1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 14 جایزه دیگر.
نویسنده ای به نام کارن ایفل (تامپسون) بعد از سال ها تلاش بالاخره رمان خود درباره مردی گوشه گیر به نام هارولد کریک را به پایان می رساند. اما مشکلی اساسی وجود دارد که نامشخص بودن پایان رمان است. یعنی کارن نمی تواند راهی برای کشتن قهرمان اصلی رمانش پیدا کند و این قضیه ذهن این نویسنده را حسابی درگیر کرده است. اما جالب اینجاست که یک هارولد واقعی (فرل) نیز هم زمان در حال تجربه کردن وقایع داستان است.او به شکلی تصادفی با داستان آشنا می شود و به فکر می افتد تا هرچه زودتر جلوی نویسنده را بگیرد و پایان بهتری برای داستان تهیه کند و …
بر اساس رمانی منتشر شده توسط کوبونشا و نوشته نانامی کمون . دو دوست صمیمی و هم اتاقی از ارواح انتقام جویی که در آپارتمانشان زندگی می کنند وحشت زده می شوند...
در سال 1914، یک پرستار بریتانیایی از حمله به پاسگاه خود در آفریقا می گریزد. او که توسط یک حزب جنگ به رهبری آلمان شکار می شود و با کمک جنگجویان محلی، سفری حماسی را آغاز می کند تا پاسگاه کناری را از قتل عام نجات دهد...
این فیلم داستان یک رفتگر به نام لیام کیس به همراه دوستش سواین است که در رستوران نشسته اند که ماشینی تصادف می کند و لیام در اقدامی شجاعانه دختر کوچکی به نام مارلی را نجات می دهد و در نظر مردم به قهرمان تبدیل می شود اما ...
راکونی زیرک یک خانواده از حیوانات جنگلی ناهمنوع را گول میزند تا بدهی غذاییاش به یک خرس را، با دستبرد زدن به خانههای انسانها، فراهم کرده و برگرداند... و او در این میان چیزهایی هم در مورد خانواده داشتن یاد میگیرد.
«جان کلاین» (گیر)، خبرنگاری است خوش آتیه که به واسطه ی مرگ همسر محبوبش، «مری» (مسینگ) در تصادف اتومبیل خرد و درهم شکسته است. «مری» درست پیش از تصادف تصویری تکان دهنده از موجودی شبیه شاهپرک را دیده بوده و ...
"جیمی تانک" راننده ساده میلیونر معروف "کلارک دولین" است.بر اثر یک حادثه "کلارک" در بیمارستان بستری می شود."جیمی" که برای آوردن یک سری وسایل فرستاده می شود به طور اتفاقی کت و شلوار "کلارک" را می پوشد و متوجه می شود که دارای قدرتهای عجیبی شده است و...
ساکنین یک شهر معدنی دور افتاده متوجه می شوند که عاملی شیمیایی باعث رشد غیر طبیعی عنکبوت های آنجا شده است و بزودی گروهی از ساکنین برای مقابله با این هیولاها آماده می شوند...
تحول عجيبي در نسل خون آشامان رخ داده است: ریپر خون آشامي که داراي داراي خاصيت خون آشامي سيري ناپذير است و بر خلاف خون آشامان با گلوله از بين نمي رود. طعمه هاي ریپر هم انسانها و هم خون آشامان هستند و قربانيهاي او خودشان بصورت ریپر در مي آيند. جمعيت آنها به سرعت افزایش مي يابد، اين امر موجوديت خون آشامان را تهديد مي کند زيرا بزودي انسان کافي براي تامين خون مورد نياز آنها وجود نخواهد داشت. بلید و يک دانشمند اسلحه سازي با نام اسکاد بطور عجيبي توسط شوراي خون آشامان فراخواني مي شوند...
5 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 21 جایزه و نامزد دریافت 71 جایزه دیگر.
بر مبناي نمايش نامه اي نوشته ي پيتر مورگان که پيش از اين در لندن (2006) و برودوي (2007) با موفقيت روي صحنه رفته بود. هوارد با شرط اين که لانگلا و شين به تکرار نقش هايي که در تياتر خلق کرده بودند بپردازند کارگرداني را به عهده مي گيرد. طبعا فيلم فارغ از سياست نيست، اما بيشتر به وجه انساني روايت و شباهت ها و تفاوت هاي دو شخصيت اصلي نظر دارد. اين که دو شخصيت از يک رودررويي، جلوي ميليون ها تماشاگر، به دنبال اهداف شخصي خود هستند؛ يکي اضافه کردن به اعتبار کاري و تعداد تماشاگر برنامه و ديگري احيا کردن اعتبار از دست رفته و دريافت دستمزدي کلان.
جورج شاپیرو تهیهکننده، پس از مرگ نزدیکترین دوستش، پس از بازگشت به زادگاهش برانکس، به منحصربفرد بودن منطقهای که در آن بزرگ شده بود و دوستیهای نزدیکی که در آنجا برقرار کرد فکر میکند...
از یک سو، شور معلمی که به دنبال انتقال زیبایی متون به شاگردانش است، از سوی دیگر، تعهد یک کارگردان به گروه خود. نگاهی عمیق به بازسازی «سیرانو دو برژرک»، شاهکار ادموند روستان، توسط تئاتر کاروژ، ژنو...