فیلم "فاتح" هالیوود، علاوه بر اینکه از نظر هنری و تجاری با شکست مواجه شد، به دلیل فاجعهای انسانی که در پی داشت، به یکی از بدنامترین فیلمهای تاریخ سینما تبدیل شد. تقریباً نیمی از عوامل تولید این فیلم به سرطان مبتلا شدند که در نهایت مشخص شد علت اصلی آن، قرار گرفتن در معرض تشعشعات هستهای به دلیل آزمایشهای اتمی در نزدیکی محل فیلمبرداری بوده است.
در خلال جنگ جهانی دوم، یک ناوشکن آمریکایی با یک زیردریایی آلمانی روبرو می شود. کاپیتان هر دو آنها از بهترین ها هستند. رویارویی آنان زمان زیادی را در بر می گیرد و همچنین خسارات زیادی را به بار می آورد...
پدر ثروتمند الن اندروز که پس از فرار دخترش، او را از ازدواج با فردی سودجو منع میکند، یک کارآگاه خصوصی استخدام میکند. اما در طول این مأموریت، یک خبرنگار به جای افشای الن، عاشق او میشود.
یک سگ سابق ارتش ثروتی را از صاحب میلیونر عجیب و غریب خود به ارث می برد و مسموم می شود و از رهبر در بهشت می خواهد حیواناتی را به او بفرستد تا او را به عنوان یک بازرس خصوصی انسان به زمین بازگرداند تا قتل خودش را حل کند.
یک کارآگاه شهر نیویورک ، که با قطار بین نیویورک و بالتیمور در حال سفر است ، سعی می کند نقشه پیش قتل آبراهام لینکلن ، رئیس جمهور منتخب را قبل از رسیدن به بالتیمور برای سخنرانی بزرگ قبل از افتتاحیه در سال 1861 خنثی کند.
داستان از آن جایی آغاز میشود که دو سواره نظام آمریکایی که وظیفهی حمل یک محمولهی طلا را داشتند، به قتل میرسند. جان هوون که به عنوان یکی از محققان ارتش ایالات متحده شناخته میشود، به صورت مخفیانه به شهری که در آن استخراج میشد، سفر میکند و تصمیم میگیرد که قاتلان را پیدا کند...
“جان فوربز” یک مرد خانواده است که از کار خود به عنوان یک مدیر بیمه خسته شده است.اما وقتی به “مونا استیونز” آشنا می شود زندگی برای او رنگ دیگری پیدا می کند…
راس ریموند، پیشرو شماره یک آمریکا، ناپدید می شود و با نام تامی هالستد به نیروی دریایی می پیوندد. دوروتی رابرتز، روزنامه نگار مجله، قصد دارد بفهمد چه اتفاقی برای راس افتاده است و ...
یک کارمند دفتری دوست دارد وارد یک مسابقه شده و با برنده شدن مقدار زیادی پول به دختری که دوست دارد ازدواج کند.برخی از همکاران او به منظور شوخی تلگرافی با مضمون اینکه او برنده مقدار زیادی پول شده برایش ارسال می کنند و...
رونی بورز، ساکسوفونیست گروه موسیقی بنی گودمن، قرار است با ستاره استودیو، مونا مارشال، به یک افتتاحیه فیلم برود. اما مونا نمی خواهد برود، بنابراین از یک بدلکار استفاده می کنند. وقتی مونا متوجه این موضوع می شود، عصبانی می شود و اصرار می کند که خودش به افتتاحیه فیلم برود...
« هرمیا » ( د هاویلند ) از ازدواجى ناخواسته سرباز میزند و هم راه محبوبش ، « لیساندر » ( پوئل ) به جنگل میگریزد. « باتم » ( کاگنى ) و چند تن از همکارانش نیز براى تمرین نمایشى که قرار است اجرا کنند به جنگل می آیند. حالا پریان حاکم بر جنگل ، حیات جسمانى پیدا میکنند.