ساتورو میزوشیمای طراح، عاشق چیزهای سنتی مانند اشیاء دستساز و دستنوشته است. روزی در کافهای به نام پیانو با زنی مرموز به نام میوکی میهارو آشنا میشود. به نظر میرسد ارزشهایی شبیه به ساتورو دارد و او مجذوب او میشود. ساتورو شماره تلفن همراه میوکی را میخواهد، اما او تلفن همراه ندارد. آنها قول میدهند که هر پنجشنبه در کافه همدیگر را ببینند. از آن زمان به بعد، ساتورو و میوکی هر پنجشنبه یکبار همدیگر را میبینند و رابطه آنها به طور عاشقانه发展. ساتورو تصمیم میگیرد به میوکی پیشنهاد ازدواج بدهد، اما او در کافه حاضر نمیشود.
یوکوی منزوی، پس از سالها دوری، برای شرکت در مراسم خاکسپاری پدرش به خانه برمیگردد. اما در میانهی راه تنها مانده و برای رسیدن به مقصد، مجبور به ماجراجویی میشود.
ایوری ایگاراشی به عنوان رادیوگرافی در یک بیمارستان عمومی کار می کند. او افسرده شده است، زیرا آن آماکاسو، که او را دوست دارد، تصمیم گرفته است به خارج از کشور به دانشگاه پزشکی واشنگتن سفر کند..
سال 1996 است و سوئیچیرو تاکاکورا دانشمندی است که مشکلات مربوط به توسعه روبات ها را حل می کند. او با دختر و حیوان خانگی خود وقت می گذراند و از یک روز تعطیل لذت می برد، اما با خیانت دختر و شریک تجاری اش، آرامشش خیلی زود از بین می رود...
داستان این انیمه درباره میره یوشیزوکی 27 ساله از توکیو که تازه به ژاپن برگشته، سورا ناگاسه یه دانشجو 22 ساله که میخواد معلم بشه و هیروشیما اوکونومییاکی 20 ساله که در یک فروشگاه نیمه وقت کار میکنه.
سوزوکی شیزوکا در دفتر یک شرکت بزرگ کار می کندکه توسط یک هیپنوتیزم کننده تحت درمان قرار می گیرد و تحت افسون قرار می گیرد. پس از آن او نمی تواند هر زمان هر آهنگی را بشنود بخواند یا برقصد..
یک دانشجوی کالج توکیو توسط غول مورد حمله قرار میگیرد، این موجود یک نوع انسان قدرتمند هست که از بدن انسان تغذیه می کند. او زنده میماند اما حالا در حال تبدیل شدن به همان موجود هست…
هارو دختر جوانی است که در یک عمارت اربابی به عنوان آشپز و پیشخدمت کار می کند. او بسیار باهوش است و استعداد ویژه ای در آشپزی دارد. یک سامورایی آشپز به نام دنای از هارو برای پسرش یاسونوبو خواستگاری می کند. هارو قبول می کند و پس از ازدواج به شهر یاسونوبو نقل مکان می کند. یاسونوبو که مجبور به این ازدواج شده است ابتدای رابطه خوبی با هارو برقرار نمی کند…
یوکو، مرد جوانی که زندگیاش با مشکلات مالی و تنهایی همراه است، ناگهان فرصتی پیدا میکند تا با چهار زن زیبا آشنا شود. این اتفاق میتواند زندگی او را به کلی تغییر دهد.
داستان فیلم درباره یک عشق و ازدواج از پیش تعیین شده برای "سونوکو" و "تتسو" است. آنها به اجبار زن و شوهر شدند بدون اینکه سوالی از یکدیگر بپرسند، ولی هر کدام رازهایی را پنهان می کنند و ....
رادیولوژیستها در یک بیمارستان، بیماران را از طریق اسکنهای اشعه ایکس، سیتیاسکن و امآرآی تشخیص میدهند. یکی از متخصصان در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارد، در حالی که دیگری با فشار ناشی از میراث خانوادگی در حوزه پزشکی مواجه است.