داستان یک تاجر کرم ابریشم که در قرن نوزدهم پس از اینکه یک بیماری محموله کرم ابریشم شهرش را نابود کرد از فرانسه به ژاپن مسافرت می کند.در ژاپن او به همسر یکی از بارونهای محلی علاقه مند می شود و...
مارگارت خمفریز کارمند تامین اجتماعی در انگلستان یک روز با شارلوت کوپر مواجه میشود که مدعی است سالها پیش به استرالیا فرستاده شده و از مارگارت میخواهد که مادرش را در اینجا پیدا کند. پس از اقدام مارگارت، این مادر و دختر به هم میرسند و در کنار هم آرام میگیرند. مارگارت تصمیم میگیرد در مورد نمونههای مشابه تحقیقی انجام دهد و به زودی متوجه میشود که چند دهه قبل طبق توافقی که میان دولت انگلستان و استرالیا انجام شده بود، بچههای بی سرپرست یا بچههایی با خانوادههای مشکل دار از انگلستان اخراج و به استرالیا فرستاده شدهاند. شارلوت تصمیم میگیرد این موضوع را با جدیت بیشتری دنبال کند و...
پسری فرانسوی و دختری آمریکایی که به مدرسه ای در پاریس می روند با هم آشنا شده و عاشق یکدیگر می شوند.آنها با "جولیوس" کسی که آنها را با داستنهایش تحت تاثیر قرار می دهند آشنا می شوند و...
داستان فیلم درباره پسری به نام الکساندر است که مایه ی ننگ خانواده اش است و خانواده اش هیچ برنامه ای برای شرکت در جشن تولدش ندارند. الکساندر که شدیداً دلش به حال خودش میسوزد ، نیمه شب تولدش برای خود یک ظرف بستنی گردویی میریزد و آرزو میکند تا بقیه ی اعضای خانواده یک روز دردِ زندگی ای را که او خوب با آن آشنا است را تجربه کنند و…
« والتر میتى » ( کى ) ، مردى ساده و معمولى ، مرتب در رؤیاهاى روزانه و شبانهاش خود را در حیطه اى قهرمان مىبیند . تا این که روزى دختر رؤیاهایش ( مایو ) را در واقعیت ملاقات مىکند و مىفهمد که او در چنگال مردمانى خبیث گرفتار آمده است .
داستان فیلم درباره ی یک کارمند آرام است که زندگی اش به نوعی از خلال نگاتیوهایی که برای مجله ی تایم ظاهر و چاپ می کند، می گذرد. زمانی که یک عکس ستایش شده، عکسی که برای چاپ شدن روی جلد آخرین نسخه ی مجله انتخاب شده است، گم می شود، والتر مجبور می شود وارد ماجراهای دنیای واقعی بشود تا عکس را پیدا کند ...
درباره قهرمانی به نام لویی زامپرینی است.این فیلم بر گرفته از کتاب پرفروش لورا هیلنبراند ساخته شده و در آن دامنال گلیسون، فین ویتروک، گارت هدلوند، جان ماگارو، آلکس راسل و میاوی بازیگر ژاپنی که برای اولین بار در فیلمی انگلیسی بازی کرده، ایفای نقش کرده اند…
بعد از اینکه یک نیمه زامبی عاشق یک انسان میشود روایت عاطفی بین آنها پیش می آید که باعث تغییر در ساختار کلی دنیای آنها میشود..در این فیلم سه سری موجودات وجود دارند..انسانها ، نیمه زامبیها و اسکلتها..اسکلتها نژاد بی رحمی هستند که کاملا مردند..اما چه میشود اگر نیمه زامبیها به اخلاقیات آدمیزادی خود بازگردند…؟!..
داستان در آینده و در شهر متروسیتی اتفاق می افتد. یک دانشمند به نام تنما ربات جوان با قدرت های باورنکردنی را خلق می کند. پسری به نام آسترو که بسیار شبیه انسان است و با ارتباط با اطرافیانش در حال یادگیری احساسات و عواطف است تا اینکه خطری بزرگ توسط شر و دوستان او را مورد تهدید قرار می دهد و اکنون آسترو باید با تمام نیرویش شهر را نجات دهد...
خبرنگار جوان بلژیکی، اینبار درگیر ماجرای راز یک کشتی غرق شده ی قدیمی و محموله ی مخفیش میشه که بعد متوجه میشه کاپیتان کشتی اسب شاخ دار درواقع جد کاپیتان هادوک بوده و بعد…
«ديک تريسي» (بيتي) با تلاشي مداوم، نقشه هاي شيطاني «بيگ بوي کاپريس» (پاچينو)، رهبر جنايتکاران را بر هم مي زند. از طرف ديگر «تريسي» در زندگي خصوصي با نامزدش، «تس تروهارت» (هدلي) که اصرار دارد او شغل کم دردسرتري براي خود دست و پا کند، درگير است...
دو مرد با قدرتهای خارق العاده به یک آکادمی خصوصی از هم نوعانشان می آیند. در واقع افراد این آکادمی تیمی از ابرقهرمانها هستند که باید با یک تشکیلات تروریستی با قدرتهای مشابه مقابله کند....
مردان ایکس گرد هم آمدهاند تا یک مامور جهش یافته که قصد جان رئیس جمهور را کرده است، را بیابند. در پی این حادثه، آکادمی انسانهای جهش یافته مورد حمله ارتش قرار می گیرد.
یک دارو برای از بین بردن ژن ایکس ایجاد شده است. در میان انسانهای جهش یافته دو گروه بوجود می آیند: «مردان ایکس»، که توسط پروفسور چارلز ژاویر رهبری می شود، و «برادری»، گروهی از جهش یافتگان قدرتمند که «مغناطیس»، دوست سابق پروفسور ژاویر در راس آنها قرار دارد.
قبل از اینکه «چارلز ژاویر» (جیمز مکآووی) و «اریک لنشر» (مایکل فسبندر) به نامهای پروفسور ایکس و مغناطیس مشهور شوند، دو مرد جوان بودند که به قدرتهای بخصوصشان پی می بردند. قبل از اینکه به دشمنان قسم خورده تبدیل شوند، آنها بهترین دوستان یکدیگر بودند و به همراه دیگر جهش یافتگان در مقابل بزرگترین تهدید جهان صف آرایی کردند. و در همان زمان بود که اولین اختلافات در بین آن دو شکل گرفت...
لوگان (هیوجکمن) در ژاپن به سر می برد و در آنجا با سامورایی ها درگیر می شود و نبردی حماسی برای او رقم می خورد که زندگی او را برای همیشه تحت تاثیر قرار میدهد...
جنگ بزرگی بین ارتش کریپتونسول ها و مردا ایکس رخ می دهد که عامل این ها ، ظهور مردی از دل کویری در یکی از سیاره های دور از کهکشان راشیل است که با قدرت مهار نشدنی اش ، جنگی به پا می کند که به نبرد آخار الزمان معروف است و …
در سال 2024، تولد جهش یافته ها بسیار کم شده و کسی به طور قطع دلیلش را نمیداند. کاشف به عمل می آید یک عملیات به ظاهر دولتی در حال تبدیل بچه های جهش یافته به ماشین های کُشتار است. حال لوگن (هیو جکمن) که توانایی شفا بخشی اش آهسته شده، باید یک دختر جهش یافته از نوع ولورین را آموزش دهد تا جلوی این عملیات را بگیرد...
استیو راجرز سعی دارد تا وارد نیروهای نظامی آمریکا شود اما تلاشش ناموفق است تا اینکه طی آزمایشی در راستای اهداف محرمانه دولت آمریکا به یک قهرمان تبدیل میشود و …
قسمت دوم فیلم ابر قهرمانی « کاپیتان امریکا » که داستان آن در زمان حال و بعد از ماجراهای فیلم « انتقام جویان » می باشد درباره استیو راجرز است در حال تطبیق خود با دنیای امروزی است و این در حالی است که باید خود را آماده نبرد با تهدیدی از دوران گذشته خود کند، ماموری از شوروی سابق به نام سرباز زمستانی...
«استنلی ایپ کیس» (جیم کری)، صندوق دار بی دست و پای بانک، تصادفا به ماسکی دست پیدا می کند که هر گاه آن را به چهره می زند به شخصیتی پرتحرک و دیوانه، بسیار قوی و زورمند، شکست ناپذیر، با چهره ای سبز رنگ و کارتونی بدل می شود تا اینکه ….
«نیک فیوری» مدیر سازمان بین المللی S.H.I.E.L.D است که وظیفه این سازمان برقراری آرامش در جهان می باشد. زمانی که فیوری درمیابد که امنیت زمین توسط «لوکی» مورد تهدید قرار گرفته است، به کمک ابرقهرمانانی چون «مرد آهنی»، «هالک شگفت انگیز»، «تور»، «کاپیتان آمریکا»، و «بیوهی سیاه» با او مقابله می کنند، تا جهان را از فاجعه ای بزرگ نجات دهند...
«تونی استارک» روی یک پروژه برای حفظ صلح کار می کند، اما اوضاع از کنترلش خارج می شود و اکنون گروه انتقام جویان باید «اولتورن»، ساخته ی دست استارک را، از رسیدن به اهداف شریرانه اش باز دارند...
چهار سال پس از اتفاقات نگهبانان کهکشان بخش ۲ انتقامجویان که پس از رویدادهای فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی از هم گسستهاند، به نگهبانان کهکشان میپیوندند تا با تانوس که به دنبال تصاحب همهٔ سنگهای ابدیت و حکمرانی بر واقعیت است، مقابله کنند.
«تونی استارک» که یک مخترع و کارخانه دار میلیاردر است، به وسیله چند نفر دزدیده می شود و آنها او را مجبور می کنند که سلاحی اسرار آمیز بسازد اما به جای آن استارک زره ای آهنین می سازد و به وسیله این زره از چنگشان می گریزد و به آمریکا بر می گردد و تصمیم می گیرد از این زره برای مبارزه با شر استفاده کند.
مخترع میلیاردر، «تونی استارک» که اکنون تمام دنیا از زندگی دوگانه او بعنوان «مرد آهنی» خبر دارند، از طرف دولت تحت فشار قرار می گیرد تا تکنلوژی ای که بدست آورده را به ارتش بدهد. استارک که نمی خواهد به این راحتی اختراعش را در اختیار دیگران بگذارد، تصمیم می گیرد به همراه دوستانش در مقابل دشمنانی قدرتمند بایستد.
دنیای «تونی استارک» ( رابرت داونی جونیر ) توسط یک تروریست نیرومند مشهور به «ماندارین» ( بن کینگزلی ) از هم پاشیده می شود. استارک تصمیم می گیرد دوباره شروع به بازسازی کرده و این رقیب سرسخت را شکست دهد...
Thor نام جنگجوی مغرور و قدرتمند سرزمین آسگار است . Thor با قدرت خارج العاده خود برای زندگی در میان انسانها به سیاره زمین فرستاده میشود . زمینی که خیلی زود او را مبدل به یکی از بهترین مدافعان خود میکند …
بعد از اینکه «جین فاستر» ( ناتالی پورتمن ) مورد تهدید ساکنان دنیای تاریک «سارتالفیم» قرار می گیرد، «تور» آماده می شود تا به زمین بازگشته و به هر قیمتی از جان او محافظت کند...
پس از رخدادهای انتقامجویان: عصر اولتران، ثور بدون چکش خود میولنیر در دنیای دیگر زندانی شده است و در آنجا باید به منظور بازگشت به موقع به آسگارد و جلوگیری از رویداد محتمل الوقوع راگناروک (نبرد پایانی و فرجام کار جهان در اساطیر اسکاندیناوی)، توسط شخصیت بد ذات هلا در یک مبارزه به سبک گلادیاتورها در مقابل دوست قدیمیاش هالک قرار گیرد...
موجودات افسانهای تصمیم دارند در مقابل انسانیت شورش کرده و بر دنیا حکمرانی کنند. از این رو پسر جهنمی و یارانش باید دنیا را در مقابل این موجودات شورشی، نجات دهند
دویست و پنجاه سال در آینده، زندگی بشر با ورود شر و بدی دچار تهدید شده است. تنها زنی که معروف به پنجمین عنصر (میلا جوویچ) است می تواند شر را از زندگی بشر دور کند و آنرا از بین ببرد. او در این راه از کمک یک سرباز کارکشته قدیمی به نام «کربن دالاس» (بروس ویلیس) که اکنون راننده تاکسی است نیز بهره مند است. متاسفانه شر توسط فردی به اسم «زورگ» (گری الدمن) نیز پشتیبانی می شود زیرا او تصمیم دارد تا از هرج و مرج و بی نظمی که در اثر فعال شدن شرارت بوجود می آید کمال استفاده را ببرد...
داستان پسری به نام ویل هست که ثروتمند است و زندگی موفقی داره ولی در یک حادثه ناگوار توانایی حرکتش رو از دست میده و ادامه زندگیش رو مجبوره ک با ویلچر سر کنه از طرفی دیگه دختری به نام لو دنبال شغل میگرده و پرستار ویل میشه و …
بعد از یک ماجراجویی شبانه، عشق کوئینتین، مارگو، ناگهان ناپدید میشود و سرنخ هایی از خود بجا میگذارد. حالا کوئینتین و دوستش به دنبال این سرنخ ها میروند...
"تاد بودن" متوجه می شود که "آرتور دنکر" پیرمردی که در همسایگی او زندگی می کند یک نازی است.او با "دنکر" یک معامله می کند تا در ازای حفظ راز او "دنکر" داستان اردوگاههای کار اجباری جنگ جهانی دوم را برای او تعریف کند و...
یک نویسنده ی معروف ، که داستان های رازآلود می نویسد ، پس از اینکه گروهی به او حمله کرده و تا حد مرگ به او آسیب می رسانند ، تصمیم به انتقام سختی می گیرد و…
بر اساس یک داستان کوتاه توسط استفن کینگ، یک مرد و بازگشت خانواده اش به شهر خانه خود را، اما او پس از آن توسط نوجوانان که فوت کرد زمانی که او یک بچه بود مورد آزار و اذیت.
داستان فیلم دربارهی جیک چمبرز یک جوان یازده سالهی ماجراجو و جستجوگر است که در حین این جستجوها سرنخی از یکی دیگر از ابعاد جهان به نام میدورلد را کشف میکند. پس از کشف این راز او وارد سفری به این بعد میشود. جایی که با شوالیهی تنهای مرزنشینی به نام رولاند دسچین برخورد میکند. شوالیه در پی رسیدن به برج تاریک است. جایی که در آخر دنیا واقع شده است. او میخواهد در فضازمان سفر کند و میدورلد را از انقراض نجات دهد. اما او در این مسیر با هیولاهای مختلف و ساحر شروری به نام والتر پدیک برخورد میکند و تا پایان این مسیر با مشکلات زیادی مواجه است...
مرد جوانی که برای ملاقات با مادر بیمار خود قصد دارد به خانه بازگردد سوار اتومبیل غریبه ای می شود. در میانه راه او رازی وحشتناک در مورد غریبه را متوجه می شود که می تواند حکم مرگ و زندگی برای او داشته باشد...