George Furth

فیلم در مورد پنج زوج، به همراه دوست مشترکشان «رابرت» می باشد، که مجرد خوش گذرانی است...

بن و ساندرا به شدت دلباخته یکدیگر هستند، اما متاسفانه ساندرا با جیک برادر کوچکتر بن ازدواج کرده است و به زودی او همه چیز را خواهد فهمید...

دکتر مایکل یک جراح مغز بیوه با دولورس یک جوینده طلا ازدواج می کند. او بعداً در وین، با مغزی که در بطری‌ نگه داری شده آشنا می‌شود و عاشقش می‌شود...

یک دلال محبت (هوارد هسمن) که در حال فرار است، به یک استاد مهربان ادبیات (دان آیکروید) اعتماد می کند ...

داستان در مورد یک واحد دفاعی استقرار سریع است که هر زمان که آزادی در معرض خطر باشد، وارد عمل می شود...

گروه بزرگی از شرکت کنندگان عجیب در یک مسابقه غیر قانونی و خطرناک ماشین سواری شرکت می کنند…

پیری بدلکاری , هوپر است که هنوز هم در بالا به عنوان یکی از بهترین stuntmen در کسب و کار . اما بالا و آمدن اسکی شروع به انجام stunts بزرگتر و بهتر . هوپر دارای تجربه به....

وقتی خدا در ظاهر یک پیرمرد خوش قلب به عنوان دستیار مدیر یک فروشگاه مواد غذایی ظاهر می شود، او را به عنوان پیامبر خود در دنیای مدرن برمی گزیند و...

سال ۱۸۷۴. «بارت» (ليتل)، کارگر سياه پوست راه آهن، به دليل حمله به يک سفيد پوست محکوم به اعدام مي شود. «هدلي لامار» (کورمن)، وکيل دعاوي که درمي يابد خط آهن بايد از وسط شهر «راک بريج» عبور کند، براي تخليه ي شهر و تصاحب زمين هاي آن با فرماندار (بروکس) تباني مي کند تا براي تضعيف روحيه ي مردم شهر، «بارت» را به عنوان کلانتر به آن جا بفرستد...

موزیکال "کمپانی" استفان سوندهایم در بهار 1970 در برادوی افتتاح شد و طبق سنت ، ضبط بازیگران در اولین یکشنبه بعد از افتتاحیه شب انجام می شود...

 داستان فیلم در مورد دو دزد و راهزن به نامهای «بوچ» و «ساندنس» است که به قطارها دستبرد می‌زنند. اما یکی از سرقت هایشان طبق برنامه پیش نمی رود و گروهی از مردان قانون تا دندان مسلح، شروع به تعقیب آن دو می کنند. وقتی آن دو می فهمند که این گروه تصمیم ندارند دست از تعقیب بردارند، تصمیم می گیرند به بولیوی بروند.

با پیدا شدن جسد چند زن میانسال در یکی از بخش های بوستن، پلیس تمام مظنونانش را جمع می کند، اما با این حال به سر نخی نمی رسد. تا زمانی که لوله کشی به نام »آلبرت« (کورتیس) مورد شک و سوء ظن پلیس قرار می گیرد…

یک عفونت جدید که به سادگی باعث ایجاد احساس خوشحالی در مردم می شود، توسط مقامات به عنوان یک تهدید تلقی می شود در حالی که "قربانیان" آن برای سرایت آن به دیگران تلاش می کنند...

یک کارآگاه خصوصی ناامید در نیویورک، برای محافظت از معشوقه یک میلیونر خطرناک که تحت تهدید مرگ قرار دارد، استخدام می شود. او در این راه با توطئه و قتل درگیر می شود...

زوج جوانی که به «بازی‌های فکری » گره‌خورده: علاقه‌مند هستند، زمانی که یک زن مرموز وارد زندگی‌شان می‌شود، بیشتر از چیزی که چانه‌زنی می‌کردند، به دست می‌آورند...

اجبارهای جنسی یک زن، ازدواج او را تهدید می کند...

ویلیام راسل و جو کنتول دو نامزد اصلی انتخابات ریاست جمهوری یک حزب سیاسی هستند.هر دو نقاط ضعف بزرگی دارند که موفقیتشان را تهدید می کند.

داستانِ این سریال مربوط به پزشک زنی با نام مایکلا کوئین است که نقش آن را جین سیمور بازی می‌کند. مایکلا پس از گرفتن تحصیلات پزشکی در بوستون به دهکده‌ای در کلورادو می‌رود و در آنجا به معالجه بیماران می‌پردازد در همین حین با خانواده‌ای صمیمی می‌شود پس از مدتی مادر آن خانواده بر اثر بیماری در معرض مرگ قرار می‌گیرد و در اواخر عمرش سه فرزندش را به مایکلا می سپارد تا از آن‌ها مراقبت کند.