوند، مرد جوانی با توانایی کنترل رباتها به یک سازمان دولتی کمک میکند تا خلاقیتهای باطل این فناوری را کنترل کند.
برندا جانسون، معاون رئیس پلیس، بخش اولویت بندی قتل لس آنجلس را با سبکی غیرمتعارف اداره می کند. توانایی ذاتی او در خواندن مردم و گرفتن اعترافات به او و تیمش کمک می کند تا سخت ترین و حساس ترین پرونده های شهر را حل کنند.