سوپرمن قبول می کند که قدرت خود را فدا کند تا با لوئیس لین رابطه برقرار کند، غافل از اینکه سه جنایتکار کریپتونی که او سهوا آزاد کرده در حال فتح زمین هستند...
فيلم با لحظات فرود آپولو 11 بر ماه آغاز مي شد و روايت بر مبناي شخصيت جيم لاول، فضانورد معروف آمريكايي و فرمانده آپولو 13 شكل مي گیریرد. داستان ضمن روايت زندگي خانوادگي آنها از يك سو و مشكلات عظيمي كه در راه اين ماموريت پشت سر گذاشتند، از سوي ديگر ادامه مي يابد.
در سال ۱۹۹۵ «مارتي مک فلاي» يک نامه از دوست خود «دکتر امت براون» دريافت ميکند، و محتويات نامه به مارتي کمک ميکند که ماشين زمان را پيدا کند. مارتي با استفاده از ماشين زمان به غرب قديم ميرود و توجه ميشود که دوستش به دست ارازل و اوباش افتاده است و ...
کلاس روانشناسی ترس با استادی جدید آغاز میشود که معتقد است ترس را باید با تجربه کردن درک کرد. او دانشجویان را به خانه خود دعوت میکند تا با داستانهای ترسناک، عمق وجود ترس را به آنها نشان دهد...
"لویی جفریس" با "کورین" ازدواج کرده است. در اولین سالگرد ازدواجشان ، "لویی" هنگام عبور از جاده تصادف کرده و از دنیا میرود. "لویی" به عنوان استاد "الکس" بیست سال بعد سرنوشت بزرگی برای او رقم میزند…..
هیل ولی، سال ۱۹۸۵٫ «مارتی مک فلای» جوان (فاکس) نزد «دکرت امت براون» (لوید)، مخترع دیوانه، می رود که می خواهد ماشین زمانی را که ساخته، آزمایش کند. ماشین زمان به کار می افتد، ولی «براون» با رگبار مسلسل چند تروریست لیبیایی کشته می شود. «مارتی» نیز با ماشین زمان فرار می کند و به ۱۹۵۵ می رود.
«راس وبستر» (وون)، غول تجارت قهوه، با استفاده از تکه اي کريپتونيک سعي مي کند «سوپر من» را نابود کند، اما فقط موفق مي شود شخصيت مثبت او را از بين ببرد. با اين همه سرانجام سوپرمن به خود مي آيد.
«ژنرال زد» (استامپ) و هم دستانش «اورسا» (داگلاس) و «نون» (اوهالوران)، به طرز غير منتظره اي در اثر انفجار يک بمب هيدروژني در فضا از اسارت آزاد مي شوند و براي گرفتن انتقام از«سوپرمن» (ريو)، پسر «جورال»، به زمين مي آيند...
شش دختر اگر اولین اجرای گروه "بیتلز" را در آمریکا از دست بدهند، برای بقیه عمر از خود متنفر خواهند شد. به همین دلیل آنها با اینکه هیچ بلیطی ندارند، به سمت محل اجرا حرکت می کنند و...
سریال Powerless داستان امیلی (Emily) را روایت میکند، یک دختر جوان که در اداره بیمه کار میکند و وظیفهاش تخمین زدن خسارات به بار آمده از سوی ابرقهرمانان و آدمهای شرور است، کسانی که فکر میکنند این شهر، میدان جنگ آنهاست. امیلی و همکاراناش شاید هیچ قدرتی نداشته باشند، اما آنجا هستند تا زندگی انسانها را تغییر دهند و ثابت کنند که برای قدرتمند بودن، حتما نباید قابلیتهای ابرقهرمانی داشته باشید…