داستان یک رئیس پلیس شهر کوچکی که در مورد یک قتل تحقیق می کند. او توسط یک روانشناس ویزیت می شود. با این حال وقتی رئیس متوجه می شود که این "پدیده روحی" فقط در حیطه اختیار اطلاعاتی است که تنها پلیس از آن آگاه می باشد، او شک می کند که این مرد ممکن است ...
فروشنده ای با اشتیاق برای اصلاحات، ایده ای برای فروش به دوستان خود دارد: رویاهای خود را دور بریزید. مستها که در خانه ای در بالای سالن زندگی می کنند، از این ایده ناراضی هستند...
با پیدا شدن جسد چند زن میانسال در یکی از بخش های بوستن، پلیس تمام مظنونانش را جمع می کند، اما با این حال به سر نخی نمی رسد. تا زمانی که لوله کشی به نام »آلبرت« (کورتیس) مورد شک و سوء ظن پلیس قرار می گیرد…
"الک لیامز" جاسوس بریتانیایی که درجنگ سرد به آلمان شرقی فرستاده شده است.او از بازگشتن سر باز می زند و تصمیم می گیرد به ماموریت دیگری روبرو شود که ممکن است آخرینش باشد...
» گلوريا « ( تيلر ) با مردى شيكپوش و خوشمشرب به نام » وستن « ( هاروى ) آشنا و به او علاقمند مىشود. » وستن « متأهل است و » گلوريا « به غلط تصور میكند او هرگز همسرش را رها نخواهد كرد...
"جیم داگلاس" که در جستجوی چهار تبهکاری است که همسرش را به قتل رسانده اند،آنها را در زندان و در آستانه اعدام شدن پیدا می کند.در حالیکه او منتظر است تا مراسم اعدام را تماشا کند،آنها موفق به فرار می شوند و...
یک موجود بیگانه پنج انسان متوسط از انگلیس، آلمان، چین، شوروی و ایالات متحده را به سفینه ی فضایی خود آورده است. به هر یک از این افراد کیفی داده شده است که شامل کپسول هایی می باشد که می تواند موجودات زنده را تا شعاع سه هزار مایلی نابود کند. به آن ها گفته شده است که اگر هر یک بتواند دولت کشورش را از استفاده از این کپسول ها به مدت بیست و هفت روز منع کند، زمین از نابودی نجات خواهد یافت؛ اما با توجه به شرایط جنگ سرد میان آمریکایی ها و روس ها انجام این کار غیر ممکن به نظر می رسد...
12 نفر از اعضای هیئت منصفه قصد دارند در مورد اعدام شدن جوانی تصمیم بگیرند. تمام اعضا به جزء یک شخص رای بر محکومیت جوان میدهند. به مرور زمان با مخالفت همان یک نفر و دلایلی روشنی که می اورد کم کم ...