دهه 1930 نیویورک. خواننده مشهور "نیکی برایس" از همسر اول خود جدا می شود. در دوران رکود اقتصادی او به سختی می تواند کاری به عنوان بازیگر پیدا کند اما پس از آشنایی با "بیلی راس"، تازه واردی که متن آهنگ نوشته و کلوپی برای خود دارد همه چیز تغییر می کند...
این فیلم زندگینامه چارلی لوچیانو گانگستر مشهور ایتالیایی معروف به لوچیانوی خوش شانس است که در کودکی به آمریکا مهاجرت کرد ودر جوانی به یکی از سران مافیای قدرتمند نیویورک تبدیل شد. او برای نخستین بار شهر نیویورک را به پنج منطقه تقسیم نمود و اختیار هرکدام از این پنج قسمت را به یک خانواده مافیایی سپرد و اولین مجمع یا کمیسیون مافیایی را بنیان گذاری کرد و به همین جهت پدر جرم و جنایتهای سازمان یافته مدرن در امریکا لقب گرفت.
"مل بیکرزفلد" مدیر سخت کوش فرودگاه بین المللی لینکن است که تلاش می کند فرودگاهش را با وجود طوفانی سهمگین و همسری عصبانی باز نگه دارد.اما برادر همسر عصبانی او برنامه های دیگری دارد و...
"مارشال فرانک پچ" یک کلانتر قدیمی میباشد که مصمم است خود را با دنیای مدرن تطبیق دهد. زمانیکه او در دفاع از خود مردی مست را به قتل می رساند، رهبر آن شهر تصمیم به تغییر می گیرد و...
مارشال "وایت ارپ" دو تن از اعضای یک گروه تبهکار را به قتل میرساند. در عوض آنها نیز برادر او را به قتل میرسانند. پس از این اتفاق او به همراه دوست خود تصمیم میگیرد ...
اسپارتا، ميسي سيپي. در شبي گرم، »سام وود« (اوتس)، پليس گشتي، جنازه ي کارخانه داري اهل شمال را مي يابد و سپس در ايستگاه قطار به مرد سياه پوستي مظنون مي شود و او را دستگير مي کند. خيلي زود معلوم مي شود که مرد، »ورجيل تيبز« (پواتيه) خود پليس جنايي و از اهالي فيلادلفيا است. اما »بيل گيلسپي« (استايگر) رئيس پليس جديد شهر مايل نيست که »تيبز« در اين ماجرا دخالت بکند.
سال 1926. روحيه ي ملي گرايي افراطي چين را فرا گرفته است و همه خواهان خروج خارجي ها از خاک کشورشان هستند. دولت امريکا به قايق جنگي »سان پابلو« مأموريت مي دهد از شهروندان امريکايي منطقه محافظت کند. ميسيونر مذهبي، »آقاي جيمسن« (گيتس) و »شرلي« اکرت« (برگن) معلمه ي مدرسه جزو اين شهروندان هستند...
در سال 1936، یک پزشک هلندی که بیماران جذامی را در جنگلهای اندونزی درمان میکند، با یک جادوگر محلی که از جادوی سیاه برای کشتن دشمنانش استفاده میکند، برخورد پیدا میکند...
یک دادستان بر روی پرونده اتهام نژادی سه نوجوان که متهم به قتل یک پسر پورتوریکویی نابینا هستند تحقیق میکند. او متوجه می شود حقیقت در مورد این پرونده دقیقا آن چیزی نیست که به نظر می آید...
» تالى دولین «، در سن 12 سالگى شاهد قتل وحشیانه ى پدرش بوده است. حالا پس از گذشت سالها، » تالى « ( رابرتسن ) تبهکارى خرده پا است که تنها فکرش گرفتن انتقام از قاتلان است.
پس از جنگ، "دیو هرسچ" کهنه سرباز الکلی و نویسنده سابق از شیکاگو به زادگاهش در ایندیانا باز می گردد. "گینی مورهد" زنی که در شیکاگو عاشق او شده "دیو" را همراهی می کند. "دیو" با بردار خود "فرانک" که مالک یک جواهر فروشی بوده دیدار کرده و به صرف شام به خانواده او دعوت می شود که...
پس از جنگ، "دیو هرسچ" کهنه سرباز الکلی و نویسنده سابق از شیکاگو به زادگاهش در ایندیانا باز می گردد. "گینی مورهد" زنی که در شیکاگو عاشق او شده "دیو" را همراهی می کند. "دیو" با بردار خود "فرانک" که مالک یک جواهر فروشی بوده دیدار کرده و به صرف شام به خانواده او دعوت می شود که ...
« بریک » ( نیومن )، همسرش « مگى » ( تیلر ) را در مورد مرگ دوستش مقصر میداند و به همین دلیل از او که دیوانه وار دوستش دارد متنفر شده و به توش خوارى پناه آورده است. « بریک » و برادرش، « کوپر » ( کارسن ) در املاک پدرى جمع شده اند تا سرانجام پدر ( آیوز ) – که به تشخیص پزشکان در آستانه ى مرگ است – روشن شود...
« دكتر بنل » ( مكارتى ) پس از سفرى كوتاه ، به شهر كوچك محل زندگىاش بازمى گردد و پيله هاى عظيمى كه موجوداتى انسان نما از آنان خارج مى شوند ، او را متوجه اين نكته مى كند كه « بدل »های فضایی جايگزين انسانهاى واقعى شدهاند...
یک میلیونر مسن و بدون وارث میخواهد ثروت خود را به خانوادهی بیخبر عشق اولش ببخشد، اما قبل از آن، با بهانهی یک مستاجر فقیر، با آنها زندگی میکند تا وارثان احتمالی خود را امتحان کند...