زینب (گوکچه بهادیر) که زیر فشار مادرش زندگی می کند متوجه می شود که سردار ( نامزدی که در آستانه ازدواج با اوست) به وی خیانت می کند. زینب که می خواهد هم از فشار و هم از شوک این خیانت رهایی یابد، به حومه آدانا می آید تا یک پرونده کلاهبرداری بیمه ای را بررسی کند. او در مدت اقامتش در آدانا، زندگی خود را در اولویت قرار می دهد و برای اولین بار به دنبال رویاهای خود می رود. برای زینب، که عشق واقعی را در آدانا می یابد، دیگر هیچ چیز مثل قبل نخواهد شد...
تهیه کننده از نویسنده سناریو، داستانی کمدی رمانتیک را می خواهد که با پایان خوش تمام شود و سناریو نویس برای این کار خودش آستین ها را بالا زده و پا به راهی میگذارد که در این راه ماجراهای کمیک و درعین حال اندوهناکی به سر او می آید...
میرتکان در استانبول زندگی سادهای دارد: به عنوان یک پسر اداری در شرکت ساختمانی پدرش کار میکند، با دوستان مردش در مراکز خرید و دیسکو میگذرد، شبها با ماشین چهارچرخ پدرش گشت و گذار میکند. چیزی برای او وجود ندارد که معنایی برای این پوچی پیدا کند...
ملوانانی که فریب خورده اند، قصد دارند انتقام اینکار را بگیرند. چهار مرد و یک زن بر روی قایقی مخروبه قرار دارند. مردان یکدیگر را می شناسند اما زن برای آنها غریبه ست...
یک راننده تاکسی، یک صاحب چایخانه و یک روزنامه نگار بیکار در حومه شهر آنکارا زندگی می کنند. هنگامی که راننده داستان های مبهم و غیرقانونی مسافرانش را برای دوستانش تعریف می کند، دوربینی برای ضبط مسافران نصب می کنند...
این فیلم به داستان زندگی مسلم گورسس یک موسیقیدان اهل کشور ترکیه میپردازد. او با نام مسلم آکباش به دنیا آمد و به علت قدرت صدایش گورسس که در ترکی به معنای کسی دارای صدای پر قدرت است نام گرفت. از وی همچنین با نام مسلم بابا هم یاد میشود و…
ارجمند شخصی است که تلاش میکنه عدالت رو به روش خودش برقرار کنه و فساد رو از جامعه ریشه کن کنه و در این مسیر با دو جوان به اسم های هلن و ساواش برخورد میکنه که به نظر اون دنبال هدف های یکسانی هستند...