داستان اصلی پشت یکی از محبوبترین موزیکالهای برادوی، "نوازنده بر روی سقف" و ریشههای خلاقانه آن در اوایل دهه ۱۹۶۰ در نیویورک، زمانی که "سنت" به عنوان نقش جنسیتی، روابط نژادی و دینی در حال تحول بود، روایت میشود...
این مستند در مورد استیو مک کویین بازیگر مطرح سینما می باشید فردی که در یک شهر کوچک به دنیا آمد اما با استعدادی که داشت و تلاش و پشتکارش توانست به بالاترین سطح دستمزد های دنیای سینمای برسد و...
داستان فیلم درباره ی “روبین هریکن کارتر”است. او یک ورزشکار افریقایی-امریکایی است که در برابر مشکلاتش برای تبدیل شدن به یک بوکسر در رده ی سبک وزن ها به مبارزه برخاست. اما رویا هایش با متهم شدن وی به قتل های سه گانه و محکومیت به زندگی سه گانه ی طبیعی خاموش شدند. با وجود تبدیل شدنش به عنوان یک ستاره و لجاجت و تلاشش برای اثبات بی گناهی اش از طریق نوشتن شرح زندگانی اش, سال ها تلاش بی ثمر او را دلسرد رها کردند. ولی وقتی که مربیانش با خواندن کتاب زندگی اش متقاعد شدن که حرفش را قبول کنند که میتوانستد با اعلام بی گناهی وی تبرئه اش کنند, اوضاع عوض شد و …
سرپرستی پسر جوانی که به تازگی یتیم شده است، به مادربزرگ اش داده می شود، ولی این مادربزرگ متعجب می شود وقتی متوجه می شود که قادر است دوست خیالی نوه اش را ببیند، که یک جادوگر فرانسوی به نام "بوگوس" است ...
«لورتا کاستوريني» (شر)، بيوه اي سي و هشت ساله است که با خانواده ي ايتاليايي- امريکايي خود در بروکلين زندگي مي کند. او با «جاني کامارري» (آيلو) نامزد کرده و در حين تدارک مقدمات ازدواج، خبر مي رسد که مادر «جاني» در سيسيل در بستر مرگ است و او به آن جا مي رود. «جاني» برادر کوچک تري به نام «راني» (کيج) دارد که از پنج سال پيش با او صحبت نکرده است و «لورتا» سعي مي کند آن دو را آشتي دهد...
یک سرباز سیاه پوست هنگام بازگشت به پایگاهش در جنوب کشته می شود. سفید پوستان منطقه مظنونین اصلی هستند. یک وکیل نظامی سیاه پوست و سرسخت برای پیدا کردن واقعیت احضار می شود و...
بعد از پنج سال زندگی و کار موفق مشترک، یک زوج تصمیم به ازدواج می گیرند. اما چیزی که روی آن حساب باز نمی کنند، این است که چطور ماه عسل را پشت سر بگذارند...
وکيل جوان، «آرتور کرکلند» (پاچينو)، در کارش دچار دردسرهاي بسياري مي شود؛ به خصوص وقتي که تصميم مي گيرد دفاع از «قاضي فلمينگ» (فورسايت) را - به اتهام هتک حرمت - به عهده گيرد...
در جامعهای فارغ از فقر، بیماری و جنگ و تحت سلطه یک هیأت بینالمللی، بازی خشنی بهنام رولربال – که تلفیقی از فوتبال، هاکی، رولر دربی و موتورسواری است – محبوبترین ورزش است و احساسات ضد اجتماعی مردم را «تخلیه» میکند ...
"جانی کواک" به اتحادیه تیم استرز در دهه 1930 پیوسته و راه خود را به بالا باز می کند. در حالیکه او روز به روز پیشرفت کرده و بالاتر می رود، روشهایش بیشتر و بیشتر رو به خشونت می رود به همین دلیل "سناتور مدیسون" تصمیم به پیدا کردن حقیقت پشت ادعای ارتباط با مافیا می کند...
"فیت" اعتقاد دارد دو نیمه گمشده میتوانند به هم برسند. او بر روی یک تخته، نام نیمه گمشده خود را پیدا میکند، "D-A-M-O-N B-R-A-D-L-E-Y". بعدها در یک کارناوال، یک پیشگو نیز نام "دیمون بردلی" را از گوی شیشهایاش به او میگوید و "فیت" بهطور کامل به این مسئله اعتقاد پیدا میکند...