داستان درباره یک خاخن است که ایمانش سست شده است. ورود معلم سابق موسیقی او به زندگیاش بهعنوان معلم مراسم ، باعث ایجاد تغییرات بزرگی در زندگی او میشود.
داستان دایان والترز، مادری باردار و دارای دو فرزند که تلاش می کند تا کریسمس را در حالی که خانواده دوست داشتنی اما بی فایده او در اطرافش از هم می پاشد، به بهترین شکل برگزار کند...
یک مادر خانهدار در حومههای لس آنجلس به دلیل استرس و غیبت طولانی مدت شوهرش از خودش خسته شده و به نقطه شکست رسیده است. او با قلاده سگ هم نمی تواند خودکشی کند . وضعیت او با حضور یک سگ مرموز در حیاط خانهشان تشدید میشود. او به شدت دچار اختلال روانی میشود و ناپدید میشود...
کیت مایکلز یک نویسنده ی مشهور هالیوودی است که موفق به دریافت جایزه اسکار شده است. اما پس از مدتی وی از جاه و جلال خود فاصله می گیرد ، تا جایی که به تدریس فیلمنامه نویسی در دانشگاه کوچکی مشغول به کار می شود و…
پس از به پایان رساندن ماموریتشان در دبیرستان، اشمیت و جنکو برای اینکه تبدیل به ماموران بهتری برای قانون شوند با لباس مبدل به یک کالج محلی اعزام می شوند تا ماموریت جدیدشان را آغاز کنند اما…
داستان دربارهٔ پدری تازه جدا شده است که با کمک پسر نوجوانش، دوباره قرار گذاشتن را یاد میگیرد. پسر نوجوان هم در این میان، در تلاش است تا قلب دختری را به دست آورد.
دو عامل در اف بی آی تلاش برای روشن شدن قتل رخ داده در منطقه متروک را به عهده دارند. آنها رویکرد شهود از آخرین حادثه با کمک پلیس محلی را در دستور کار خود دارند و...
دو دوست به عنوان فروشنده خانه به خانه مقادیر عمده گوشت منجمد را تشکیل می دهند. آنها که در یک رکود گیر کرده اند، یاد می گیرند که اگر در این روز خاص گوشت گاو را جابه جا نکنند، گوشت مرده هستند...
«الیزابت» (ویدرسپون) پشت رل اتوموبیل خوابش می برد و به شدت تصادف می کند و به اغما می رود. چند هفته ی بعد، مردی به نام «دیوید» (رافالو) آپارتمان «الیزابت» را اجاره می کند ولی بلافاصله متوجه می شود که «الیزابت» کاملا هم خانه را خالی نکرده است. جسم «الیزابت» شاید مرده باشد ولی روحش کاملا زنده است و مصرانه پا می فشارد که آپارتمان هنوز به خودش تعلق دارد…
جسیکا مارتین که بهمراه شوهر و پسرش در کالیفرنیا زندگی می کند یکروز که پسر خود را به مدرسه می رساند در بازگشت به خانه توسط گروهی از اراذل به رهبری مردی خبیث به اسم گریر مورد هجوم قرار گرفته و به محل ناشناخته ای انتقال داده شده و...
در این داستان، مهآلودگی مرموزی مرزهای ایالت کالیفرنیا را در بر میگیرد که منجر به قطع ارتباطات میشود. با این پدیده عجیب، ناگهان تمام مکزیکیهای ساکن کالیفرنیا ناپدید میشوند. این اتفاق، عواقب فاجعهباری برای اقتصاد ایالت به همراه دارد. با از بین رفتن نیروی کار و جامعه مکزیکیها، سیستمهای اقتصادی و اجتماعی کالیفرنیا کاملاً از کار میافتند.
روبن یک کارشناس آنالیز ریسک در یک شرکت بیمه است که پس از ازدواج با همسرش لیزا به ماه عسل می روند اما در اولین روز ماه عسل همسرش به او خیانت کرده و با یک مربی غواصی به اسم کلود رابطه برقرار می کند . روبن همسرش را رها کرده و به خانه بر می گردد. دوستان و همکارانش که از این موضوع مطلع شده اند تلاش می کنند تا او را از ناراحتی خارج کنند و تلاش کنند تا او با فرد دیگری آشنا شود. روبن یکروز بر حسب تصادف یکی از همکلاسی های مدرسه اش به اسم پلی پرینس را ملاقات می کند و آنها پس از چندین ملاقات دلباخته هم می شوند. از سوی دیگر لیزا نیز بسراغ او می آید و از او درخواست بخشش می کند...
داستان این سریال کمدی در مورد دو زن جوان است که شانسشون رو از دست دادن و در یک ناهار خوری به عنوان پیشخدمت مشغول به کار میباشند. این دو دختر رابطه ی دوستانه ای با هم برقرار میکنن و تصمیم میگیرن که پولهاشون رو جمع کنن و خودشون یک کافی شاپ کوچیک بزنن.واسه همین برای جمع کردن پول شروع به تلاش کردن و انجام کارهای مختلف میکنن و…
داستان سریال درباره یک گروه از دوست های صمیمیه که وقتی زوجی که همه گروه رو دور هم جمع کردن (الکس و دیو) از هم جدامی شند کل گروه به هم می ریزه و هرکدوم میمونند که کدوم طرف رو انتخاب کنند. تمرکز اصلی داستان سریال بر روی دوستی های مدرنه که به شکل کمدی وخندهدار بیان میشه…
این سریال بیشتر بر مشکلات خانواده ها در عصر جدید می پردازد ، زندگی با نژادهای مختلف ، سن های مختلف، اعتقادات مختلف و جنس های مختلف. در خانواده مدرن تضاد ها بیشتر از هر روز نمایان می شود و فاصله بین نسل ها بیشتر و بیشتر. همین تضاد هاست که ما را به خنده وا می دارد. در خانواده مدرن هر کس سعی می کند تا خود را با شرایط خانواده تطبیق دهد ولی هر چه بیشتر تلاش می کند شرایط کمیک تری خلق می شود…
داستان سریال در مورد دو دوست به نام های “اسکار مدیسون” و “فلیکس انگر” می باشد که پس از اخراج از خانه هایشان توسط همسرانشان، حال این دو نفر سعی می کنند با یکدیگر زنندگی بکنند، اما عقاید آنها در خانه داری و روش آنها در زندگی با یکدیگر بسیار متفاوت است…