بلافاصله پس از میهمانی مجردی در لاس وگاس، «فیل» (کوپر)، «استو» (هلمز)، «آلن» (گالیفیاناکیس) و «داگ» (بارتا) برای جشن عروسی استو به تایلند می روند. برنامه استو برای مهمانی قبل از ازدواج درست از آب در نمی آید و ...
این فیلم ماجراهای پیامد یک شب بدمستی سه ساقدوش و یک داماد است در لاس وگاس، دو روز پیش از عروسی. صبح روز بعد وقتی در اطاق نیمه ویران هتل بیدار می شوند یک ببر در حمام است و دندان یکی شکسته و از همه مهم تر، داماد گم شده است و یک ماشین پلیس در پارکینگ هتل به نام آنها پارک شده...
این فیلم زندگی مردی به نام “جان” را روایت می کند که زندگی خوب و آرامی با نامزد خود دارد ولی یک روز عروسک دوران خردسالی اش که نامش را “تد” گذاشته بود، زنده شده و مزاحم زندگی اش می شود و …
«تد» و «تمی» با هم ازدواج کرده اند و قصد دارند بچه دار بشوند. اما برای اینکه تد صلاحیتش را برای سرپرستی یک کودک بدست بیاورد، باید ابتدا در مقابل قانون ثابت کند که مثل انسان ها دارای شخصیت است ...
زمانی که رجب در سوگواری از دست دادن دوستش "عیصمت" است، متوجه میشود که عیصمت یک قرار داده نا تمام برای حمل یک گروه ورزشکار به خارج از کشور برای رقابت های ورزشی المپیک بر جای گذاشته است ، رجب نیز با نوراله به وسیله ی اتوبوس عیصمت راهی جاده می شوند ، در حین سفر رجب پیشنهاد ناهار به ورزشکاران را می دهد ولی داخل رستوران به سرآشپز طبق دستور غذایی خودش پیشنهاد میکند که روغن موتور به غذا اضافه کند و اینگونه است که ورزشکاران بعد از خوردن لوبیا مسموم میشوند و رجب پس از متوجه شدن این موضوع تصمیم میگیرد با گروه خودش به جای آن ها وارد مسابقات بشود...
موضوع درباره مرد جوانی است که با حقه و کلک مجبور شده تا پدربزرگش را با نقش آفرینی دنیرو که یک ژنرال سابق ارتش است برای تعطیلات تابستانی به فلوریدا برساند. پدربزرگش فکر میکند که نوهاش میخواهد ازدواجی بکند که برای آن درست تصمیم نگرفته است.
«کلی» ( رز بیرن ) و «مک» ( ست روگن ) زن و شوهری هستند که با نوزادشان در محله ای ساکت و آرام زندگی می کنند و هیچ مشکلی ندارند، تا اینکه برادران «فرت» به همسایگی آن ها می آیند و دردسر برای این دو آغاز می شود...
رضا مثقالی (پرویز پرستویی) معروف به رضا مارمولک دزد سابقه داری است که بارها دستگیر و زندانی شده، اما در آخرین دستگیری، اتهام او سرقت مسلحانهاست. رضا در حادثهای مجروح شده و به بیمارستان خارج از زندان منتقل میشود. در آنجا لباس یک روحانی بیمار را میرباید و در لباس روحانیت موفق به فرار از زندان میشود. او با مصونیتی که در لباس تازه پیدا کرده به یک شهرک مرزی میرود تا از طریق و با گذرنامه جعلی از کشور خارج شود اما به دلایلی با یک روحانی دیگر اشتباه گرفته میشود و امامت جماعت محلی را برعهده اش میگذارند...
فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است و به قدرت رسیدن و سقوط یک دلال مشهور نیویورکی به نام جوردن بلفورت را به تصویر می کشد. فردی که در پرونده ی شفاف سازی مربوط به وال استریت دردسرهای زیادی ایجاد کرد و…
«بورات» (کوئن) و تهيه کننده ي وفادارش، «عظمت» (ديويشان) را وزارت فرهنگ و اطلاعات قزاقستان به امريکا مي فرستد تا درک بهتري از فرهنگ امريکايي پيدا کنند و يافته هاي خود را براي هم وطنان خود به ارمغان بياورند...
Nick, Dale و Kurt بعد از اینکه نقشه ی به قتل رساندن رئیسشان عملی نمی شود تصمیم می گیرند برای خود یک تجارت بسازند اما یک سرمایه گذار که آنها را مانع خود می بیند تصمیم می گیرد مانع موفقیت آنها شود. این سه دوست برای اینکه کنترل و موفقیت شرکت خود را دوباره به دست بگیرند پسر سرمایه گذار را می دزدند…
داستان شامل سه رئیس بد ذات وحشتناک، و همچنین سه کارمند است که با یکدیگر هم قسم شده اند تا برای خلاص شدن از شر رئیس هایشان، آنها را به قتل برسانند! آنچه که فیلم را جالب تر می کند این است که می بینیم واقعا این سه رئیس چه آدم هایی وحشتناک و بدجنسی هستند، و کارمندانشان هم در نقشه به قتل رساندن رئیس هایشان چقدر بی عرضه هستند…
«استنلی ایپ کیس» (جیم کری)، صندوق دار بی دست و پای بانک، تصادفا به ماسکی دست پیدا می کند که هر گاه آن را به چهره می زند به شخصیتی پرتحرک و دیوانه، بسیار قوی و زورمند، شکست ناپذیر، با چهره ای سبز رنگ و کارتونی بدل می شود تا اینکه ….
داستان فیلم از جایی آغاز می شود که ست روگن در فرودگاه منتظر دوست قدیمی اش جی بروشل است که از کانادا به لس آنجلس آمده تا مدتی در کنار روگن باشد. رابطه روگن و بروشل مدتهاست که تا حدودی تیره شده و به همین جهت روگن از بروشل درخواست می کند تا به مهمانی بزرگی که در خانه جیمز فرانکو ترتیب داده شده بروند تا کمی خوشگذرانی کرده و شاید هم گذشته را فراموش کنند...
«دیو» و «آرون» اجرای یک برنامه تلوزیونی پرطرفدار را بر عهده دارند و در آن با افراد مشهور مصاحبه می کنند. وقتی که می فهمند که رهبر کره ی شمالی یکی از طرفداران برنامه آن هاست، تصمیم می گیرند یک مصاحبه با او ترتیب دهند. اما در این بین CIA آن ها را احضار کرده و از آن ها می خواهد که او را به قتل برسانند…
پپیتر هایمن ( رابرت داونی ) قرار است تا چند روز دیگر پدر شود و برای همین تصمیم دارد سر وقت خود را به همسرش برساند . پیتر در یک سفر جاده ای به ناچار همراه مردی بنام ایتان ترمبلی ( زاک گالیفیانکیس ) می شود . ایتان مردی بلند پرواز است که مشتاق بازیگری است و در این سفر آنها به ماجراهای جالب زیادی کشیده می شوند …
بیش از یک دهه از آخرین باری که جیم و میشل و استیفر و دیگر بچه ها دوران نوجوانی را با مشکلات خاص خودشان سپری کردند می گذرد. آنها به تازگی قرار گذاشته اند تا در آخر هفته دوباره دور یکدیگر جمع شوند و یاد و خاطره های گذشته را زنده کنند. اما با ورود دختری دبیرستانی به جمع آنها، بار دیگر مشکلات قدیمی نمایان می شود...
نوآه، پسر جوانی است که در شب اول با دختر رویاهایش، آوری، به خوبی خوشگذرانی میکند. ولی ناگهان وارد منطقه دوستی با آوری میشود و سه سال آینده را به این فکر میکند که مشکل آن شب چه بود. تا اینکه او شانس غیرمنتظرهای برای تصحیح کردن اشتباه آن شب خود پیدا میکند و با سفر در زمان، برای بدست آوردن دختر رویاهایش دست به کار میشود ...
«دیل دنتون» (ست رجن) مصرف کننده مواد مخدر برای شام باید به خانه نامزدش برود و شام را با خانواده او بخورد اما قبل از این او باید احضاریه را تحویل دهد که در هنگام تحویل شاهد قتل میباشد. او فرار میکند اما قاتل او را می بیند و ...