تابستان سوزان سال 1933،فیلادلفیای جنوبی."جناروی" دوازده ساله به همراه مادر و پدربزرگ معلول خود که به او قول داده بلیت سینمای تازه تاسیس شهر را برایش بخرد زندگی می کند.اما پدربزرگ هنوز کار ناتمامی با زنی از گذشته اش دارد و از "جنارو" درخواست کمک می کند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 6 جایزه و نامزد دریافت 15 جایزه دیگر.
داستان واقعی در مورد اینکه چگونه یک گروه از هوانوردان آمریکایی-آفریقایی با غلبه بر نژاد پرستی تبدیل به یکی از برترین تیم های جنگندهی هوایی ارتش آمریکا شدند...
فیلم اقتباسی است از نمایشنامه ی رمئو و ژولیت اثر شکسپیر که با استفاده از زبان عشق ، طنز و خشونت داستانی مدرن از آن اثر به یاد ماندنی را ارائه می دهد و …
وقتی گروهی از موجودات غول پیکری که ارتش به وجود آورده،یک پالایشگاه نفتی در مکزیک را تهدید می کنند؛مالک آنجا از "کارل بست" را که در گذشته شش تن از آن موجودات را به هلاکت رسانده،درخواست کمک می کند و...
روزهاي پاياني هزاره ي دوم. «لني نرو» (فاينز) که قبلا پليس بوده، حالا با ديسکت هاي حاوي داده هايي که خاطره ها و حس ها روي شان ضبط شده، سروکار دارد. يک روز ديسکتي از جنايتکاري که يک زن خيابان گرد را به قتل مي رساند، به دستش مي رسد. «لني» به تحقيق و جست و جو مي پردازد و بيش تر و بيش تر در گردابي از حق السکوت، جنايت و هتک حرمت فرو مي رود…
در مرکز پژوهش براي يافتن حيات در خارج از زمين، «دکتر فيچ» (کينگزلي) ناگزير است موجودي را که به طور مخفف «سيل» مي نامد نابود کند، اما «سيل» مي گريزد. جست و جوي «فيچ» براي يافتن او بي نتيجه مي ماند. تا اين که «سيل» که شبيه دختري چهارده ساله است بر اثر تکثير، تبديل به دختري بيست ساله مي شود...
کارول وایت" به نظر می رسد همه چیز در زندگی اش دارد، همسری ثروتمند و یک خانه زیبا. تنها فقدان او نداشتن یک شخصیت قوی است. او به نظر می رسد در برخورد با دنیا اطرافش به پوچی رسیده است. او به همه چیز در دنیای امروز حساسیت نشان می دهد و...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 11 جایزه و نامزد دریافت 11 جایزه دیگر.
«لني» (آلن) پدري نگران است که غافل از همسرش، «آماندا» (بانم کارتر)، يک باره پس از سال ها، سرگرم تحقيق درباره ي پسربچه اي مي شود که از کودکي به فرزندي خود پذيرفته است و درمي يابد که مادر واقعي پسرش، خيابان گرد ساده دلي به نام «ليندا» (سوروينو) است که خبري از سرنوشت فرزند خود ندارد...
داستان فیلم عاشقانه کمدی Mallrats 1995 در مورد دو دوست صمیمی که هردو مورد خیانت دوست دختر هایشان قرار گرفته اند، برای فراموش کردن دردشان به مرکز خرید محلی می روند و با افرادی آشنا می شوند که…
جواني سياه پوست به نان «بابي ارل» (آندروود) را به جرم هتک حرمت و کشتن دختري يازده ساله دستگير مي کنند. «تاني براون» (فيش برن)، پليس سياه پوست با خشونت وادارش مي کند که اعتراف کند. هشت سال بعد، وکيلي به نام «پل آرمسترانگ» (کانري) در دانشگاه هاروارد طي يک سخنراني به شکنجه ي پليس و نژادپرستي در قوانين ضد سياه پوستان حمله مي کند و مادر «ارل» (دي) از «آرمسترانگ» مي خواهد که پرونده ي پسرش را به دست بگيرد...
آينده اي دور. «مگاسيتي- يک» منطقه اي است عظيم و ناامن که آن را «قاضي درد» (استالون) با کمک چند دستيار اداره مي کند. يکي از جانيان محلي، «ريکو» (آسانته) که قبلا «درد» او را به زندان انداخته فرار مي کند و با هيئتي شبيه به «درد» دو نفر را به قتل مي رساند. به اين ترتيب «درد» محاکمه و به زندان ابد محکوم مي شود...
کارآگاهي به نام «جان ترنت» (نيل) مأمور مي شد تا «ساترکين» (پروخنو)، از مشهورترين نويسندگان رمان هاي هراس آور را که ناپديد شده، بيابد. «ترنت» در جريان تحقيقاتش، بدون اين که متوجه باشد، وارد دنياي تخيلي رمان نيمه کاره ي «ترنت»، به نام «در کام جنون» مي شود.
یک رویداد مشابه در سه شهر مختلف اتفاق میفتد (نیویورک،برلین، توکیو). یک عاشق باید انتخاب کند که آیا با شریک زندگی خود که به خانه بازمیگردد ، عهد کند یا خیر. در هر کدام از این رویداد ها شخصی دیگر نیز ...