"کندی" دختری دبیرستانی است که در جستجوی حقیقت و معنای واقعی زندگی است. او در این مسیر با شخصیتهای مختلفی آشنا شده و در موقعیتهای متفاوتی قرار می گیرد...
هنگامی که کاسته شدن ریاست جمهوری کاخ سفید که بیش از حد کار کرده و تحت فشار است ، فرار می کند ، CEA و FBR در تلاشند تا قبل از ربودن وی توسط سرویس های مختلف اطلاعاتی رقیب خارجی ، وی را بازیابی کنند...
لوتون کول، یک قمارباز حرفهای، پس از کشف نقشه گنجینهای از طلا، راهی بیابان میشود تا به این گنج دست پیدا کند. اما او تنها فردی نیست که به دنبال این گنجینه است.
یک کاپیتان قانونمند دستور میگیرد تا یک روستای استرتژیک را در ایتالیا تصرف کند. سربازان ایتالیایی شرط می گذارند که اگر اول جشن بگیرند، بعد تسلیم می شوند. ستوان، کاپیتان را متقاعد می کند که این تنها راه است. حال از آنجایی که گشت های هوایی مدام سر می زنند، آنها باید وانمود کنند که در حال جنگ هستند...
دانشمندان با استفاده از تروریسم زیستمحیطی، آب و هوا را بهطور افراطی تغییر میدهند تا بر جهان مسلط شوند. رئیس سازمان اطلاعات، کرامدن، برای مقابله با آنها، مأمور دریک فلینت را فرا میخواند...
پدر و مادر کودکانی که در جامائیکا زندگی می کنند ، از ترس اینکه آنها غیرمتمدن بزرگ شوند ، تصمیم می گیرند کودکان را به انگلستان بفرستند . اما در میان سفر ، کشتی توسط دزدان دریایی مورد حمله قرار گرفته و کودکان در کشتی آنها گرفتار می شوند ...
در اواخر جنگ های داخلی امریکا، گروهی از آپاچی ها به قرارگاه سواره نظام در نیومکزیکو حمله می کنند، تقریبا همه ی سربازان را می کشند، چند بچه را می ربایند و به مکزیک می گریزند ...
در سال ۱۹۴۴ در یکی از جزیره های انگلیس تعداد زیادی سرباز آمریکایی حاضر بودند یکی از آنها بنام چارلی مدیسون در این جزیره عاشق زنی انگلیسی می شود در همین حال از طرف فرمانده اش ماموریتی بی معنی و خطرناک دریافت می کند...
"مایان بالام"شاه جوانی که به منظور فرار از دست دشمنان مردمشو به طرف شمال خلیج مکزیک رهبری کرد.که الان تبدیل شده به ایالت متحده امریکا. اونا یه خونه ساختند در...
پاریس. «رجى لامبرت» ( هپبرن ) هنگام بازگشت از سفرى تفریحى با جنازه ى شوهرش روبه رو مى شود. چهار مرد به دنبال رجى هستند و مردى ( گرانت ) به كمكش مى آید كه معلوم نیست قهرمان است یا جاسوس یا قاتل...
جنگ جهانی دوم. گروهی از اسرای جنگی متفقین در اردوگاهی آلمانی، تصمیم به فرار میگیرند. از بین همه، تنها دو نفر (کابرن و برانسن) موفق به فرار میشوند و بقیه یا کشته میشوند یا دوباره به اردوگاه بازگردانده میشوند…
دزدی که به دروغ متهم به قتل معاون کلانتر شده است، سعی می کند زندگی جدیدی را در یک شهر مرزی در نزدیکی مکزیک آغاز کند، اما گذشته او با او روبرو می شود...
"بیلی جان" قاتلی تحت تعقیب توسط جایزه بگیری به نام "بن بریگاد" دستگیر شده و به شهر سانتا کروز برای اعدام برده می شود.در میانه راه او زنی را از حمله سرخپوستها نجات داده و از دو راهزن برای ادامه سفرش در خواست همراهی و کمک می کند.از طرفی "بیلی" برادر "فرانک" در تعقیب آنهاست...