تولد : May 14, 1969 در Melbourne, Victoria, Australia
جوایز : برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 144 جایزه و نامزد دریافت 177 جایزه دیگر.
کاترین الیز بلانشت معروف به کیت بلانشت (متولد: ۱۴ می ۱۹۶۹) بازیگر سینما و تئاتر استرالیایی است. وی در طول دوران بازیگریاش توانست تحسین بسیاری از منتقدین را کسب کرده و همچنین جوایز بسیاری شامل ۲ جایزه اسکار، ۳ جایزه انجمن بازیگران فیلم، ۳ جایزه گلدن گلوب و ۳ جایزه بفتا را ازآن خود کند.
اندرو آپتون شوهر کیت بلانشت در زمینه فیلمنامه نویسی فعالیت میکند. آنها در سال ۱۹۹۶ و در زمانی که سر صحنه یک برنامه تلویزیونی بودند با یکدیگر آشنا شدند و نهایتاً در ۲۹ دسامبر ۱۹۹۷ ازدواج کردند و در حال حاضر سه پسر با نام های داشیل جان(متولد ۳دسامبر ۲۰۰۱)، رومن رابرت(متولد ۲۳ آوریل ۲۰۰۴) و ایگناتیوس مارتین(متولد ۱۳ آوریل ۲۰۰۸) دارند.
وی اولین بار با بازی در فیلم الیزابت و نقشآفرینی به عنوان الیزابت یکم توانست شهرت جهانی پیدا کند. بخاطر این بازی، بلانشت موفق به کسب یک جایزه بفتا و گلدن گلوب شد و همچنین برای اولین بار نامزد دریافت جایز اسکار گردید. از دیگر نقشهای بسیار تاثیرگذار وی میتوان به نقشش در فیلم هوانورد به کارگردانی مارتین اسکورسیزی اشاره کرد. بازی در این فیلم نیز موجب موفقیت بسیاری برای او شده و جوایزی چون جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را دریافت نمود. در سال ۲۰۱۳ کیت بلانشت در فیلمی به کارگردانی وودی آلن تحت عنوان یاسمن آبی ظاهر شد که این فیلم نیز برایش جایزهای چون اسکار بهترین بازیگر زن را به ارمغان آورد. و یکی از شش بازیگر زن تاریخ است که موف به کسب جایزه اسکار هم در بهترین بازیگری و هم در نقش مکمل شده است.
از دیگر فیلمهای شناخته شده بلانشت میتوان به فیلم ارباب حلقهها (۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳) به کارگردانی پیتر جکسون، یادداشتهایی بر یک رسوایی (۲۰۰۶)، بابل (۲۰۰۶)، من آنجا نیستم (۲۰۰۷)، ایندیانا جونز و قلمرو جمجمه بلورین (۲۰۰۸)، مورد عجیب بنجامین باتن (۲۰۰۸) و هابیت (۲۰۱۲ و ۲۰۱۴) اشاره نمود. کیت بلانشت در عرصه هنرهای نمایشی و تئاتر نیز بسیار فعال است و کارنامه بسیار درخشانی دارد. وی و همسرش، اندرو آپتون، هردو در این عرصه فعال هستند.
«باربارا کاوت» (دنچ) سال هاست که در يک مدرسه ي بريتانيايي تدريس مي کند. «شبا هارت» (بلانشت) مورد توجه «باربارا» قرار مي گيرد و اين دو خيلي زود دوست مي شوند. تا اين که يک شب که «باربارا» تا ديروقت در مدرسه مانده شاهد صحنه اي مي شود که نمي بايست مي ديد. حالا او چيزي را مي داند که افشايش ممکن است زندگي خانوادگي «شبا» را به خطر اندازد...
درست پس از پیروزی نیروهای متفقین در اروپا، کنفرانس پتسدام برگزار می شود. «جیک» (کلونی) یک نظامی امریکایی که سال ها قبل نیز مدتی در برلین زندگی کرده، با هواپیما وارد آلمان می شود تا درباره ی این کنفرانس مطلب بنویسد. اما دیری نگذشته که گذشته ی «جیک» خود را به شکل و شمایل یک زن به رخ او می کشد. این زن، «لنا» (بلانشت)، حالا در ویرانه های برلین خیابان گردی می کند...
در روستای کوچکی در کوهستانهای کشور مراکش یک مزرعه دار به اسم عبدالله برای از بین بردن گرگها و شغالهایی که به گله گوسفندان او حمله می کنند یک تفنگ خریداری می کند . یکی از پسران او برای امتحان کردن برد تفنگ ، از راه دور به سمت اتوبوس جهانگردان که از جاده مقابل روستایشان در حال عبور است شلیک می کند . در اتوبوس دو زن و شوهر ...
داستان این فیلم بخشی از زندگی «هوارد هیوز» کارگردان و تهیهکننده و خلبان پرآوازه آمریکایی از اواخر دهه ۱۹۲۰ تا اواسط دههٔ ۱۹۴۰ است. او که دچار اختلال وسواسی جبری بود همواره به دنبال شکستن رکوردهای سرعت و فاصله پرواز بود...
فرودو و سم با راهنمایی گالوم، به مسیرشان به سمت کوه نابودی ادامه میدهند، در حالی که مطمئن نیستند او به چه سمتی هدایتشان می کند. باقیمانده یاران حلقه، مردم گاندور و روهان را در نبردی عظیم علیه نیروهای سائورون، یاری می کنند.
پدری به خانه بر می گردد به امید اینکه با دخترش "مگی" ارتباط برقرار کند. امادختر او ربوده شده و این اتفاق خانواده آنها را وادار می کند با هم همکاری کنند تا او را بازگردانند...
ینیروهای سائورون رو به افزایشند و او متحدهای جدیدی بدست آورده است. ارتش سارومان اکنون آماده حمله به آراگورن و مردم روهان هست. از طرفی دیگر یاران حلقه از هم پاشیدهاند و فرودو و سم با امید اندکی که باقی مانده به سمت موردور می روند. متحدان جدیدی به آراگورن، و مری و پیپین پیوستهاند، و آنها باید از روهان دفاع کرده و بر آیزنگارد بتازند. در همین حال سائورون در حال پایهریزی یک حمله بزرگ به گاندور است، و جنگ حلقه در حال آغاز می باشد.
زنی اسکاتلندی در دوران جنگ جهانی دوم به نیروهای مقاومت فرانسه می پیوندد تا دوست پسر خود را که یکی از اعضای نیروی هوایی سلطنتی بوده و در فرانسه مفقود شده را پیدا کند...
زني براي گرفتن انتقام مرگ شوهرش، اقدام به بمب گذاري مي کند. اما بر اثر انفجار، افراد بي گناه به قتل مي رسند و او دستگير مي شود. در جريان بازجويي و محاکمه، زن و يک پليس به يک ديگر علاقه پيدا مي کنند..
یک حلقهی باستانی که قرنها پیش گم گشته بود، حالا دوباره پیدا شده و از دست تقدیر، به هابیتی جوان بنام فرودو رسیده است. وقتی که گندالف می فهمد که این حلقه، همان حلقه یگانه ارباب تاریکی، سائورون است، فرودو مجبور می شود این حلقه را به کوه نابودی برده و آن را از بین ببرد. با این وجود او تنها نمی رود و در این راه هشت یار دیگر به او در انجام ماموریتش کمک می کنند. یاران حلقه باید از میان کوهها، جنگلها، برف و بوران و تاریکی عبور کنند و با نیروهای شرور تاریکی در میان راهشان مقابله کنند. موفقیت آنها در این ماموریت سخت، تنها امید برای خاتمه دادن به دوران حکومت ارباب تاریکی است.
شهر کوچک جرجيا. «آني ويلسن» (بلانشت)، زن بيوه و مادر سه بچه، با تحليل رواني همسايگانش براي خودش درآمد کوچکي دارد. او خيلي زود درگير ماجراي يک قتل مي شود و مي کوشد تا با شم رواني اش قاتل را پيدا کند...
“سر رابرت چیلترن” یک وزیر دولتی موفق به همراه همسری دوست داشتنی است. اما وقتی خانم “چاولی” به مدارکی که نشان دهنده گذشته بزهکارانه او است پیدایش می شود، همه چیز به هم می ریزد…
این سریال که با الهام از حوادث واقعی است، درباره چندین نفر می باشد، زنی که در حال فرار از دست یک فرقه است، یک پناهنده که به همراه خانواده خود در حال فرار است، پدری که در یک کار بیهوده به دام افتاده است و یک بوروکرات که در آستانه یک رسوایی ملی است، زندگی خود را در یک بازداشتگاه مهاجران پیدا می کند ...
داستان این مینی سریال برگرفته از رویدادی واقعی، ظهور و قیام فمینیسم از نگاه شخصیت "فیلیس شلفلی" است که واکنشی شدید و انتقادی به کارهای صورت گرفته توسط اشخاصی چون "گلوریا استینم"، "بتی فریدن"، "شرلی کیشولم"، "بلا آبزگ" و "جیل راکلشاوس" که فمینیستهای موج دوم بودند، داشت. "فیلیس شلفلی" کمپینی به راه انداخت و این کمپین با نظریات حقوق برابری زنان و همچنین قانونی شدن سقط جنین مخالف بود. این مینی سریال نشان خواهد داد که چطور درگیری زنان بر سر قدرت، به تغییر دیدگاه کلی سیاسی و فرهنگی جامعه کمک کرده است ...