تولد : December 9, 1934 در York, North Yorkshire, England, UK
جوایز : برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 59 جایزه و نامزد دریافت 162 جایزه دیگر.
جودی دیچ فعالیت هنری خود را از سال ۱۹۵۷ میلادی، با بازی در نقش اوفلیا در نمایشنامه هَملِت آغاز کرد و از آن پس در دهها نمایشنامه درام و موزیکال معتبر بازی کرد. جودی دنچ نخستین بار در سال ۱۹۶۴ میلادی، در یک فیلم سینمایی ظاهر شد و با بازی در فیلمهایی چون هنری پنجم، شکسپیر عاشق، شکلات، آیریس و چند فیلم از مجموعه جیمز باند در نقش «M» شهرتی جهانی پیدا کرد. او همچنین در فیلم غرور و تعصب بازی کرده است.
جودی دنچ در سال ۱۹۷۱ میلادی، با مایکل ویلیامز ازدواج کرد. حاصل ازدواجشان یک دختر به نام فینتی است. همسرش در سال ۲۰۰۱ میلادی، بر اثر ابتلا به سرطان ریه و در سن ۶۵ سالگی درگذشت.
داستان ذره ای آرامش در ادامه ی ماجراهای جیمز باند در کازینو رویال است. اکنون او به دنبال گرفتن انتقام مرگ معشوقه اش، باید فردی بنام «دامنیک گرین» را متوقف کند، که قصد تصاحب منابعی با ارزش از کشور بولیوی را دارد.
«باربارا کاوت» (دنچ) سال هاست که در يک مدرسه ي بريتانيايي تدريس مي کند. «شبا هارت» (بلانشت) مورد توجه «باربارا» قرار مي گيرد و اين دو خيلي زود دوست مي شوند. تا اين که يک شب که «باربارا» تا ديروقت در مدرسه مانده شاهد صحنه اي مي شود که نمي بايست مي ديد. حالا او چيزي را مي داند که افشايش ممکن است زندگي خانوادگي «شبا» را به خطر اندازد...
سازمان مخفی ضد جاسوسی در مییابد که لوشیفر در پی آن است که در کازینو رویال در مونتنگرو سرمایه گزاری کند. M16 به جیمز باند ماموریت میدهد که او را تعقیب کند و سعی کند با لوشیفر در بازی قمار رقابت کند و او را شکست بدهد تا شاید سازمان منهدم بشود…
سگ دستوپاچلفتی به نام دوگال، یک جادوگر بدجنس را آزاد میکند. جادوگر به دنبال یافتن سه الماس جادویی است که با هم میتوانند خورشید را منجمد کنند. حالا یک حلزون، یک گاو، یک خرگوش و یک قطار، به رهبری دوگال، باید دنیا را نجات دهند.
"لاورا هندرسون" که به تازگی بیوه شده است،تئاتر متروک "ویندمیل" را خریداری کرده و "ویویان وندام" را با وجود تفاوتهایشان قانع می کند آنجا را اداره کند.اما ایده آنها ابتدا به موفقیت می رسد اما سالنهای دیگر از آنها کپی کرده و فاجعه به بار می آید...
خلافکاری تحت تعقیب بنام «ریدیک»، پا به سیاره ای به نام هلیون پرایم می گذارد و در آنجا با امپراطوری بنام «نکرومونجر» ها روبرو می شود که قصد دارند تمام انسان های جهان را یا مطیع خود کرده و یا از بین ببرند.
داستان در مورد یک مزرعه دامداری است که حیوانات مختلفی در آن زندگی می کنند.تا اینکه یک روز اطلاعیه ای در این مزرعه نصب می شود با موضوع اینکه این ملک به تصرف اشخاص خاصی در آمده است. در همین بین سه گاو که در مزرعه زندگی می کنند تصمیم می گیرند برای حفظ مزرعه با مالکین جدید مزرعه درگیر می شوند...
جیمز باند» (برازنان) پس از مأموریت ظاهرا ناموفقی که در کره ی شمالی داشته و تحمل چهارده ماه شکنجه و بازجویی، در حالی آزاد می شود که او را مهره ی سوخته تلقی می کنند. اما «باند» وارد عمل می شود تا جایگاه از دست رفته را دوباره به چنگ بیاورد. سرانجام نیز پی گیری هایش اوم را به «گوستاو گریوز» (استیونز) می رساند. «گریوز» تاجر الماسی است که اختراعی جدید به نام ماهواره ی ایکاروس را در اختیار دارد. ایکاروس می تواند ستون نور و انرژی ویران گرش را به هر سوی زمین که بخواهند، هدایت کند و …
دو مرد در دهه 1890 در انگلستان از نام مستعار "ارنست" استفاده می کنند.این ماجرا به خوبی پیش می رود تا اینکه هر دوی آنها عاشق زنی می شود که از آن نام استفاده می کند و...…
«سر رابرت کينگ» (کالدر) غول نفتي، بر اثر يک سوء قصد در ستاد مرکزي M16 مي ميرد. به هنگام خاک سپاري «کينگ» در اسکاتلند، «باند» (برازنان) با دختر او «الکترا» (مارسو) ملاقات مي کند که قبلا يک بار تروريستي به نام «رنار» (کارلايل) او را ربوده است. خيلي زود «M» (دنچ)، رئيس «باند» او را براي محافظت از «الکترا» و شناسايي قاتل «کينگ» به قفقاز مي فرستد.
فیلم شامل داستانی از زندگی کارگردان است که نگاهی به پسر نامشروع یک تاجر ایتالیایی می اندازد.مادر پسر از دنیا می رود و او توسط یک زن انگلیسی در ایتالیای فاشیستی پیش از جنگ جهانی دوم بزرگ می شود.با آغاز جنگ،زن زندانی می شود و...
در اواخر قرن ۱۶ در لندن نمایشنامه نویس فقیر و جوانی به اسم ویلیام شکسپیر مشغول کار بر روی آخرین نوشته اش «رومئو و ژولیت» می باشد. اما کار او کند پیش رفته و در واقع او هنوز نتوانسته حتی یک خط هم بنویسید. ویلیام در یک آزمایش برای انتخاب هنرپیشه نقش رومئو یک هنرپیشه جدید و با استعداد که پسر جوانی به اسم توماس است را انتخاب می کند. ویلیام پس از چندی دختر جوان و زیبایی به اسم ویولا را در همان خانه مجللی که توماس درآنجا زندگی می کند ملاقات می نماید. او به ویولا علاقمند می شود واینامر او را ترغیب برای نوشتن داستانش می کند. اما بزودی او متوجه میشود که توماس همان ویولا است که با تغییر قیافه وارد نمایش شده است. ویولا قبلاً قول ازدواج به لرد سنگدل را داده و ملکه الیزابت نیز بر این ازدواج تاکید دارد اما عشق میان ویل و ویولا رفته رفته بسیار عمیق گشته و بنابراین مخفیانه به رابطه با هم ادامه می دهند و ویولا همچنان نقش رومئو را برای نمایش تمرین می کند.
«اليوت کارور» (پرايس)، غول رسانه ها، مي کوشد تا با ايجاد مناقشه ميان انگلستان و چين، سومين جنگ جهاني را به راه بيندازد و به اهداف جاه طلبانه ي خود دست پيدا کند. «جيمز باند» (برازنان) نيز چهل و هشت ساعت فرصت دارد تا جلوي او را بگيرد..
ملکه "ویکتوریا" بعد از مرگ همسر خود به شدت افسرده می شود و خود را از مردم مخفی می کند. خدمت کار او "بروان" که ملکه را تحسین می کند، سعی دارد تا او را به زندگی خود برگرداند ...