Sunita Prasad

یک ویراستار کتاب در نیویورک، با پذیرفتن مسئولیت اداره یک کتابفروشی در ماه دسامبر، به کشف دوباره خود می‌پردازد. او در این مسیر با چالش‌ها و فرصت‌های جدیدی روبرو می‌شود و درمی‌یابد که زندگی پر از شگفتی است.

یک نویسنده‌ی محلی که از اسرار شهر خبر دارد، ناگهان خودش را درگیر یک پرونده‌ی قتل می‌بیند. او در این ماجرا با کارآگاهی که مسئولیت رسیدگی به این پرونده را بر عهده دارد، وارد کشمکش می‌شود.

یک جراح ارتش که قبلاً در میدان نبرد تجربه کسب کرده، به شهر زادگاهش باز می‌گردد و در مطب پزشکان خانواده مشغول به کار می‌شود. اما زندگی آرام او زمانی که درگیر حل معمای مرگ مرموز یکی از بیمارانش می‌شود، دگرگون می‌شود.

دانی و آملیا برای تحت تأثیر قرار دادن خانواده‌های خود وانمود می‌کنند که با هم قرار می‌گذارند. در طول زمان، آنها متوجه می‌شوند که ممکن است واقعاً عاشق یکدیگر باشند.

یک کارآگاه آماتور برای تهیه غذا برای عروسی استخدام می شود که عروس آن همسر سابق عشق فعلی اوست...

اما دو کریسمس متفاوت را تجربه می‌کند: یکی جایی که در شهر می‌ماند و با یک عشق جدید جشن می‌گیرد و دیگری جایی که به خانه نزد خانواده‌اش و مردی به نام "درو" برمی‌گردد. او سرانجام کشف خواهد کرد که چه چیزی او را در زندگی و عشق واقعاً خوشحال می کند....

داستان دختری به نام لیز که از پدرش درخواست کمک دریافت می کند تا برای کریسمس به خانه بازگرد. او می خواهد جشن کریسمس را به گونه ای متفاوت برگزار کند...

در شب افتتاحیه نمایشی از نیل خان، نویسنده داستان‌های جنایی، بازیگر زن نقش اول به قتل می‌رسد. کارآگاه آکوستا با کمک عکاس زن، آلی آدامز، به دنبال قاتل می‌گردد. اما آلی که در تحقیقات دخالت می‌کند، خود به هدف قاتل تبدیل می‌شود.

در راه رسیدن به شغلی جدید به عنوان معلم، لورن در محلی به نام گراندون فالز توقف می کند، جایی که او در هفته های قبل از کریسمس با تراویس مجرد، فرزندخوانده او و بسیاری دیگر از مردم محلی ملاقات می کند و با او دوست می شود...

لوسی مطمئن نبود که عشق واقعی را پیدا کند، تا اینکه جک با دخترش سوفی به شهر نقل مکان می کند...

فردی عاشق اما ناامید از این عشق که تصور می‌کند معنی عشق واقعی را با زنی بزرگ تر از خود پیدا کرده، اما متوجه می‌شود که آن زن قبلاً ازدواج کرده و ...

یک متخصص باستان شناس درگیر تحقیقات قتل می شود..

داستان در مورد یک شاهزاده خانم است که برای جذب یک مرد جوان به خود...

داستان یک هنرپیشه مبارز که استخدام می شود تا برای یک جلسه کاری خود را به جای زنی جا بزند، اما به زودی جانش را در خطر می بیند...

Donovan Matheson شخصیت اصلی فیلم مردی است میان سال ، در حدود ۳۰ سال قبل او دختر بچه ای را از مرگ نجات می دهد و حالا داستان را برای همه بازگو می کند ، او تلاش دارد که بگوید اتفاقات بدی در آینده رخ خواهد داد ، کسی حرف او را باور نمی کند اما …

پس از یک تصادف غم انگیز که تقریباً جان لوک گیبسون را می گیرد، شرکت Hexx برای نجات او یک ایمپلنت در مغز او سیم کشی می کند، اما لوک به زودی متوجه می شود که ...

یک استاد با استعداد مجبور می شود با افسردگی بالینی خود کنار بیاید...

 فیلم روزی که زمین از حرکت باز ایستاد، که بازسازی مجدد فیلمی با همین نام از سال ۱۹۵۱ است، زمانی اتفاق می افتد که دروغگویی و جنگ سراسر زمین را فرا گرفته است و یک موجود بیگانه بنام «کلاتو» (کینیو ریوز) به همراه رباتش گورت، از سیاره ای دیگر ماموریت می یابد تا به مردم زمین هشدار دهد که جنگهای زمینی نظم کهکشان را به هم ریخته است و اگر دست از این کار برندارند و بایکدیگر دوست نباشند سیاره زمین توسط دیگر سیاره ها نابود خواهد شد. کلاتو در زمین با پسر بچه ای به نام «باب» (جیدن اسمیت) دوست می شود که مادر او هلن (جنیفر کانلی) به کلاتو که تحت تعقیب است کمک می کند.

داستان مدیری که به عنوان محقق داخلی برای مادرش کار کند و از فروپاشی ازدواجش رنج می برد.

 داستان سریال الهام گرفته از فیلم “روانی” آلفرد هیچکاک هست که زندگی “نورمن بیتس” و مادرش “نورما” به تصویر کشیده می شود. داستان از آن جا شروع می شود که نورما یک متل در شهر ساحلی می خرد و …

تابش پرتوهای کیهانی چهار نفر عادی را به قهرمانان با قدرت فوق‌العاده تبدیل می‌کند. رید ریچاردز، دانشمند برجسته، به آقای فانتستیک کشسان تبدیل می‌شود. سوزان استورم به زن نامرئی تبدیل می‌شود، جانی استورم به شعله ور انسان تبدیل می‌شود و بن گریم به مرد سنگی تبدیل کرد.

بعد از نابودی جهان بواسطه طاعونی که توسط انسان ها در زمین پخش شد، گروهی از بازماندگان برای زنده ماندن در این دنیای بی رحم جنگی به راه می اندازند.

داستان سریال درباره زنی است که قدرت صحبت با مردگان را دارد و با این ویژگی به یک کاراگاه کمک می کند تا معماهای قتل را حل بکنند و…

سریال داستان دختری زیبا به نام مدی است که در کلاهبرداری بسیار چیره دست می باشد و به همان اندازه زیبایی اش، خطرناک است. اما زمانی که ازرا، ریچارد و جولز، قربانیان سابقش تصمیم میگیرند رد او را بزنند و انتقامشان را بگیرند، همه چیز پیچیده می شود. در همین زمان مدی که هدف جدیدش را نشانه گرفته، متوجه یک عشق بالقوه میان خود و هدفش می شود...

داستان این سریال در مورد مادری است که سعی می کند سرنوشت دختر 8 ساله خود را عوض کند، زیرا او می داند کجا و چگونه او کشته شده است، اما نمی داند چرا و چه کسی او را می کشد...