جردن شخص بانفوذ و بزرگی در حوزه تکنولوژی است که دستیارش ایپریل و همچنین تمام کارمندانش را به شدت عذاب می دهد. این آزار و اذیت ادامه پیدا می کند تا اینکه درست قبل از یک ارائه فوق العاده مهم، او به طور جادویی و با همان افکار و رفتار به 13 سالگی خود باز می گردد. جردن که اکنون تنها یک دختر 13 ساله است و هیچ کس او را نمی شناسد، باید بیشتر از هر زمان دیگری به ایپریل متکی شود. اگرچه ایپریل به جردن کمک می کند اما با او درست مانند یک دختر بچه 13 ساله که دارای مشکلات رفتاری است و باید آن ها را اصلاح کند، برخورد می کند…
چهار بهترین دوست با شروع زندگی خود در جهات مختلف ، قصد دارند با یکدیگر ارتباط داشته باشند: آنها یک شلوار دست دوم را می پوشند که کاملاً با بدن هر یک متناسب است.
سامانتا (مرغ دریایی) عاشق پیتون (یک گوزن دریایی دیگر) است که عاشق کری (یک طرفدار) است که با کلارک (کاپیتان فوتبال) قرار می گذارد. وقتی کلارک به دنبال پیتون برای درسهای مخفی کمیک بوک می رود ، پیتون شانس خود را برای بودن با کری می بیند. اما کری علاقه بیشتری به تنظیم پیتون با سامانتا دارد...
دکتر برنارد ناتانسون و دکتر میلدرد جفرسون در یک نبرد ملی در یک توطئه ناگفتنی که منجر به معروف ترین و بحث انگیزترین پرونده دادگاه در تاریخ شد ، کنار رفتند...
در سال 1982 ، همانطور که همهاز استاتن آیلند انتظار افتتاح یک فیلم پرفروش بوکس را داشتند ، یک خانواده ایتالیایی-آمریکایی باید با بزرگترین چالش های آن روبرو شوند...
در محوطه داستانی کالج "دانشگاه Miskatonic" در Arkham ، ماساچوست ، جایی که همه نوع اتفاقات خارق العاده و غیر دنیایی در داستان Lovecraft رخ می دهد ، اتفاق می افتد...
فقط تعداد کمی از گربه های بزرگ به اندازه شیرها مورد مطالعه قرار گرفته اند. ما فکر می کردیم همه چیز را در مورد آنها می دانیم. با این حال برخی از قسمت های زندگی آنها در تاریکی پنهان شده است. دوربین ها دو ماده مربوطه را در روز و شب دنبال می کنند و الگوهای رفتاری حیرت انگیز بزرگترین شیرهای آفریقا را آشکار می کند...
"رابرت تابلوت" تاجر ثروتمند که برای سپری کردن تعطیلات به ویلای مجلل خود در ایتالیا رفته با سه مشکل روبرو می شود.دوست او "لیزا" تصمیم به ازدواج با مردی دیگر گرفته و...
داستان زوجی به نام های لیزت و همسرش چینو که با مشکلات زناشویی روبرو هستند. لیزت از بچه ها خسته شده و در کنارش چینو نیز از مشکلات شغلی رنج می برد. مادر چینو، رزاریا، از لیزت متنفر است و وقتی چینو به زندان می رود اوضاع به گونه ای متفاوت برای لیزت تبدیل می شود ...
داستان عشق عاشقانه در خیابان های سخت برونکس قرار دارد. یک دلال محسوب می شود که روز چهارشنبه نامیده می شود و بازی را از پدرش یاد می گیرد. هنگامی که او رفته است او به دنبال نگاه مادربزرگ خود و دختر نیکی است