داستان درباره مربی شکست خورده ای است که به تیمی از دختران والیبالیست می پیوندد. این تیم، همواره بازنده بوده و برای حفظ بقا، تنها به یک پیروزی نیاز دارد. اگر آن ها حتی یک مسابقه را ببرند، مالک تیم از انحلال آن صرف نظر خواهد کرد.
در سئول در اوایل دهه 1970، کارگردان فیلم کیم کی-یول به این واقعیت وسواس پیدا می کند که پایان فیلم آمادهشدهاش، «تارعنکبوت»، اگر دوباره ساخته شود، بهتر خواهد بود...
داستان این پس از پخش شدن گازی سرما ساز در سطح کره زمین می باشد که با یخ بندان زمین تقریبا تمام زندگی های جاندارن کره ی زمین را نابود کرده است و حالا نجات یافتگان در قطاری بنام Snowpiercer درحال سفر می باشند که آن نیز طبقه بندی شده است . در این فیلم مشاهده می کنیم که افراد ساکن در طبقه پایین قطار تصمیم می گیرند تا در مقابل افراد پولدار و مرفح طبقه ی دیگر قطار شورش کنند و ...
نائه کیونک پسر یک خانواده ی اشراف زاده است که خانواده ی آنها در اثر خیانت پدر او شهرت و اعتبار خود را از دست داده و نائه با تنها پسر 17 ساله ی خود و برادر همسر متوفی خود در گوشه ای دور زندگی می کند. نائه توانایی خواندن چهره و حدث زدن در مورد حالات روانی و شخصیت افراد است. او برای ادامه ی زندگی به شهر می رود و شروع به کار خواندن چهره می کند. بزودی آوازه ی او همه جا را می گیرد و شاه که در حالت بیماری است از او می خواهد تا با دیدن چهره ی درباریان در مورد احتمال خیانت آنها به ولیعهد تحقیق کند. نائه مورد مشکوکی در بین درباریان پیدا نمیکند ولی....
داستان فیلم در مورد یک سری قتل های زنجیره ای می باشد که تنها مشخصه مشترک بین آنها جای اثر دندان های موجودی عجیب می باشد در همین حین پرونده برای رسیدگی به بخش قتل پلیس کره ارجاع داده می شود تا در مورد این قتل ها تحقیق کنند و ...
"سین ا" به همراه پسر خود "جون" به شهری که همسر مرحومش در آنجا به دنیا آمده نقل مکان می کنند.اما هنگامی که او تلاش می کند زندگی خود را از نو بسازد اتفاق ناگوار دیگری او را تحت تاثیر قرار می دهد...
«سانگ هیون» یک کشیش است که برای تست واکسن یک ویروس کشنده داوطلب می شود. واکسن درست عمل نمی کند و ویروس تقریبا او را از پا در می آورد. اما بعد از تزریق تصادفی خون یک خون آشام به بدنش، او به زندگی باز می گردد...
داستان فیلم در مورد دو راهزن و یک آدمکش و رقابت آن ها برای بدست آوردن یک نقشه گنج در منچوری می باشد، در حالی که توسط ارتش ژاپن و راهزنان چینی هم تعقیب می شوند...
"این گو" هم یک گانگستر است و همچنین یک شوهر و پدر برای زن و دخترش است که آرزو دارد خانواده خود را از آپارتمان شلخته به خانه بزرگتر برساند. از دخترش دوری می کند و زنش به طور مداوم به او می گوید تا یک کار آبرومند پیدا کند اما ...
«پارک هیه – بونگ» (هیه – بونگ) در کناره ی رودخانه ی هان درسئول اغذیه فروشی کوچکی را اداره می کند و با دو پسر، یک دختر و نوه اش زندگی می کند. یک روز هیولایی از اعماق رودخانه بیرون می آید و نوه ی خانواده را می رباید. همه ی اعضای خانواده بر آشفته و درمانده هستند ولی هنگامی که می فهمند نوه زنده است در پی نجات او بر می آیند...
یک گروه از کوهنوردان کره ای تصمیم می گیرند تا بدون منابع انچنانی برای اولین بار به قطب جنوب سفر کنند . در روز ۲۱ سفر آن ها یک مجله در قطب جنوب پیدا می کنند که هم زمان با پیدا کردن ان تفاقات عجیبی رخ می دهد که همگی داخل آن مجله ثبت شده است . پیدا کردن یک مومیایی بسیار قدیمی یکی از این ماجراهاست ….
کره جنوبی، سال ۱۹۸۶. برای دومین بار جسد یک زن، با دست و پای بسته، و در حالی که مورد تجاوز قرار گرفته پیدا می شود. دو کارآگاه پلیس محلی خشن و خیره سر مامور رسیدگی به این پرونده شده و بدون هیچ ترفند خاصی، تنها با شکنجه و بازجویی مظنونین در کارشان جلو می روند. تا اینکه یک کارآگاه حرفه ای از سئول می آید تا به آن دو در تحقیقات کمک کند. بعد از پیدا شدن سومین جسد زن، آنها سرنخ هایی از این قاتل سریالی بدست می آورند...
یک سیاستمدار آرمان گرا با یک فیکس کننده سیاسی مرموز به نام عمو سامشیک ملاقات می کند که در سایه فعالیت می کند. این دو با هم یک شراکت ناآرام با هدف تبدیل کره پس از جنگ به کشوری مرفه تشکیل می دهند که همه می توانند سه وعده غذایی در روز بپردازند.