ژاژا کوردا، بازرگان ثروتمند، تنها دخترش را که یک راهبه است، به عنوان تنها وارث املاکش تعیین میکند. کوردا که در آستانه آغاز سرمایهگذاری جدیدی است، به همراه دخترش به زودی هدف دسیسهچینی سرمایهداران جاهطلب، تروریستهای خارجی و آدمکشهای مصمم قرار میگیرند.
بیست سال پس از رویدادهای انقلابهای ماتریکس، نئو در ظاهر عادی تحت هویت اصلیاش به عنوان توماس اندرسون در سان فرانسیسکو زندگی میکند و یک روانشناس به او برای مقابله با چیزهای عجیب و غریب و غیرطبیعی که او گاهی اوقات میبینید قرصهای آبی تجویز میکند. او همچنین با زنی آشنا میشود که به نظر میرسد ترینیتی باشد، اما هیچکدام یکدیگر را نمیشناسند. با این حال، نسخهٔ جدیدی از مورفئوس قرص سرخ را به او پیشنهاد و ذهنش را دوباره به دنیای ماتریکس باز میکند، دنیایی که در سالهای پس از آلودگی اسمیت امنتر و خطرناکتر شدهاست؛ نئو به گروهی از شورشیان میپیوندد تا با یک دشمن جدید مبارزه کند...
داستان فیلم در باره ۴ جوان خلافکار برلینی است که درون یک کلوپ رقص متوجه یک دختر جوان اسپانیایی به اسم ویکتوریا می شوند و در حین بازیگوشیهای مستانه از او می خواهند به شبگردی شان در برلین بپیوندد...
در جولای سال 2001 نزدیک به 200000 معترض تلاش می کنند از برگزاری نشست جی8 در جنوا جلوگیری کنند.مقامات که مصمم هستند به آنها اجازه رسیدن به هدف خود را ندهند، به پلیس ضدشورش اجازه سرکوب آنها را صادر می کنند و...
این فیلم بر اساس کتابی با همین نام ساخته شده است و آزمایش “موج سوم” معلم درس تاریخ، “روی جونز” را به تصویر کشیده است. آزمایش “موج سوم” در آوریل سال ۱۹۶۷ در دبیرستانی در “پالو آلتو”ی کالیفرنیا انجام شد. در این آزمایش، “روی جونز” سعی کرد نشان بدهد که چگونه در یک سیستم بسته میتوان تفکرات فاشیستی (مانند آلمان نازی) را آموزش و گسترش داد...
مردی به همراه مدیر برنامه ها و دوست دختر خود به کلوپهای دور دنیا سفر می کند. در شب انتشار بزرگترین آلبوم، او پس از مصرف بیش از حد مواد مخدر به یک کلینیک روانپزشکی فرستاده می شود و...
این فیلم داستان مردی اتریشی به نام "فرانز یگشتاتر" و همسرش فرانزیسکا" را به تصویر میکشد که در هیاهوی جنگ جهانی دوم مخالف سربازی و جنگیدن برای آلمانها میباشد. به همین دلیل تصمیم میگیرد به همراه همسرش یک زندگی جدید و مخفی را شروع کند. اما…
مستندی درباره رابطه تیره فرانتس کافکا با پدر مستبد و سلطه گرش و روابطش با فلیس بوئر، میلنا یزنسکا و معشوقه اش دورا دایامنت، و دوست نزدیکش خود ماکس برود.
در یک روز عادی اتفاقی عجیب همه را شگفت زده میکند . طی یک عملیات نیروهای ویژۀ آمریکا در عراق، مردی پیدا میشود که 8 سال پیش مرگش اعلام شده بود. مردی که محاسنش بلند شده و از تمدن برای چندین سال دور بوده . آن مرد کسی نیس جز " اسکات برودی" .او در این 8 سال اسیر نیروهای القاعده بوده و بر اثرِ تصادف به توسط نیروهای ویژه پیدا میشود. موجِ شادی در میان مردم آمریکا میخروشد...سربازِ وطن به آغوش میهن بازگشته ، حتی رئیس جمهور هم این بازگشت را به وی خوش آمد میگوید. اما آیا همه چیز به همین سادگیست؟...