در این قسمت از داستان، ماجراهای «بیلبو باگینز»، «تورین اوآکنشیلد» و گروه دوارف بازگو می شود. آنها همگی با هم متحد می شوند تا سرزمین خود را از اسماگ اژدها پس بگیرند. ارتشی که آنها تشکیل می دهند، ارتشی قدرتمند است اما در مقابل اسماگ هم از نیروهای اهریمنی خود استفاده می کند تا زنان، کودکان و مردان بی دفاع را با جادوی خود سپر بلا کند...
دورف ها و بیلبو و گندلف موفق شدند که از کوه مه گرفته فرار کنند و همچنین بیلبو توانست حلقه را به دست بیاورد حال آنها سفر خود را در راه رسیدن به طلاهایی که اژدهای خوفناک از آن محافظت می کند ادامه می دهند و ...
داستان فیلم قبل از قصه کتاب سه جلدی ارباب حلقهها اتفاق میافتد و نوعی پیشدرآمد بر آن مجموعه فیلم است. داستان حدود 60 سال بین هابیت و یاران حلقه، اولین قسمت سهگانه ارباب حلقهها را دربر میگیرد. بیلبو باگینز شخصیت اصلی داستان برای پیدا کردن یک گنجینه در سفری پرماجرا با گندالف همراه میشود و در نهایت حلقه را پیدا میکند. فیلم اول رویدادهای کتاب هابیت را دربر بگیرد و فیلم دوم در فاصله 80 سال بین آن رمان و اولین کتاب سهگانه حلقه روی دهد ...
وقتی که گارگامل (Gargamel) جادوگری شیطانی موجودات کوچک آبی رنگ را از روستایشان اسمارف (Smurf) و خانههای قارچ مانندشان بیرون میکند، این موجودات به وسط پارک مرکزی شهر نیویورک آمده و حالا قبل از اینکه گارگامل همه چیز را نابود کند، باید راهی برای بازگشت به سرزمین جادوییشان پیدا کنند و …
داستان از انجایی شروع میشود که گروه Smurfs برای نجات یک نفر از اعضای خود به نام Smurfette وارد عمل میشوند که توسط یک جادوگر اهریمنی به نام Gargamel ربوده شده است. زیرا جادوگر میداند که این عضو گروه Smurfs دارای یک علم جور علم جادوگری ویا بهتر بگوییم یک طلسم مخفی جادوگری است که به نوع خود قوی ترین وجدیدترین طلسم جادوگری است وموجوداتی به نام Naughties به وجود میایند که مخالف با معیار های Smurfs است…
یک شکارچی هیولاها به اسم گابریل ون هلسینگ در اواخر قرن ۱۹ پس از اتمام اولین ماموریتش که تعقیب و نابودی مستر هاید است به واتیکان فراخوانده می شود. او از سوی واتیکان ماموریت می یابد هر چه زودتر عازم ترانسیلوانیا در کشور رومانی شده و در آنجا کنت دراکولا را یافته و نابود سازد تا جلوی جنایتهای این هیولای خونخوار و همسرانش را بگیرد. ون هلسینگ بهمراه دستیارش کارل و با مجهز شدن به ابزارهای پیشرفته برای شکار دراکولا عازم آن کشور می شود…
دو بچه به نام های «جودی» (دانست) و «پیتر» (پیرس) بازی سحرآمیزی را در خانه ای متروکه پیدا می کنند و مشغول بازی می شوند. ناگهان «آلن» (ویلیامز)؛ مرد بالغی که وقتی دوازده ساله بوده این بازی را کرده و از آن موقع تا به حال در آن گیر کرده است، از داخل آن بیرون می آید. تنها امید رهایی «آلن» این است که بتواند بازی را تمام کند
“استاد گرگوری” که یک محافظ سرزمین است ، به عنوان پسر هفتم شناخته می شود. او دارای قدرت های فراوانی برای مقابله با شرورترین موجودات دنیا و خبیث ترین جادوگران هستی میباشد. اما او دیگر مثل سابق نمیتواند با همه ی آنها مبارزه کند ، برای همین او به دنبال فردی مورد اعتماد می گردد که بتواند جا پای او بگذارد. در همین حین او با پسری که در مزرعه ای زندگی میکند آشنا می شود و وقتی نشانه هایی در آن پسر می بیند تصمیم می گیرد به او تعلیم دهد که چگونه با تاریک ترین موجودات سرزمین مقابله کند و …
لَری دیلی و دوستان موزه ای اش تصمیم می گیرند به موزه ای در لندن بروند تا متوجه شوند که به چه دلیل یک لوح باستانی مصری از کار افتاده است. اما آنها در این موزه با اتفاقات عجیب و غریب جدیدی روبرو می شوند که…
ماجرای فیلم ادامه قسمت اول (Night at the Museum 2006) است که حول و هوش اتفاقاتی است که در موزه اسمیتسونیان واشنگتن رخ میدهد .(بن استیلر) که بعد ازاتفاقات داستان اول از شهر خارج شده بعد از گذشت چند وقت به شهر بر میگرده و متوجه میشه که موزه قبلی تعطیل شده و تمام اشیاء عتیقه این موزه به موزه جدیدی در واشنگتن انتقال پیدا کرده . شخصیتهای جدید این قسمت ماجراهای جالب و خنده داری رو رقم میزنن که هر بیننده ای رو به خودش جلب میکنه …
«لري ديلي» (استيلر) کاري را به عنوان نگهبان شب موزه ي تاريخ طبيعي قبول مي کند اما در نخستين شب نگهباني اش در مي يابد که چه کار مشکلي دارد: شب که فرا مي رسد يک طلسم مصري، اشيا و فيگورهاي مومي را زنده مي کند!....
این بار هم مانند دو قسمت قبلی سرزمین های نارنیا توسط نیروهای شیطانی به شدت در خطر است و بچه های انگلیسی به طریقی پا بر این سرزمین می گذارند تا بتوانند با پیدا کردن هفت شمشیر جادویی و طی یک سفر دریایی بسیار خطرناک باری دیگر منجی نارنیا شوند...
یکسال از حوادثی که برای پیتر، سوزان، ادموند و لوسی با وارد شدن به سرزمین نارنیا از طریق جارختی اتفاق افتاد، گذشته است. آنها یکروز که وارد یک ایستگاه قطار شده اند بطور جادویی مجدداً وارد سرزمین نارنیا می شوند. هزار سال نارنیایی از خروج آنها از این سرزمین گذشته است، حیوانات ناطق از بین رفته اند و یک شاه شیطانی و سنگدل به اسم میراز بر آن سرزمین حکمرانی می کند...
جنگ جهانی دوم. چهار بچه از راه گنجه ای بزرگ به سرزمین نارنیا می روند که زیر سلطه ی ملکه خبیثی است که آن جا را در زمستانی ابدی نگه داشته و مانع ورود کریسمس به آن جا شده است. منجی شیروش بزرگ، «اصلان» نیز برای نجات «نارنیا» و ساکنانش به کمک بچه ها می آید...
داستان فیلم از یک شهر کوچک به نام واردنکلیف آغاز میشود ، جایی که اسلپی دوباره زنده شده است و قصد دارد در شب هالووین نقشههای شوم خود را عملی کند. اما در این بین چند نوجوان ماجراجو پی به نقشههای اسلپی میبرند و سعی در متوقف ساختن او و هیولاهای ترسناکش میکنند و…
یک کودک هیولا صفت فرزند یک انسان مرد و یک ملکه شیطانی است. و هردو جناح سعی در بدام انداختن این موجود شیطان صفت و خطرناک دارند و با هم متحد میشوند تا آنرا از بین ببرند...
این قسمت از داستان در موردِ همراهیِ "ووبا" با والدین انسانش "تیان" و "لان" در یک سفر است، در همین هنگام صلح پس از مرگ پادشاه در دنیای هیولاها برقرار نشده است و...
داستان مردی جوان به نام آرتور (چارلی هونام) را روایت میکند که باید برای حضور در صحنه های نبرد آموزش و تعلیم ببیند ولی برای رسیدن به این هدف، در ابتدا باید راه سرنوشتش را پیدا کند. پس از سالها تلاش و کوشش، سرنوشت او را لایق دانسته تا آرتور شمشیر افسانه ای را که در سالها درون سنگ خفته است بیرون بکشد و به ظلم و ستم پایان دهد...
یک زن جادوگر یک شاهزادهٔ جوان را نفرین و او را تبدیل به یک دیو زشت میکند و به وی یک آینهٔ جادویی که او را از حوادث مطلع میکند و یک گل رز میدهد که تا بیستویکمین سال تولدش شکوفه میدهد...
آلیس در سرزمین عجایب روایتی داستانی و بسیار دیدنی می باشد. آلیس از زندگی روزمره خود خسته شده و می خواهد شگفتی هایی در زندگی خود به وجود آورد. ناگهان او خرگوشی سفید را می بیند که به سرعت در حال فرار کردن است. آلیس به دنبال او می رود و خرگوش او را به دنیایی عجیب دعوت می کند. ماجراهایی پی در پی از این به بعد برای آلیس رخ می دهد و …
فرودو و سم با راهنمایی گالوم، به مسیرشان به سمت کوه نابودی ادامه میدهند، در حالی که مطمئن نیستند او به چه سمتی هدایتشان می کند. باقیمانده یاران حلقه، مردم گاندور و روهان را در نبردی عظیم علیه نیروهای سائورون، یاری می کنند.
ینیروهای سائورون رو به افزایشند و او متحدهای جدیدی بدست آورده است. ارتش سارومان اکنون آماده حمله به آراگورن و مردم روهان هست. از طرفی دیگر یاران حلقه از هم پاشیدهاند و فرودو و سم با امید اندکی که باقی مانده به سمت موردور می روند. متحدان جدیدی به آراگورن، و مری و پیپین پیوستهاند، و آنها باید از روهان دفاع کرده و بر آیزنگارد بتازند. در همین حال سائورون در حال پایهریزی یک حمله بزرگ به گاندور است، و جنگ حلقه در حال آغاز می باشد.
یک حلقهی باستانی که قرنها پیش گم گشته بود، حالا دوباره پیدا شده و از دست تقدیر، به هابیتی جوان بنام فرودو رسیده است. وقتی که گندالف می فهمد که این حلقه، همان حلقه یگانه ارباب تاریکی، سائورون است، فرودو مجبور می شود این حلقه را به کوه نابودی برده و آن را از بین ببرد. با این وجود او تنها نمی رود و در این راه هشت یار دیگر به او در انجام ماموریتش کمک می کنند. یاران حلقه باید از میان کوهها، جنگلها، برف و بوران و تاریکی عبور کنند و با نیروهای شرور تاریکی در میان راهشان مقابله کنند. موفقیت آنها در این ماموریت سخت، تنها امید برای خاتمه دادن به دوران حکومت ارباب تاریکی است.
داستان فیلم روایتگر نخستین درگیریها و نبردهای میان انسانها و اورکها در جهانی به نام “آزروث” است و نگاهی به هردو طرف درگیری خواهد داشت. اورکها از سرزمین خود “درائنور” برای یافتن دنیایی بهتر کوچ کردهاند و پا به “آزروث”، سرزمین انسانها گذاشته اند. با ورود اورکها و رویارویی انسانها با آنها، “آزروث” به آستانهی جنگ کشیده شده است....
«هانسل» و «گریتل» برادر و خواهر معروف قصه ها، تبدیل به شکارچیان حرفه ای شده اند و تمام جادوگران را در سراسر دنیا می کشند. آن ها در یکی از ماجراهایشان به شکل جدیدی از نیروی پلیدی می رسند که ممکن است به گذشته ی آن ها مربوط باشد...
داستان فیلم در آیندهای بسیار دور اتفاق میافتد که تمدن بشریت توسط یک رویداد فاجعهبار نابود شده است و انسانها روش و راه جدیدی را برای زندگی و ادامه بقا پیدا کردهاند. در حال حاضر شهرهای غولپیکر در حال فرمانروایی روی زمین هستند و شهرهای کوچکتر را برای تصاحب منابع حیاتی باقیمانده زمین میبلعند و منابع این سیاره در آستانه به پایان رسیدن است. در این بین ، مرد جوانی به نام تام پس از آشنایی با فردی خطرناک به نام هستر باید برای بقا بجنگد. این دو شخصیت با وجود اختلافات زیادی که دارند ، به یک اتحاد غیرمنتظره دست مییابند که باعث تغییر آینده میشود و…
«تريستان» (کاکس) انگليسي جواني است که مي خواهد با «ويکتوريا» (ميلر) ازدواج کند. «ويکتوريا» شرط مي گذارد که اگر او يک شهاب بيابد به خواستگار ديگرش جواب رد خواهد داد. «تريستان» سفري را آغاز مي کند و به سرزمين اسرارآميز «استورم هولد» مي رود جايي که شهاب را مي يابد؛ دختري به نام «ايوين» (دينز)...