ناتاشا، دختری که رؤیای رها شدن از قید و بند نقشهای سنتی زنانه را در سر میپروراند، قصد دارد مهماندار هواپیما شود. درست در آستانه رسیدن به این آرزو، او به شکلی ناخواسته درگیر ماجرایی هیجانانگیز میشود. او باید سارقانی را دنبال کند که شاهکار معروف، یعنی تابلو مونالیزا، را به سرقت بردهاند.
تیری، پدری با اختلالات ذهنی مادرزادی است و دختری به نام لوس دارد. عشق این پدر و دختر، آن دو را به یکدیگر پیوند داده و سدی شکستناپذیر از عشق ساخته است. این پیوند محکم ادامه دارد تا روزی که لوسِ ششساله به مدرسه میرود و متوجه تفاوت پدرش با دیگران میشود.
زندگی سیمون وییل، شخصیت مشهور فرانسوی که از هولوکاست جان سالم به در برد و به یک سیاستمدار برجسته، مدافع حقوق بشر و فمینیست تبدیل شد، از طریق مجموعهای از خاطرات غیرخطی بررسی میشود...
یک استاد تاریخ پنجاه ساله متوجه می شود شنوایی خود را از دست داده ، به دلیل نقصی که دارد شروع به زندگی منزوی می کند. رویارویی او با کلر، زن بیوه ای که دخترش لال است، به او کمک میکند تا دوباره به زندگی برگردد ...
داستان فیلم حول محور دختر جوانی به نام "جین" است که یک روز صبح از خواب بیدار شده و متوجه میشود که برخی از ویژگی های جسمانی پسر بودن را به دست آورده و این مسئله باعث می شود زندگی اش وجهه خنده داری به خود بگیرد...
فلورانس مادری تنها است که در یک مدرسه ابتدایی تدریس میکند. او سر کلاس از جان ودل مایه میگذارد تا دانش آموزانش به موفقیت برسند. زمانی که فلورانس متوجه می شود یکی از دانش آموزانش توسط مادرش رها شده و هیچکس را ندارد، تصمیم میگیرد به او کمک کند...
"ساموئل" از یک دختر (گلوریا) که مادرش او را ترک نموده مراقبت می کند ، تا زمانی که دیگر قادر به این کار نبود و تصمیم گرفت تا کودک را به مادرش بسپارد ، لذا به لندن جایی که مادرش کار می کرد سفر کرد ولی او را پیدا نکرد ، هشت سال بعد در حالی که ساموئل و گلوریا به یک دوستِ جداناپذیر تبدیل شده بودند سروکله ی مادر گلوریا پیدا می شود و ...
خبرنگار "دنیس رابرت" با محکوم کردن شرکت بانکی "Clearstream" طوفانی در دنیای تجارت اروپا به پا می کند. تلاش او برای فاش کردن حقیقت در مورد یک شرکت چند ملیتی او را در خطر بزرگی قرار می دهد و...
"یواخیم"، تهیه کننده سابق تلویزیون در پاریس همه چیزش را رها کرده و به آمریکا می رود تا زندگی جدیدی آغاز کند. او با گروهی از رقصنده های جدید به پاریس باز می گردد و...
با کمک یک زن جوان، سرآشپزی که توسط اربابش اخراج شده است، قدرت می یابد تا خود را از موقعیت خود به عنوان خدمتکار رها کند و اولین رستوران را در فرانسه دهه 1700 باز می کند...
در سال 1960 سرویس اطلاعاتی فرانسه، آندره مرکلا 23 ساله را استخدام کرد. او فردی خوش تیپ، پرورش یافته، باهوش اما تأثیرپذیر است و چیزهای زیادی برای خدمت و دفاع از منافع فرانسه دارد. سه مقام بلندپایه باید آموزش کافی به او بدهند تا ...