دختر ۹ سالهای با پدر و مادرش در یک منطقهی دورافتاده تعطیلاتشان را میگذراند. او در یک سردخانهی مخفی گیر میافتد که شرکتی در آن به ساخت هوش مصنوعی پرقدرت مشغول است. هم دختر و هم هوش مصنوعی به دنبال فرار هستند...
داستان یک افسر سابق نیویورک که به کلانتر تبدیل شده است. حال او در یک شهر کوچک روستایی باید با یک باند تبهکار که یک پزشک ثروتمند را گروگان گرفته اند، مبارزه کند...
فیلم «تعقیب تکشاخها» داستان سفر پرماجرای دو شخصیت، یک کارآفرین جوان و یک شکستخوردهی سریالی، از استونی به سیلیکون ولی و بازگشت آنها را روایت میکند.
داستان از سفر عوامل هالیوود به شهر کوچک کوینسی میگوید که ثروتمندان پنهانی در زمینه تولید نوشابه کراون کولا دارد. در این میان، سامر جنکینز و یک استعدادیاب به دنبال یافتن لوکیشن و بازیگران فرعی هستند و یکی از افراد گروه فیلمبرداری به نام کول مستن، به سامر و یک دختر جنوبی علاقهمند میشود.
بر اساس پیشگویی بزرگ تاریخ ، زمان نابودی دنیا فرا رسیده و زمین در حال نابودی و از هم پاشیدن است . حادثه ای عظیم که در سال 2012 در حال اتفاق افتادن است و هر لحظ بر ابعاد ويرانگري اش افزوده مي شود . در اين میان دانشمندي به نام جکسون (John Cusack) در تلاش است که از وقوع آن جلوگیری کند ، اما ...
۱۴۰۸ اتاقی در یک هتل به نام دلفین است. هرکس به این اتاق وارد شود به هیچ عنوان باز نمیگردد. یک نویسنده مغرور که به مسائل ماورای طبیعی اعتقادی ندارد وارد این اتاق میشود تا به همه ثابت کند هیچ چیز خاصی در آن نیست، ولی … (این فیلم دارای دو پایان متفاوت است.این نسخه ی مخصوص کارگردان میباشد!!!
یک مکانیک که در لبه پدر بودن قرار دارد، که بر سوار یک سفینه به سمت زمین جدید است، یک تهدید بزرگ را که قصد استفاده از سفینه به عنوان اسلحه را دارد، باید گول بزند.
وکاس و ناثان اسکات، دو برادر ناتنی، در شهر کوچک و پرهیاهوی تری هیل، کارولینای شمالی، زندگی میکنند. آنها در زمین بسکتبال و در میان دوستانشان با هم رقابت میکنند و گاهی اوقات با هم اختلاف نظر دارند.
داستان این سریال در آینده و در سال 2199 اتفاق می افتند و درباره زن جوانی است که همه چیزش را از دست داده و حالا برای یک زندگی جدید وارد آکادمی فضایی زمین می شود تا بتواند آموزش های لازم برای مقابله با تهدید های بین کهمشانی را آموزش ببیند...
سریال Californication مشکلات زندگی ،هنک نویسنده ای رو بیان میکنه که با دخترش بکا و دوستش کارن،زندگی میکند. هنک نویسنده ای است که در زندگی شخصی و حتی شغلش به پوچی و بن بست رسیده و سعی در عوض کردن شرایط ندارد. و برای کنار آمدن با زندگی پوچ و تو خالی اش به بی بند و باری پناه میبرد وبا بیخیال شدن نسبت به وقایع اطرافش سعی در تحمل زندگی غیر قابل تحملش را دارد.