فیلم یک روز از زندگی در آستین تگزاس را به تصویر می کشد.زندگی طرد شدگان و درماندگان.این شخصیتها که از برخی جهات با انسانهای عادی تفاوت دارند به طور مداوم از زندگی یکی به دیگری وارد می شوند و.....
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
دو پلیس تگزاسی به صورت مخفیانه وارد گروه قاچاقچیان مواد مخدر می شوند تا یک قاچاقچی بزرگ را دستگیر کنند، اما خود درگیر مواد مخدر شده و ماموریت خود را به خطر می اندازند…..
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 16 جایزه و نامزد دریافت 19 جایزه دیگر.
هنگامی که رابین با همراه آفریقاییش به انگلستان می آید و شاهد ستمگری و حکومت ظالمانه کلانتر ناتیگهام میشود ، تصمیم میگیرد که به عنوان یک یاغی با کلانتر مبارزه کند…
7 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 11 جایزه دیگر.
"تام وینگو" مردی غمگین است که با همسرش دچار مشکل است.وقتی خواهرش اقدام به خودکشی می کند روانپزشکش "سوزان" درمان او را به عهده می گیرد.او رازی وحشتناک در کودکی آنها را کشف می کند و...
چهار دزد بانک که خود را «رئيس جمهورهاي سابق» مي نامند، با ماسک هاي «رانلد ريگان»، «جيمي کارتر»، «ريچارد نيکسن» و «ليندون جانسن» سرقت هاي متعددي را مرتکب شده اند. «آنجلو پاپاس» (بيوزي)، مأمور FBI، مطمئن است که اين چهار نفر از جمله ي موج سواران کاليفرنياي جنوبي هستند و همکارش، «جاني يوتا» (ريوز) را ترغيب مي کند تا با هيئت مبدل، روانه ي منطقه شود و گروه چهار نفره را شناسايي کند ...
وقتی که دوست یک کاراگاه پلیس در یک ماموریت کشته می شود. او تصمیم می گیرد از سه فرزند او مراقبت کند بنابراین آن ها را به فرزند خانوادگی قبول می کند ولی حقوقش جوابگوی همه آن ها نمی شود بنابرین تصمیم می گیرد از یک قاچاقچی مواد مخدر پول بگیرد و …
“آقای جانسون” مرد سیاه پوست تحصیلکرده و عجیبی است که در مستعمره نیجریه در سال 1932 زندگی کرده و نمی تواند بین مردم محلی و بریتانیایی ها جایی برای خود پیدا کند. او برای حاکم محلی بریتانیایی کار کرده و خود را یک انگلیسی می داند، با اینکه هیچگاه در انگلیس نبوده و…
یک مرد سرمایه دار و ثروتمند با فردی دیگر از شرکتی شرط میبندد که توانایی زندگی در خیابان های لس آنجلس را دارد.ولی بدون پول و لوازم خانه بنظر میرسد سخت تر از آنی بود که فکرش را میکرد...
نبراسکا، اواخر دهه ی 1960. ماجراهای رابطه ی پرتنش دو برادر؛ یکی «کلانتر جو رابرتس» (مورس) و دیگری، «فرانک» (مورتنسن)، جوانی که از ویتنام بازگشته و نمی تواند در جایی مستقر شود. سرانجام «جو» ناچار به تعقیب «فرانک» می شود که صاحب یک نوشگاه را به قتل رسانده است.