خداحافظ کریستوفر رابین ، فیلمی بیوگرافی به کارگردانی سایمون کرتیس هست. تمرکز فیلم روی جوانی کریستوفر میلن خواهد بود ، اما در درجه اول به زندگی پدرش ای...
جک یکباره با دوستانی آشنا می شود که زندگی معمولی و خسته کنندهی او را تغییر میدهند. او همه چیزش را فدا میکند تا همراه با این دوستان کاریزماتیک خود باشد و از زندگی لذت ببرد. آنها هر روز و هر شب به پارتی ها مختلف می روند و حسابی خوش میگذرانند. در این بین جک عاشق یکی از اعضای گروه که اِولین نام دارد میشود و...
دو نفر از دانشجویان سال اول کالج آکسفورد به کلوپی به اسم ریوت می پیوندند و در انجا عضو میشوند. مکانی که دستورها و گزارشات می تونن در عرض یک بعد از ظهر از هم بپاشند یا صادر شوند
شخصی که نمایندهی بیمه یک شرکت رباتیک میباشد به طور مداوم یک ربات دستکاری شده در مورد بررسی قرار می دهد و آنچه کشف می کند پیامدهای عمیقی برای آینده بشریت دارد...
این فیلم یک هفته از زندگی «مرلین مونرو»، بازیگر افسانه ایی هالیوود را در سال ۱۹۵۷ میلادی به تصویر می کشد. مرلین در دوره نامزدی با همسر نویسنده مشهور خود «آرتور میلر» از زندگی هالیوودی خود گریخته و به لندن می رود تا زندگی آرامی داشته باشد. وی در لندن با شاهزاده و خواننده مشهور «لارنس الیویر» در نمایشی همبازی می شود و ...
هری پاتر در سال ششم هاگوارتز تحصیل میکند. او کتاب معجون سازی دست دومی را پیدا میکند که صاحب قبلی آن شخصی به نام «شاهزادهٔ دورگه» است. هری برای اولین بار کلاسهای خصوصی با دامبلدور دارد که در آنها به مرور و بازبینی خاطرات لرد ولدمورت میپردازند.
هری پاتر در مقطع پنجم دروس هاگوارتز است. وزارت سحر و جادو باور نمیکند که لرد ولدمورت بازگشته است و از این جهت هری پاتر و دامبلدور را تحت فشار می گذارد.
هری سومین سال را در مدرسه هاگوارتز سپری می کند و مشکلات جدیدی در انتظار او هستند. قاتل محکوم، سیریوس بلک از زندان جادوگران گریخته است و اکنون به دنبال هری می آید.
«سر ویلیام مکور دل» (گامبن) و همسرش، «لیدی سیلویا» (اسکات تامس)، زوج ثروتمند بریتانیایی، تعداد زیادی از دوستان، نزدیکان و خویشان خود را برای یک هفته شکار و استراحت، به ملک اربابی شان دعوت می کنند. تعدادی پیشخدمت زن و مرد هم مشغول پذیرایی و در ضمن شاهد ماجراهای مهمانان هستند...
داستان در مورد پسری به نام هری پاتر است که پیش خاله و شوهر خالهاش زندگی می کند، زیرا پدر و مادرش سال ها قبل در یک تصادف کشته شدهاند. هری پاتر که در این ۱۰ سال زندگی پیش خانوادهٔ دورسلی تحقیر را تحمل کرده، با افشای یک راز توسط فردی عجیب، ناگهان خود را جادوگری می یابد که بزرگترین جادوگر قرن را از بین برده است. امّا این جادوگر که ولدمورت نام دارد هنوز نابود نشده است و کمر به قتل پسری بسته است که زنده ماند.