"جینو" رهگذری جوان و خوش چهره در مسافرخانه ای کنار جاده ای که توسط "جیووانا" اداره می شود توقف می کند.او از ازدواج با همسر پیر خود "باراگانا" ناراضی است.آن دو عاشق یکدگیر می شوند.اما "باراگانا" مانعی برای رابطه آنهاست و از طرفی "جیووانا" نمیخواهد به همراه او فرار کند...
رُم سال 1944."جورجیو مانفردی" یکی از رهبران مقاومت توسط نیروهای نازی شناسایی می شود.او نزد دوستش "فرانچسکو" رفته و از نامزدش "پینا" درخواست کمک می کند."پینا" باید به یک کشیش اطلاع دهد که "جورجیو" مجبور است شهر را هر چه زودتر ترک کند و...
كارگر بىكارى به نام « آنتونيو » ( ماجورانى ) سرانجام به عنوان اعلام چسبان استخدام مىشود . اما پس از چندى دوچرخهى او را مىدزدند . « آنتونيو » كه با خطر از دست دادن كار رو به رو است همراه پسرش ، « برونو » ( استايولا ) ، براى پيدا كردن دوچرخه تمام شهر را زير پا مىگذارد ...
"فرانچسکا" و "والتر" دو تبهکار در شمال ایتالیا هستند که برای گرفتار نشدن توسط پلیس "فرانچسکا" به گروهی از زنان کارگر می پیوندد.او با "سیلوانا" و "مارکو" آشنا می شود.این چهار شخصیت وارد نقشه ای پیچیده می شوند که شامل سرقت،عشق و قتل می باشد...
"کارن"، زن جوانی از حوزه کشورهای بالتیک با ماهیگیری به نام "آنتونیو" ازدواج می کند تا از اردوگاه زندانیان فرار کند. اما زندگی در دهکده "آنتونی" به سادگی نیست و او به این وضع عادت ندارد...
"اومبرتو" كارمند سابق مسنى است كه با حقوق ناچيز بازنشستگى روزگار مىگذراند . او كم كم به اين نتيجه مىرسد كه اميدى به بهبود اوضاع نيست و تصميم به خودكشى مىگيرد تا اینکه ...
«زامپانو» ( کویین ) که با نمایش سیار زورمندی هایش روزگار میگذراند، «جلسومینا» ( ماسینا ) ى معصوم و ابله نما را از مادرش میخرد تا در نمایشهایش دستیار او باشد…
کاترین و الکساندر زوجی ثروتمند و پیچیده برای سر و سامان دادن به ویلای عموی مرحوم خود به نپال سفر می کنند. رابطه آنها رو به سردی می رود و شرایط نپال نیز به این مشکل می افزاید و ...
کابیریا ( ماسینا ) ، زن خیابان گرد بسیار خوش قلب و ساده دلى است که در حومه ى رم زندگى میکند . او از آن نوع آدمهایى است که بدبختى را بخشى از زندگى میدانند ، اما هرگز ایمانشان را به ارزش خود زندگى از دست نمیدهند .
روزنامه نگارى به نام «مارچلو روبينى» ( ماسترويانى ) با نوشتن مطالب جنجالى و داستان رسوايى ها تأمين معاش مى كند. او در حالى كه جاه طلبى هاى ادبى نيز دارد در منجلاب جامعه ى فاسد رم گرفتار آمده و بى اعتنا به اصول اخلاقى مى كوشد تا خودش را پيدا كند.
جزیرا و دختر سیزده ساله اش روزتا از بمباران نیروهای متحدین در روم در دوران جنگ جهانی دوم می گریزند.آنها به دهکده ای که او به دنیا آمده سفر می کنند.در طول سفر و داخل دهکده مادر هر کاری از دستش بر می آید انجام می دهد تا از دخترش محافظت کند و …
در پى حمله ى «گاریبالدى» به سیسیل، شاهزاده ى سالینا، «دون فابریتسیو» (لنکستر)، می پذیرد که برادرزاده ى محبوبش «تانکردى» (دلون) به ارتش «گاریبالدى» بپیوندد. در سفر هر ساله ى شاهزاده و خانوادهاش به ییلاق، «تانکردى» هم به آنان میپیوندد و دل به «آنجلیکا» (کاردیناله)، دختر «دون کالوگرو» (استوپا) میبندد…
استان در سه قسمت مختلف دنبال میشه، داستان اول : زنی که به جرم فروش غیرقانونی سیگار جریمه شده و چون پولش رو نداره باید بره زندان ولی…. داستان دوم : زن ثروتمندی که با وجود داشتن شوهر با مرد دیگری قرار میذاره و…. داستان سوم : رابطه شِبه عاشقانه یک مرد با …
داگلاس مارتیمر (با بازی لی وان کلیف) در پی انتقام از مردی کثیف به نام ال ایندیو (با بازی جیان ماریا ولونتی) و افرادش، با جایزه بگیر جوان و بینامی (با بازی کلینت ایستوود) آشنا میشود و …
در دوران جنگ هاي داخلي امريکا، سه مرد در پي يافتن جعبه اي هستند که حاوي دويست هزار دلار پول مسروقه است: «استنزا» (وان کليف)، «جو» (ايست وود) و «توکو» (والاک)...
فیلم شامل سه داستان است که همگی در یک شهر ایتالیایی اتفاق می افتند.در داستان اول مردی تظاهر به ناتوانی می کند تا بتواند رابطه پنهانی اش را مخفی نگه دارد.در داستان دوم یک کارمند بانک همسرش را ترک می کند و...
در جاده ای خالی،مردی سالخورده به همراه پسر خود راه می رود.آنها با کلاغی که می تواند صحبت کند برخورد می کنند.آنها تبدیل به راهب شده و برای موعظه گنجشکها و شاهینها فرستاده می شوند...
هفتم اکتبر سال ۱۹۵۷. «سرهنگ ماتیو» و سربازان چترباز تحت فرماندهی او، ساختمانی را که «علی» ، آخرین رهبر سازمان آزادی بخش الجزایر، در آن مخفی شده، محاصره می کنند. با نزدیک شدن زمان حمله ی سربازان، علی وقایع چند سال گذشته را به یاد می آورد…
داستانی حماسی در مورد یک غریبه ی مرموز با ساز دهنی است که به جمع نیروهایی که برای حمایت از یک بیوه ی زیبای بدنام که جانش توسط یک قاتل بی رحم که در راه آهن کار می کند به خطر افتاده است، می پیوندد...
فرانسه، سال ۱۹۴۲. «فیلیپ گربیر» یک مهندس و یکی از سران انقلاب فرانسه می باشد. او توسط یک خائن لو رفته است و در یک کمپ زندانی شده، با این حال تصمیم به فرار دارد….
داستان این فیلم درباره یک ایتالیایی ۳۰ ساله به نام «مارچلو کلریچی» است؛ مارچلو یک روشنفکر سرکوب شده از طبقه بالای جامعه است که در دوران حکومت «موسولینی» توسط فاشیست ها به کار گرفته می شود تا به پاریس برود و یک دگراندیش که سابقاً استاد فلسفه اش بوده به قتل برساند...
یکی از بازرسان پلیس رم (ولونته)، طی سال ها شبکه ی عظیمی از جاسوس ها، پلیس ها و خبرچین ها ایجاد کرده که همگی در خدمت تثبیت ارزش های اجتماعی و سیاسی حاکم، هم چنین نابودی عناصر ضد نظام فعالیت می کنند.
کوری (دلون) پس از پنج سال حبس از زندان آزاد می شود. کمی بعد او با ووگل (ولونته)، خلافکار فراری، و ژانسن (مونتان)، پلیس سابق الکلی و تیراندازی چابک دست هم راه می شود. آنان با موفقیت چهار میلیون دلار جواهرات باارزش را از محل نمایش شان می دزدند و در این جا متوجه می شوند که مال خرشان معامله را برهم زده است...
"گوستاو ارشنباخ" آهنگسازی است که پس از فشارهای حرفه ای و شخصی به خانه ای کنار ساحل ونیز برای استراحت می رود.اما او آرامشی پیدا نکرده و به سرعت به پسر نوجوانی که به همراه خانواده اش در تعطیلات به سر می برد جذب می شود...
سال 1913. «خوان ميراندا» (استايگر)، دهقان مکزيکي، با پدر و شش فرزندش به راهزني روي مي آورد. آنان به «شان مالوري» (کوبرن)، متخصص انفجار ايرلندي، برمي خورند و «خوان» فکر مي کند که با کمک «شان» مي تواند به آرزوي قديمي اش سرقت از بانک ملي شهر مسا ورده برسد...
این فیلم در مورد دو انسان است که هر دو مورد بی مهری واقع شدهاند یکی از طرف زن سابق که به او خیانت کرده و یکی از طرف کارگردان جوانی که در عشق به دختر مردد است و او را به عنوان بازیچهای میپندارد…(تذکر: فیلم پر از صحنه های عاشقانه است،با خانواده نگاه نکنید!!!)
"انریکو ماتی" به تغییر آینده ایتالیا کمک کرده است،ابتدا به عنوان یک مبارز آزادی علیه نازیها و سپس به عنوان مخترع گاز متان از طریق یک شرکت عمومی و در نهایت به عنوان رئیس گروهی که برای گسترش منابع نفتی تشکیل شده است.در سال 1972 بر اثر سقوط هواپیمای شخصی اش او جان خود را از دست می دهد و...
یک مهاجر ایتالیایی که تلاش می کند یکی از اعضای جامعه سوئیس شود، به عنوان پیشخدمت مشغول بکار می شود. پس از مدتی او با شخصیتی مرموز و ثروتمند آشنا شده و تلاش می کند هویت ایتالیایی خود را مخفی کند و ...
فیلم داستان دو پسر را در ایتالیا دنبال می کند.یکی از آنها پسر نامشروع یک دهقان و دیگری پسر یک زمین دار بزرگ است.داستان فیلم بین سالهای 1900 تا 1945 اتفاق می افتد و بر روی ظهور فاشیسم و حمایت کمونیسم و تاثیر این اتفاقات بر روی زندگی شخصیتهای اصلی فیلم تمرکز دارد...
فیلم داستان زندگی داخل یک مزرعه ایتالیایی در آغاز قرن است. خانواده های فقیری در آنجا زندگی می کنند و صاحب مزرعه با محصولات خود دستمزد آنها را می پردازد. یکی از خانواده های فرزند بسیار باهوشی دارد. آنها تصمیم می گیرند او را به مدرسه بفرستند. او باید هر روز صبح زود از خواب بیدار شود و چندین مایل را تا مدرسه پیاده روی کند...
اواخر قرن هجدهم. در شهري جنگ زده، گروه تئاتري «هنري سلت» مشغول اجراي ماجراهاي «بارون مونچ هازن» است. ناگهان سروکله آدم عجيبي پيدا مي شود که ادعا مي کند «مونچ هازن» واقعي است. اهالي شهر به او کمک مي کنند تا گروه چهار نفره اش را بيابد و مانع از حمله نهايي ترک ها شود ...
«سالواتوره/توتو» کودکی عاشق فیلم و سینماست. تنها تفریح او رفتن به سینما و بازی با نگاتیوهاست. این موضوع باعث شکل گیری رابطهای عمیق بین او و آپاراتچی تنهای سینما پارادیزو، «آلفردو» میشود. توتو در یک شرط بندی بر سر آموختن فنون پخش فیلم و کار با دستگاه آپارات برنده میشود. بعدها او به خاطر حادثه ای که برای آلفردو رخ میدهد آپاراتچی سینما میشود، تا اینکه دختر زیبایی را میبیند و سخت به او دل میبندد اما ...
«گوییدو» ی یهودی (بنینی) شیفته ی یک معلم مدرسه به نام «دورا» (براسکی) می شود و با استفاده از طنز و شوخی سرانجام به هدفش می رسد و با او ازدواج می کند. اما چند سال بعد، او از همین حس طنز و شوخی خود باید بهره ببرد تا پسرش را در اردوگاه کار اجباری حفظ کند...
فیلم درباره زندگی «مالنا» (مونیکا بلوچی) است. وی دختر زیبارویی است که به تازگی به همراهی پدرش، به یک شهر کوچک نقل مکان کرده. زیبایی مالنا به گونه ای است که مردم شهر در مورد وی شایعه پردازی می کنند. شایعه هایی که بالاخره باعث می شود که پدرش از او روی گردان شود تا اینکه ...