«کیت» (زیتا جونز) آشپز یکی از بهترین رستوران های منهتن است و به رغم خلق و خوی تندش، صاحب رستوران (کلارکسن) او را تحمل می کند چون بهترین آشپز غذاهای فرانسوی است. اما زندگی «کیت» پس از مرگ خواهرش در سانحه ی اتومبیل زیرورو می شود، چون مسئولیت نگه داری از دختر خواهرش (برسلین) به عهده ی او می افتد …
«سدي جونز» (مور) و «بن مورفي» (کراسينسکي) دل باخته ي يک ديگر هستند. در حالي که «بن» پيشنهاد مي دهد عروسي شان در جزاير کاراييب باشد، «سدي» آرزو دارد که در کليساي خانوادگي سنت اوگستين ازدواج کند. آن دو براي آمادگي شرکت در مراسم به سراغ کشيشکي به نام «فرانک» (ويليامز) مي روند...
«کليولند هيپ» (جياماتي) سرايدار / تعميرکار مجتمع آپارتماني «کاو» است که مثل سايه مي رود و مي آيد و کارهايش را بي سروصدا انجام مي دهد. اما در شبي سرنوشت ساز، «کليولند» به وجود يک نفر ديگر پي مي برد که در آن مجتمع ساختماني محقر پنهان شده: زن جوان مرموزي به نام «استوري» (هوارد) که در کانال هاي زير استخر مجتمع زندگي مي کرده است...
"جیمی تانک" راننده ساده میلیونر معروف "کلارک دولین" است.بر اثر یک حادثه "کلارک" در بیمارستان بستری می شود."جیمی" که برای آوردن یک سری وسایل فرستاده می شود به طور اتفاقی کت و شلوار "کلارک" را می پوشد و متوجه می شود که دارای قدرتهای عجیبی شده است و...
«سر ویلیام مکور دل» (گامبن) و همسرش، «لیدی سیلویا» (اسکات تامس)، زوج ثروتمند بریتانیایی، تعداد زیادی از دوستان، نزدیکان و خویشان خود را برای یک هفته شکار و استراحت، به ملک اربابی شان دعوت می کنند. تعدادی پیشخدمت زن و مرد هم مشغول پذیرایی و در ضمن شاهد ماجراهای مهمانان هستند...
سال، 1951 «پیتر اپلتن» (جیم کری) ، فیلم نامه نویس فیلم های رده ی «ب» هالیوود، در فهرست سیاه کمیته ی فعالیت های ضد امریکایی سناتور مکارتی قرار گرفته است. او با اتومبیلش از بالای پلی در خارج شهر به رودخانه سقوط می کند و سپس در حالی که گذشته ی خود را فراموش کرده روی ماسه های ساحلی به هوش می آید. پیرمردی او را پیدا می کند و به لوسن، شهری در آن نزدیکی می برد. در لوسن «اپلتن» را با جوانی که در دوران جنگ جهانی دوم ناپدید شده، عوضی می گیرند و ...
«جری ویلباک» (برد پیت) با دو چالش سخت روبرو است. از یک سوی رئیس باند تبهکاری که وی با آن همکاری می کند از او می خواهد با سفر به مکزیک یک تپانچه عتقیه بسیار قمیتی معروف به “مکزیکی” را برایش پیدا کند، در غیر این صورت با عواقب ناخوشآیندی مواجه خواهد شد. از سوی دیگر نامزدش «سامانتا» از او می خواهد دست از کارهای خلاف بردارد و از همکاری با این باند دست بکشد.
یک تاجر ثروتمند(دلین مکدرموت) به اشتباه فکر میکند که همکار جدیدش (متیو پری) همجنسگرا است ، برای همین از اون میخواد تا مواظب معشوقهاش ( کمپیل نیو) باشد ، ولی "اسکار نواک" که همجنسگرا نیست شدیداً عاشق "امی" (کمپیل نیو) میشود...
جوزف کرکلند، قاضی تازهوارد دیوان عالی ایالات متحده، به دلیل اختلاف نظر عمیق هشت همکار خود در مورد پروندهی قتل زنی که سقط جنین کرده است، ناگهان در کانون توجه قرار گرفته است.
رابطه چهار زن که همه در یک شرکت اعتباری کار می کنند با ورود استخدام جدیدی تهدید می شود که یکی از زنان برای دستیابی به موقعیت دائمی در آن شرکت می کند...
یک کارگردان مشتاق و بازیگران کم استعداد آماتور یک تولید موزیکال شهر کوچک در میسوری وقتی متوجه می شوند که شخصی از خیابان در برنامه حضور خواهد داشت، از حد خود عبور می کنند...
جانی کارسون مجری برنامه تاک شو از برنامه NBC کناره گیری کرد و محل را برای رقبای جی لنو و دیوید لترمن باز گذاشت. در نهایت این هلن، مدیر لنو است که در به دست آوردن جایگاه او نقش بسزایی دارد...
"جو" یک پیرمرد میلیونر است و به همین خاطر اعضای خانواده اش سخت تلاش می کنند تا به او نزدیک شوند، زیرا همه آنها طالب بخضی از امپراتوری وی هستند. اما متاسفانه "جو" آنقدر هم که خانواده اش فکر می کنند احمق نیست و او متوجه شده که اگر خانواده اش با او خوش رفتاری می کنند، تنها بخاطر پول است و...
دوگ مرد جوانیست که تمام روز را بعنوان دربان در یک هتل مجلل کار می کند، تا پولی به دست آورد و بتواند کسب و کار خودش را راه اندازی کند. اما او در شرایطی به پول احتیاج پیدا می کند و شخصی کمکش می کند. اما متوجه می شود که آن شخص با زنی که او دوستش دارد وارد رابطه شده. حال دوگ باید میان عشق و پول یکی را انتخاب کند...
"آلیس تیت" مادر دو کودک،پس از شانزده سال زندگی مشترک،عاشق نوازنده ساکسیفون "جو" می شود.پس از دچار شدن به کمر درد او به "دکنر ینگ" مراجعه کرده و متوجه می شود که درد او ارتباطی به کمرش نداشته و مربوط به ذهن و قلبش می شود.گیهان جادوئی "دکتر ینگ" به "آلیس" قدرتهای عجیبی می دهد و...
تحلیلگر جوان سازمان سیا به نام جو ترنر لیاقت خود را با عضویت در این سازمان ثابت کرد و امیدوار بود تا سازمان را از داخل اصلاح کند. اما او وارد نقشهای وحشتناک و در عین حال زیرکانه میشود که جان میلیونها نفر را در معرض خطر قرار میدهد و…