این فیلم به روایتی تاریخی از سه تبهکار در تگزاس دهه ۱۸۷۰ میپردازد و توضیح میدهد که چرا به یک تنگه خاص در دریاچه پوسوم کینگدام، "دروازه جهنم" گفته میشود.
در یک شهر کوچک بعد از اینکه سمی مرموز منبع آب شهر را آلوده می کند، ساکنان شهر با خوردن آب دچار جنون شده و بعد از مدتی می میرند. در این شرایط عدهای از ساکنان که هنوز آلوده نشدهاند، برای زنده ماندن می جنگند.
یک گزارشگر، سعى مى کند بعد از شکست در ازدواجش ، خودش را در رمان هاى جنگى گم کند ، تا وقتی که با نماینده یک نیروى نظامى مخصوص مواجح مى شو د تا راز موجودیت بشر را آشکار کنند، واحد نظامى روانى که ،هدف شان از آنجایى که ما مى دانیم پایان دادن به جنگ است . بنیانگذار واحد گم مى شود و ردپاها ما را به سرباز جانى مى رساند که مى خواهد ماموریت گروه را نابود کند تا خود از بین نرود و …
«سام ویتوسکی» اکنون اتوبوت ها را به حال خود رها کرده و تصمیم گرفته یک زندگی معمولی داشته باشد. اما زمانی که ذهنش با علائم مرموزی پر می شود، «دسپتیکون» ها به دنبال او می افتند، و او بار دیگر به نبرد تبدیل شوندگان باز می گردد.
مردی بعد از اینکه به حقیقتی تلخ پی می برد، تصمیم به گریختن از تشکیلاتی می گیرد که او را همراه عدهای دیگر، تنها برای تامین اعضای بدن مورد نیاز انسانها نگه می دارند...
جف تالی، پلیس شهر لوس آنجلس و وظیفه اش مذاکره با گروگان گیران بود اما وقتی نتوانست جان بچه ای که گروگان مرد دیوانه ای که قصد خودکشی داشت را از مرگ نجات دهد، کارش را در لوس آنجلس ترک کرد و به شهری کوچک و آرام در بخش ونتورا رفت و ...
یک دبیر فیلمنامه نویسی مردی را پیدا می کند که می تواند هزینه پروژه هایش را پرداخت کند، اما طولی نمی کشد که متوجه می شود تهیه کننده یک مامور مخفی FBI می باشد که در حال کار بر روی یک پرونده سری اوباش است...
جان وین گیسی (مارک هولتون) قاتل سریالی واقعی، موضوع این درام بیوگرافی است. اگرچه گیسی یک مرد خانواده و صاحب کسب و کار مورد احترام است و حتی به عنوان یک دلقک مردم محلی را سرگرم می کند، اما او یک سرگرمی مرگبار را پنهان می کند...
داستان این فیلم در ارتباط با گروهی از دانشمندن میباشد که سعی میکنند تا با فضاپیمایی به عمق زمین نفوذ کرده و با منفجر کردن بمب اتمی هسته زمین که بر اثر حادثه ای نامعلوم از حرکت استاده را , به حرکت انداخته و زمین را نجات دهد و
«گيل» (استريپ) و «تام» (استراتئرن) هم راه پسر نوجوان شان، «رورک» (مازه لو) راهي سفري روي يک رودخانه ي خروشان در کلرادو مي شوند. اما خيلي زود دو خلافکار فراري با تهديد اسلحه از «گيل» مي خواهند که کمک کند تا آن دو از طريق رودخانه از ايالت خارج شوند...
پس از اخراج از شغل خود در یک فروشگاه لوازم الکترونیکی، بونز (پاولی شور) و جک (اندی دیک) برای نیروهای ذخیره ارتش ایالات متحده ثبت نام می کنند، به این امید که با حداقل مسئولیت کمی پول به دست آورند . اما ...
بری توماس (جاناتان سیلورمن) به عنوان یک کارمند اداری در یک آزمایشگاه علمی زندگی غیر هیجان انگیزی را سپری می کند، جایی که او عاشق دانشمند جوان جذاب و باهوشی به نام لیزا فردریکز (هلن اسلیتر) شده است. بری زمانی که شاهد قتل لیزا در پارکینگ اداری است، ویران می شود. با این حال، وقتی متوجه می شود که یک تصادف الکتریکی عجیب در آزمایشگاه شرکتش او را در یک "حلقه زمانی" 24 ساعته قرار داده است، سعی می کند لیزا را نجات دهد و به جدول زمانی عادی بازگردد...
گروهي تروريست به ناو جنگي USS ميزوري حمله مي برند تا تجهيزات اتمي کشتي را به يک دولت خارجي بفروشند. اما آشپز کشتي، «کيسي ريباک» (سيگال) که کماندوي سابق نيروي دريايي است به مقابله با آنان مي پردازد...
این سریال به سبک اکشن، ماجرایی و هیجانی است. نقش اول این داستان «جک باور» در ادارهٔ CTU (واحد ضد تروریستی) مشغول به کار است و هر فصل یک روز از زندگی او را در حال مبارزه با یک نقشهٔ تروریستی بزرگ و خطرناک نشان می دهد…
داستان Deadwood در شهری کوچک در جنوب ایالت داکوتای فعلی در اواخر سال ۱۸۰۰ میلادی روایت می شود. از سراسر امریکا برای یافتن طلا مهاجران بساری کوچ می کنند که با یافتن طلا یک شبه ره صد ساله را بپیمایند. این شهر که در ابتدای تاسیس خود بدون هیچ قانونی اداره می شود و همه کاره ان شخصی است به نام “سورنجن” که صاحب بار و فاح شه خانه ای در “ددوود” می باشد که قانون را از طریق خود اجرا می کند. سورنجن با کاریزمایی شبیه بیل قصاب دارو دسته های نیویورکی شاید جذاب ترین شخصیت “ددوود” باشد .شخصیتی بی رحم اتشین مزاج و گاهی شوخ طبع. و این را بگویم که وجود این شخصیت در این سریال کافی است که شما را به دیدن این سریال ترغیب کند...
داستان سریال در ۴۰۰ سال آینده و در سفینهی اکتشافی اورویل رخ میدهد. خدمهی این کشتی فضایی که هم انسان و هم موجودات بیگانه هستند ، همواره در حال مواجه شدن با شگفتیها و خطرات فضا هستند. در این بین مشکلات زندگی روزمرهی آنها نیز به تصویر کشیده میشود و…
«سوپرگرل» داستان کارا دخترعموی سوپرمن است که در سیاره کریپتون به دنیا آمده و بعد از آمدن به زمین به خانواده فوسترن سپرده میشود. به کارا گفته شده که مراقب استفاده از قدرتهای خارق العاده خود باشد تا مورد توجه دیگران قرار نگیرد.
این کمدی سیاه اقتباسی است از کتابی به همین نام نوشته ی William Knoedelseder. داستان تجلیلی است از استند آپ کمدی های دهه 70 میلادی و کمدین هایی که آن روزها مشغول به کار بودند. جیم کری از جمله تهیه کنندگان این سریال است. Melissa Leo در نقش Goldie صاحب یک کلوب کمدی را بازی می کند، Sebastien Stan در نقش Clay یک کمدین با مزه که در حال معروف شدن است را بازی میکند و Clark Duke در نقش لری یک کمدین که به امید ستاره شدن از لس آنجلس راهی بوستون شده است ظاهر شده است...