داستان هورتون فوت در مورد پسر نوجوانی در رکود است که در مزرعه قند یک غیرعادی کار پیدا می کند و درس های شگفت انگیز زندگی را از تیم محکومینی که در آنجا کار می کنند می آموزد.
در قرن نوزدهم کالیفرنیا، یک خانواده سیسیلی از شرابسازان توانا، پس از اینکه از ترک سرزمین خود امتناع میکنند، هدف یک سرمایهدار فاسد راهآهن قرار میگیرند...
در جزیرهای در نزدیکی سواحل خلیج تگزاس، صاحب یک رستوران بین راهی (Roadhouse) پس از ناپدید شدن مرموز همسرش گوشهنشین شده است. زنی وارد زندگی او میشود که تلاش میکند به مرد کمک کند و کسب و کار در حال ورشکستگی او را نجات دهد، زیرا مشکلات او روز به روز در حال انباشته شدن هستند.
یک گروهبان برای نجات جان سربازان جوانی که به ویتنام فرستاده می شوند باید با خواسته های خود کنار بیاید. او که به طور مداوم از فرصت آموزش دادن به سربازان در مورد تجربیات خود محروم است، به تلاش برای کمک به پسر یک دوست قدیمی ارتش رضایت می دهد...
"جوانا ابرهارت" به همراه خانواده خود به شهر کوچکی نقل مکان می کند اما به سرعت متوجه می شود که در پشت پرده رفتار عالی زنان شهر حقیقتی شیطانی مخفی شده است...
داستان یک رئیس پلیس شهر کوچکی که در مورد یک قتل تحقیق می کند. او توسط یک روانشناس ویزیت می شود. با این حال وقتی رئیس متوجه می شود که این "پدیده روحی" فقط در حیطه اختیار اطلاعاتی است که تنها پلیس از آن آگاه می باشد، او شک می کند که این مرد ممکن است ...
جرج تاون واشينگتن د. ک. امريکا. «ريگان» (بلر)، دختر دوازده ساله ي يکي از بازيگران زن مشهور سينما (برستين) دچار حالت هاي غريبي مي شود. تمام تلاش پزشکان براي تشخيص و درمان بيماري «ريگان» بي نتيجه مي ماند، و در نهايت، تنها راه چاره، اجراي مراسم جن گيري است...
اسپارتا، ميسي سيپي. در شبي گرم، »سام وود« (اوتس)، پليس گشتي، جنازه ي کارخانه داري اهل شمال را مي يابد و سپس در ايستگاه قطار به مرد سياه پوستي مظنون مي شود و او را دستگير مي کند. خيلي زود معلوم مي شود که مرد، »ورجيل تيبز« (پواتيه) خود پليس جنايي و از اهالي فيلادلفيا است. اما »بيل گيلسپي« (استايگر) رئيس پليس جديد شهر مايل نيست که »تيبز« در اين ماجرا دخالت بکند.