یک کشاورز آلمان شرقی از آنجا که دیگر حاضر به باج دادن محصولات کشاورزی اش نیست، توسط مافوق های (حزب اتحاد سوسیالیستی آلمان) مورد آزار و اذیت قرار می گیرد. اون قصد دارد به آلمان شرقی فرار کند اما...
برنده 2 جایزه اسکار همچنین نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
خانواده کریوت روزنامه خود را به یک امپراتوری تجاری تبدیل کردند. یانسی کراوت، یک ایده آلیست ماجراجو، فرصت فرماندار شدن را رد می کند، زیرا آنرا به معنای فریب دادن سرخپوستان سرزمینشان می داند ...
استریپر بلیز استار که خودش را بازی میکند، با نادیده گرفتن "عملکردهای مطبوعاتی" برنامه‌ریزی‌شده و گذراندن آخر هفته‌هایش در کمپ ، مامور خود را - که نامزد او نیز هست - به سمت حواس پرتی سوق می‌دهد...
"استنلی" به عنوان پیشخدمت در هتلی مجلل و لوکس کار می کند اما با اینکه باید کارمندی مسئولیت پذیر باشد، با اشتباهاتش خود را به دردسرهای بزرگ می اندازد...
داستان درباره دو دوست فراری، یک پسر سفیدپوست پرورش یافته و یک برده سیاه پوست فراری است که در جست‌وجوی آزادی و ماجراجویی در رودخانه می‌سی‌سی‌پی با یک قایق دریانوردی کردند...
یک معدنچی که در غاری گیر افتاده بود، به سطح زمین باز گشته و متوجه می شود که بشریت بر اثر حمله های اتمی به طور کلی منقرض شده است. او اکنون به دنبال یافتن سایر بازماندگان می باشد و...
مارتین، پس از اینکه چند سال قبل به قصد کشتن قاتل پدرش از آمریکا به مکزیک فرار کرده ، حالا به تگزاس میرود تا برای رئیس مکزیکی خود یک معامله اسلحه انجام دهد. در طول مسیر پای مارتین مصدوم می شود و وقتیکه او در حال بهبودی است، به کاروان حمل اسلحه دستبرد زده می شود و...
در یک شهر دورافتاده در صحرای کالیفرنیا، یک وکیل ترتیبی می‌دهد تا یک گانگستر تحت تعقیب از طریق یک فرودگاه کوچک از کشور خارج شود، اما کلانتر محلی و معاونش می‌توانند مشکل‌ساز شوند...
یک دکتر آسیب شناس پس از کار و تلاش بسیار ، موجودی را کشف و ضبط می کند که در بدن هر مهره داری زندگی میکند . او باور دارد که عامل ترس تمام مهره داران این موجود است ...
سرگرد "تام تورن" چهار مرد را برای دریافت مدال افتخار معرفی می کند. او دستور پیدا می کند با آنها به کوردورا بازگردد. در این مسیر او فرصت آنرا بدست می آورد که اثبات کند یک ترسو نیست...
چهار شرور بریتانیایی برای به دست آوردن مواد منفجره برای استفاده در یک معدن الماس به یک شهرک یورش می برند. با انجام این کار، آنها تقریباً شهرک را نابود می کنند، تارزان آنها را تا معدنشان تعقیب می کند...
یک تاجر موفق که خودش به جایی رسیده، دوباره آتش عشقِ پیشین را با شعله‌ی سابقش برافروخته میکند، در همین حال، دو فرزند نوجوان آنها هم رابطه‌ی عاشقانه‌ای را آغاز می‌کنند که عواقب تلخی برای هر دو زوج به همراه دارد...
