Ranald MacDougall

  “بابی” قاتلی روان پریش و زندانی ایالتی نزدیک مرز کانادا که قرار است اعدام شود؛ او دو تبهکار خرده پا به نام های “ند” و “جیم” را مجبور می کند تا برای فرار از زندان به او کمک کنند. بعدتر در شهری کوچک آن دو به جای دو کشیش اشتباه گرفته می شوند…

یک پِیک بین المللی کمربند سیاه (فرد ویلیامسون) سعی می کند یک میلیون دلار بدون کشته شدن تحویل دهد...

هنگامی که آهنگر یگانه شهر قول می دهد که آنجا را ترک کند ، مردم شهر وحشت زده به تقلا می افتند تا برای او یک همسر جانشین پیدا کنند...

جوخه ای از نیروهای ویژه مامور می شوند با چتر نجات در جنگلهای دورافتاده برمه فرود آمده و یک ایستگاه رادیویی مهم برای ژاپنیها را نابود کنند اما همه چیز به خوبی پیش نمی رود و...

یک گروه مزدور برای بیرون آوردن پناهندگان و ثروتی در الماس از کنگو می جنگد...

«كلئوپاترا» ( كلبر )، ملكه ‏ى مصر، با « جوليوس » ( ويليام )، سزار رم، ازدواج می‏كند. پس از ترور « جوليوس » نيز با « مارك آنتونى » ( ويلكاكسن ) رابطه برقرار میكند و سرانجام به دنبال شكست و مرگ « مارك آنتونى » دست به خودكشى میزند.

یک معدنچی که در غاری گیر افتاده بود، به سطح زمین باز گشته و متوجه می شود که بشریت بر اثر حمله های اتمی به طور کلی منقرض شده است. او اکنون به دنبال یافتن سایر بازماندگان می باشد و...

  کریس تلر یک انسان خودخواه است. و برادرش را مجبور میکند تا با او به کوهنوردی در آلپ بپردازد...

سه نفر در جزیره در خانه یک تاجر مهربان مخفی می شوند و با کمک به او و خانواده اش از چندین بحران ، نجات پیدا می کنند و...

یک ماجراجو در جنگلهای پرو در جستجوی گنجینه ای پنهان است و...

یک مزرعه کاکائو در آمریکای جنوبی توسط ارتش بزرگی از مورچه ها تهدید به نابودی می شود و...

ناخدای اخلاق مدار یک قایق که دچار مشکلات مالی شده است، برای پرداخت بدهیهای قایق خود روی به فعالیتهای غیر قانونی می آورد و...

"جاناتان کوپر" به اتهام قتل همسر معشوقه اش تحت تعقیب پلیس است.دوست او "ایوا گریل" او را مخفی کرده و "جاناتان" به او توضیح می دهد که معشوقه اش "شارلوت" بازیگری مشهور در حقیقت قاتل همسرش است."ایوا" تصمیم می گیرد خود دست به تحقیق بزند اما وقتی با کارآگاه مسئول پرونده برخورد می کند به مرور عاشقش می شود و...

زنی آشفته در خیابان های شهر لس آنجلس به دنبال مردی به نام "دیوید" میگردد. در رستورانی بیهوش و به بیمارستان روانی برده میشود. آنجاست که ...

 « میلدرد پیرس » ( کرافورد ) ، مادرى خانه‏دار ، همه چیزش را فدا مى‏کند تا دختر ، « ودا » ( بلایت ) زندگى موفقى داشته باشد . او خیلى زود مدارج ترقى را طى مى‏کند و با مردى اشرافى ازدواج مى‏کند . اما با وقوع قتلى به دست دختر ، تعارض‏هاى دیرین میان او و مادرش آشکار مى‏شود…