یک زیردریایی روسی در دریای گرینلند ناپدید میشود. فرمانده ویکتور ورونین که برادرش هم در زیردریایی حضور دارد، مأموریت نجات را آغاز میکند. در همین حین، با تخریب یک ایستگاه تحقیقاتی در قطب، یک هیولای کراکن از دل آبها بیرون میآید.
او به طور معجزه آسایی از مرگ فرار کرد تا به خانه ای بازگردد که عشق زندگی اش در آن زندگی می کند. اما امید به خوشبختی به یک کشف وحشتناک تبدیل می شود. محبوب او دختر دشمن اوست.
زمانی که یک سفینه فضایی که در آسمان دچار سانحه شده، بر روی یکی از شهرهای کشور روسیه سقوط میکند، دختری که پدرش فرماندهی نیروهای ارتش را برای قرنطینه منطقه را در دست دارد، بهترین دوستش را از دست میدهد. او که از این اتفاق بسیار خشمگین است هر بیگانه ای را سر راهش میبیند کارش را یکسره میکند تا اینکه به یک بیگانه متفاوت برخورد میکند...
داستان فیلم در مورد یک سرباز کهنه کار و بازنشسته در قرن ۱۹ میلادی از امپراطوری روسیه است. او یک زندگی عادی و خوب را شروع کرده است و برای اشرافیان دوئل برگزار میکندتا اینکه ..
یداستان این انیمیشن در مورد یک پسر ۱۰ ساله به نام ساوا می باشد که برای کمک به مادرش و همچنین مردم روستایش ، راهی یک سفر مخاطره آمیز برای شکست نیروی شیطانی می شود که در این راه با دوستانی همچون یک گرگ سفید آشنا می شود ..
کارآگاه ارشد آندری و شریکش اسلاوا به ایستگاه هواشناسی دورافتاده در قطب شمال روسیه می رسند تا ناپدید شدن مرموز دو هواشناس را که در آنجا مستقر شده بودند بررسی کنند...
در سال 1945، قهرمان جنگ شوروی، ایگنات، برای کار به عنوان مکانیک لوکوموتیو در یک اردوگاه کار در سیبری فرستاده می شود، جایی که او با مجموعه ای از آلمانی ها و روس ها آشنا می شود...
در هفدهم سپتامبر سال 1939 گروهی از افسران و سربازان لهستانی توسط ارتش شوروی در مرز لهستان زندانی می شوند."آنا" به همراه دخترش "نیکا" برای دیدن همسرش و افسر "آندری" رفته و سعی می کند او را متقاعد کند که سربازان را رها کرده و فرار کند.بعدها شوروی اعلام می کند که افسران لهستانی بوسیله آلمانها در جنگل "کاتین" قتل عام شده اند اما...
تفنگداری از هنگ وروشیلف، داستانی معمولی درباره دوران پس از فروپاشی شوروی ، سه مرد جوان یک دختر نوجوان بیگناه را فریب داده و به آپارتمان خود می آورند و سپس به او ...
داستان یک دختر روسی به نام "ایرینا" که در ژنو زندگی می کند، جایی که او در سن هفت سالگی به همراه مادرش، مارینا، به آنجا مهاجرت کرد. یکی از دوستان قدیمی مارینا به ایرا پیشنهاد می کند که به عنوان مترجم برای ایوان تاشکوف که در زندان است کار کند...
در مه ۱۹۴۰، در حومه مکزیکو سیتی، گروهی از کمونیستهای مکزیکی با لباس پلیس به خانه لئون تروتسکی، رهبر پیشین انقلاب روسیه، حمله میکنند. برای یک ربع به خانه شلیک میکنند، اما به شکلی باورنکردنی، تروتسکی و همسرش زنده میمانند. تروتسکی که در یازده سال تبعید تقریباً همه نزدیکانش را از دست داده، میداند دشمن قدیمیاش، استالین، تا پایان عمر دنبالش خواهد بود. او تصمیم میگیرد وصیتنامه سیاسیای بنویسد و برای اولین بار صادقانه شرح دهد چگونه یک جوان یهودی توانست پیامآور دنیای نو شود و بزرگترین امپراتوری را سرنگون کند. برای نگارش خاطراتش، روزنامهنگاری کانادایی که طرفدار استالین و از نظر ایدئولوژیک مخالف اوست را دعوت میکند تا او را به باور خود بیاورد و از طریق او کل بشریت را متقاعد کند.
شخصیتی خارق العاده و مرموز است، در عین حال او (رودیون مگلین) یک بازرس برجسته است. رودیون به تنهایی کار می کند تا پنهان کاری روش غیر معمول خود را حفظ کند.