اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
برنده 2 جایزه گلدن گلوب. همچنین 8 جایزه و نامزد دریافت 13 جایزه دیگر.
Gia کودکی زیبا، در خانواده ای نا به سامان زندگی می کند. با زیبائی اش در بزرگسالی مدل می شود اما مدت عمر یک مدل کوتاه است او باید با دوران افول هم زندگی کند…
«آلن» (اسميت)، پسر يک صاحب اسباب بازي فروشي، تعدادي از اسباب بازي هاي جديد را به جان هم انداخته است: «کاماندوهاي ويژه» عليه «گورگونيت ها». اما آن چه «آلن» نمي داند اين است که اين اسباب بازي ها طوري طراحي شده اند که بتوانند حرکت کنند، لب بزنند و سخن بگويند. هدف کاماندوهاي ويژه، نابودي «گورگونيت ها» ست...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 6 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
زن و شوهری جوان دو فرزند خود را در حادثهای از دست میدهند. زن دیگر تحمل ندارد، اما شوهرش به او کمک میکند و شوق زندگی را به وی بازمیگرداند. مدتی بعد مرد در حادثهای کشته میشود و به بهشت میرود. زن که این بار یار و یاوری ندارد، خودکشی میکند و مرد سفری از بهشت به دوزخ را برای یافتن همسرش آغاز میکند...
«سالی» و «گیلین اوون» دو خواهر هستند با قدرت های ماورای طبیعی، اما داشتن این قدرت ها برای آن دو بهایی نیز داشته است: بخاطر طلسمی که در زندگی این دو وجود دارد، هر مردی عاشق آن ها شود، بزودی جانش را از دست می دهد …
«اميلي برادفورد» (پالترو)، همسر تاجر موفقي به نام «استيون تيلر» (داگلاس)، با هنرمندي به نام «ديويد شاه» (مورتنسن) رابطه برقرار کرده است. «استيون» که از رابطه ي آن دو آگاه است درباره ي گذشته ي «ديويد» تحقيق و از آپارتمان او پنهاني ديدن مي کند و به «ديويد» مي گويد از سابقه ي خلافکاري اش مطلع است، و سپس به او پيشنهاد مي کند در مقابل پانصد هزار دلار «اميلي» را بکشد...
:«هالی پارکر» و «آنی جیمز» ، کمی پس از تولد از یک دیگر جدا شده اند و یکی با مادرشان، «الیزابت» زندگی می کند و دیگری با پدرشان«نیک». این دو که برای نخستین بار در یازده سالگی در یک اردوگاه تابستانی با یک دیگر رو به رو شده اند، تصمیم می گیرند جای شان را با هم عوض کنند …
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین نامزد دریافت 7 جایزه دیگر.
وقتی یک مادر سرسخت نیویورکی دچار بیماری خطرناکی می شود،مجبور می شود از کار خود استفاء داده و دوست پسر خود را ترک کند تا از خود مراقبت کند.او حقایق بسیاری در مورد مادر و پدر خود که هیچگاه از آنها باخبر نبوده کشف می کند...
چهار برادر از خانواده ی نیوتن در دهه ی ۱۹۲۰ میلادی به صورت فقیرانه زندگی می کردند ، بیلی که از همه بزرگتر بود روزی فهمید که در کار کشاورزی آینده ای نمی بیند و به برادرانش پیشنهاد داد تا یک بانک افتتاح کنند …...
"ریکی هیمن" دستیار مالک یک تلویزیون فروشگاهی،مسئول نزدیک به دو سال فروش بد شناخته می شود.او تنها یک فرصت دیگر دارد.به طور اتفاقی،او و "کیت نیول" با "جی" برخورد می کنند و تصمیم می گیرند او را همراه خود ببرند.چیزی که آنها فکرش را هم نمی توانند بکنند این است که "جی" واقعا بهترین انسانی است که وجود دارد و...
برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 15 جایزه و نامزد دریافت 46 جایزه دیگر.
فیلم فریدا درباره زندگی «فریدا کالو»، یکی از شاخص ترین نقاشان سبک سورئالیسم مکزیک است که در طول عمرش همواره شجاعانه و قدرتمندانه با چالش هایی که با آنها رو به رو بود، جنگيد...
یچ و سم باید خیلی سریع به مبلغ ۵۰,۰۰۰ دلار دست پیدا کنند. میچ راهی برای رسیدن به پول پیدا می کند، آن هم استعدادی است که هر دوی آنها دارند، تجارت “انتقام برای استخدام”…
«دنیل» بعد از مرگ ناگهانی پدرش، توسط مادر ناتنی اش به یک خدمتکار تبدیل می شود. او دو خواهرخوانده نیز دارد، یکی مهربان و دیگری برعکس. اما دنیل دختری با اراده و شاداب است، و روزی می رسد که مسیر زندگی او با شاهزاده «هنری» گره می خورد...
متهمی سابقه دار رانندگی یک کامیون را بر عهده می گیرد. اما او خبر ندارد که کامیون پر از سلاحهای غیر قانونی بوده و او مجبور است برای نجات جان خود و خانواده اش مبارزه کند...
«لی سایمن» خبرنگاری ناموفق است که آرزوی رمان نویسی را نیز در سر می پروراند. او سعی می کند به افراد مشهور و ستاره ها نزدیک شود، از این رو بعد از جدایی از همسرش فرصتی می یابد تا بسیاری از این افراد را بعضا به واسطه شغلش ملاقات کند...
در دوران جنگ در بوسنی، ̎مایکل هندرسن̎ فرستادهٔ ویژهٔ یکی از شبکههای تلویزیونی بریتانیائی همراه تصویربردارش، و تهیهکنندهاش در ̎وکووار̎ مستقر هستند و گزارشهائی را از سقوط شهر برای شبکهشان میفرستند. ̎وکووار̎ زیر آتش توپخانهٔ نیروهای دشمن است که در تپههای اطراف موضع گرفتهاند. ̎هندرسن̎ به یتیمخانهای برمیخورد که در خط مقدم جبهه قرار گرفته و مدام در معرض آتشبازی دشمن است. او از شرایط وحشتناکی که بچهها در آن گرفتار آمدهاند، گزارشهائی تهیه میکند و در آنها از جوامع بینالمللی میخواهد که بچهها را به مکانهائی امنتر انتقال دهند. اما تداوم بیتفاوتی عمومی به این وضعیت باعث میشود دیگر نتواند به بیطرفی حرفهایاش پایبند بماند و تصمیم میگیرد به هر ترتیب که شده یکی از بچهها را مخفیانه از آنجا خارج کند و به انگلستان ببرد...