داستان این فیلم زندگی امینم هستش که از سال ۱۹۹۵ شروع می شه، که اون موقع به خاطر سفید بودنش دست کم گرفته می شه و نمی ذارن رپ کنه. امّا در طی زمان، اون موفق می شه خودشو بالا بکشه و…
مسائل شوم و خیر و شر در دنیای "مگی اوکانر" هیچ جایی ندارند.دنیای او حول شغلش به عنوان پرستار در یک بیمارستان می چرخد تا اینکه در یک شب بارانی خواهرش "جنا" دختر تازه متولد شده خود را در خانه او رها می کند و...
کوکی یک نویسنده ایتالیایی است که به کنیا نقل مکان کرده و در حفاظت از محیط زیست شرکت میکند. این فیلم بر اساس رمان خودزندگی به همین نام او نوشته شده است...
لس آنجلس، اوايل دهه ي 1950: شهري که رفته رفته رونق مي گيرد و خود را از شر تصوير يک شهرک پرت و دور افتاده خلاص مي کند. به واسطه رسانه ي جديد تلويزيون، لس آنجلس را به عنوان آرمان شهر آينده تبليغ مي کنند و حتي از آن به منزله ي بهشت روي زمين نام مي دهند. اين «تصوير» ي است که از اين شهر ارائه مي دهند. اما واقعيت امر چيزي است که کاملا متفاوت...
"داک مکوی" با کمک همسرش، "کارول" و سوداگری فاسد و قدرتمند به نام "جک بنیون" از زندان آزاد می شود تا نقشه ی "بنیون" را برای سرقت از بانکی در یکی از شهرهای کوچک تکزاس عملی کند ...
یک زن که متخصص دزدی از بانک می باشد تازه از زندان آزاد شده که میخواهد مستقل شود و دست از کار خلاف بکشد، اما افسر آزادی مشروط او و همچنین کارفرمای سابقش وی را تحریک می کنند تا دوباره دزدی کند...
«بروس وین» (مایکل کیتون) بعنوان شوالیه تاریکی شهر گاتهام به نبرد با جنیاتکاران بر می خیزد و با اولین دشمن بزرگ خودش، یعنی جوکر (جک نیکلسون) روبرو می شود...
"می" در یک متل آمریکایی ، منتظر دوست پسر خود است. شعله ی یک عشق قدیمی زبانه کشیده و تلاشهای او را تهدید کرده و او را به زندگی که از آن فرار می کند می کشد. اما وضعیت به سرعت پیچیده می شود و...
«روي هابز» (ردفورد)، ستاره ي جوان بيس بال، راه هاي موفقيت را يکي پس از ديگري طي مي کند، اما زماني که زني به نام «هاري يت» (هرشي) به او در اتاق هتلي سوء قصد مي کند، رؤياهايش ناکام مي ماند. پانزده سال مي گذرد و «روي» بار ديگر آفتابي مي شود و به باشگاه «شواليه هاي نيويورک» مي پيوندد.
«بلوفلد» (فون سيدو)، رهبر «اسپکتر» پس از ربودن دو موشک کروز مجهز به کلاهک هسته اي، با تهديد به نابودي جهان و تعيين مهلتي هفت روزه، اقدام به باج خواهي مي کند و بار ديگر «جيمز باند» (کانري) وارد عمل مي شود......
در سالهای بحران جنگ سرد در دهه ی ۸۰ دولت رومانی یک مجموعه ی محبوب و طولانی را در مورد کاراگاهان و پلیس هایی خلق کرد که نه تنها اسباب سرگرمی تماشاگران شد بلکه حس ملی گرایی را تقویت کرد…
این مجموعه دربارۀ فضانوردی به نام استیو آستین (با بازی لی میجرز) است که در یکی از مأموریتها سقوط میکند و به کما میرود و دستها و پاهای او بهشدت آسیب میبینند، طوری که تقریباً از بین میروند. دانشمندان، طی یک عمل جراحی سرّی، دستها و پاهای او را با اعضای مصنوعی (مکانیکی) عوض کرده و حتی یکی از چشمهایش را بهصورت مصنوعی کار میگذارند. بدین ترتیب “استیو” دارای قدرت فوقالعادۀ فراانسانی میشود…