در انتهاي جنگل هاي داخلي امريکا، گروهي از سربازان جنوبي به سرکردگي «سروان پي ير کوردونا» (ريورو) و هم راهش، «توسکارورا» (ميچم)، محموله اي از طلا را از قطار شمالي ها مي دزدند و «سرهنگ کورد مک نالي» (وين) را نيز گروگان مي گيرند. پس از جنگ و در ملاقاتي دوباره، «مک نالي» از «کوردونا» نام خائناني از ميان شمالي ها را که جاي محموله ي طلا را لو داده بودند مي خواهد...
در سال ۱۸۳۶ ژنرال “سانتا آنا” و ارتش مکزیک در تگزاس پیشروی می کنند. برای متوقف کردن او ژنرال “سم هیوستون” باید زمان کافی داشته باشد تا بتواند ارتشش را نظم دهد. برای بدست آوردن این زمان او به کلنل “ویلیام تراویس” دستور می دهد به ماموریتی کوچک برای بستن راه ارتش مکزیک برود و...
یک تبهکار خطرناک اما جذاب به زندانی دور افتاده در آریزونا فرستاده می شود.او از هم سلولیهایش برای اجرای نقشه فرار درخواست کمک کرده و به آنها قول سهمی از گنج مخفی خود را می دهد...
وقتی دیده بان سابق ارتش خود را بازنشسته کرده و به مزرعه ای در نیومکزیکو می رود،نسبت به زنی سفید پوست و پسر او که به تازگی از دستان هندیها آزاد شده احساس ترحم کرده و از آنها دعوت می کند به او بپیوندند.او می داند که پدر آن پسر یکی از قاتلان خطرناک است که به زودی سر و کله اش پیدا می شود و...
داستان مردی که مورد اصابت گلوله قرار گرفت، دزدیده شد و به زندان افتاد که برای ربودن محموله بزرگ طلا از مردی که به او ظلم کرده بود، برمی گردد. طلا در یک واگن زرهی به نام واگن جنگی حمل می شود.
ارتش آمریکا از طرف اقوام زندانیان سفید پوست "کومانچیها" تحت فشار است تا آنها را آزاد سازد. یک مارشال فاسد، "گوتری مک کیب" توسط یکی از گروهبانان ارتش متقاعد می شود تا در مذاکره با آنها به او کمک کند.اما فقط دو اسیر آزاد می شود و...
مت وید از زندان فرار میکند و سعی میکند برادرش بیل، یک تفنگچی را متقاعد کند که در یک بازداشتگاه شرکت کند. بیلی امتناع میکند اما مت او را مجبور می کند همراه با گروه سوار شود. بیلی با برادرش دعوا می کند و به طور تصادفی او را می کشد، در حالی که مت در سن نوجوانی...
برده ای به نام «اسپارتاکوس» به خاطر اندام ورزیده اش به عنوان گلادیاتور انتخاب می شود تا آموزش ببیند. مربی و تمامی ساکنان آن مکان که اسپارتاکوس در آن آموزش می بیند مردان خبیثی هستند که برای جان برده ها و کنیز ها ارزشی قائل نمی شوند. در این بین اسپارتاکوس با زنی آشنا می شود که کنیز است. بعد از مدتی به خاطر برخی مسائل اسپارتاکوس مربی خود را می کشد و با دیگر برده ها از مکان آموزش که مانند زندان است می گریزند...
"بیلی جان" قاتلی تحت تعقیب توسط جایزه بگیری به نام "بن بریگاد" دستگیر شده و به شهر سانتا کروز برای اعدام برده می شود.در میانه راه او زنی را از حمله سرخپوستها نجات داده و از دو راهزن برای ادامه سفرش در خواست همراهی و کمک می کند.از طرفی "بیلی" برادر "فرانک" در تعقیب آنهاست...
متهمان "جان جکسون" و "نوا کالن" از یکدیگر متنفر هستند. پس از اینکه اتومبیل زندان دچار سانحه می شود، آنها فرار می کنند. در حالیکه به یکدیگر بسته شده اند آنها باید به یکدیگر کنار بیایند. وقتی خود را آزاد می کنند دشمنیشان تبدیل به دوستی و احترام می شود...
در آغاز جنگ داخلی، سربازانی که شهر فورت لارامی را در اختیار دارند بین یانک ها و کنفدراسیون ها تقسیم می شوند، اما تهدید واقعی، مسیر جنگی سیوکس است که همه آنها را احاطه کرده است...
در اوایل دهه 40، زنی درست زمانی که جنگ جهانی دوم شدت پیدا کرده، از شهر فرار می کند. مامی در هاوایی مستقر می شود و امیدوار است زندگی جدیدی را آغاز کند و...
یک شهرک نشین ناراضی یک رئیس آپاچی را در فورت یوما می کشد و فرمانده قلعه می داند که پسر رئیس، مانگا کلرادو، به دنبال انتقام خواهد بود و به مسیر جنگ می رود...
جیم وال برای انتقام قتل همسرش و سرقت اسبهایش، به دنبال سه قاتل فراری میگردد. او این افراد را در یک باند سارقان احشام پیدا میکند که درگیر جنگ با یک باند رقیب است.
سریالِ "غرب وحشی" داستانِ دو مامور مخفی "جیمز تی وست" و آرتموس گوردون" می باشد ، آن ها مامور هستند تا از هر خطری که جانه رئیس جمهور را تهدید میکند ، جلوگیری کنند و ...