نيو اورليانز، سال 1939. «کارفيس»، صاحب کازينو و شريک تجاري سابق سگي به نام «چارلي»، به نوچه اش دستور کشتن «چارلي» را مي دهد. «چارلي»، به نوچه اش دستور کشتن «چارلي» را مي دهد. «چارلي» که در خليج غرق شده، پاي دروازه ي بهشت چشم باز مي کند. با اين همه، «چارلي» که تشنه ي انتقام از «کارفيس» است، ساعتي را که در بهشت به نام او است مي دزدد تا دوباره به زمين باز گردد.
"رندی بودک" که دانشجوی سال دوم کالح است تمرکز خود را از دست داده.تنها چیزی که او می داند این است که عاشق هم اتاقی اش "جنی گوردون" است.او حتی به پدر و مادرش هم این موضوع را اطلاع نداده تا اینکه...
یک سارق بانک که با پای پیاده فرار می کند، کیسه ای پر از پول را به صندوق پستی در مرکز شهر لس آنجلس می اندازد. فقط او قضیه پول ها را نمی داند دو ناظر هستند که به محتوای کیف علاقه زیادی دارند...
"آلیس"بیش تر وقتش را به میانجی گری میان شوهر عبوسش، "دانلد هایت"، و پسر یازده ساله ی بازیگوش شان "تام" می گذراند. تا این که "دانلد"در سانحه ای کشته می شود و "آلیس" تصمیم می گیرد به دنبال آرزوی دیرینش، خوانندگی، برود.
"الکس فرید" پروفسور ادبیات است. او علاقه زیادی به قمار بازی دارد. وقتی پولهایش تمام می شود، او از دوست دختر، مادر و در نهایت از افرادی خطرناک پول قرض می گیرد و...
«پاپیون» (استیو مک کویین) کسی است که جرم خود را قبول ندارد، به همراه دوستش «لوییس دگا» (داستین هافمن) که به تازگی به جرم جعل اسناد به زندان افتاده به دنبال فرار از زندان فرانسه هستند...
بامپر مورگان یک پلیس خیابانی کهنه کار اداره پلیس لس آنجلس است. او قرار است پس از بیست سال کار بازنشسته شود، اما از عنصر جنایتکار بر ضرب و شتم خود دست نمی کشد...
در دوران فلاکت اقتصادی آمریکا، سراسر مملکت مملو از افراد بیخانمان بود. به این دسته افراد "هوبو" می گفتند که شخصی مردم آزار به نام شاک، مدیر خطوط راه آهن، از آن ها متنفر بوده و قسم خورده بود هرگز اجازه ندهد بیخانمانی، مجّانی سوار قطار شود...
جورج گریگ که فرمانده یک سفینه فضایی است به دست نیرو که از سیاره ای دیگر آمده نابود می شود همانروز از وی بچه ای به دنیا می آید که نامش را جیمز می گذارند جیمز وقتی بزرگ می شود به خدمت سفینه فضایی در می آید تا جای پدر را بگیرد از آن طرف نیرو با ماده ای که اختراع کرده سیاره ای را نابود می کند و اکنون قصد دارد با همان ماده به جنگ زمین بیاید اما سفینه اینتر پرایز که جیمز نیز در آن است قصد دارد جلوی این کار را بگیرد...