داستان این انیمیشن برگرفته از یک شعر گوته به نام شاگرد جادوگر هست. در این انیمیشن جاودگر به دنبال کسی میگردد تا فوت و فن های مربوط به جادوگری را به او آموزش دهد. در همین بین جادوگر کسی را به جز میکی موش قصه ما پیدا نمی کند. روزی جادوگر کارگاه رو ترک میکند و میکی میخواهد که با جادوگری کارهایش را انجام دهد ولی متاسفانه هنوز چیز زیادی یاد نگرفته است...
راننده ى کامیونى به نام « دانى کنى » ( کاگنى ) به هدف پشتیبانى از برادرش ، « ادى » ( کندى ) که مایل به ورود به دنیاى آهنگ سازى است ، به مشتزنى حرفه اى روى مى آورد.
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
در اوایل قرن نوزدهم « ایبراهم لینکلن » ( فاندا ) ، مغازه دارى جوان ، پس از مرگ دخترى که به او علاقه مند است ، تصمیم مىگیرد در رشته ى حقوق به تحصیل بپردازد و به وکیلى برجسته تبدیل شود.
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 7 جایزه دیگر.
« هيت كليف » ( اوليوير ) در خانهى خانوادهى « لينتن » بزرگ مىشود و به دختر « لينتنها » ، « كاترين » ( اوبرون ) ، محبتى عميق پيدا مىكند. پس از فوت پدر خانواده ، ادارهى امور به دست برادر بى كفايت « كاترين » مىافتد. خيلى زود « هيت كليف » كه نسبت به علاقهى « كاترين » به خود دچار ترديد شده خانه را ترك مىكند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین دریافت 2 جایزه دیگر.
سال 1870 . یکى از مدیران شرکت راه آهن وسترن یونیون ، « جف باتلر » ( مکرى ) ، به دختر یکى از مهندسان شرکت ، « مالى موناهان » ( استانویک ) ، دل مىبندد. در حالى که سیاستمدار نابکارى که منافعى در شرکت رقیب ، راه آهن سنترال پاسیفیک ، دارد با کمک خلافکارى به نام « سید » ( دانلوى ) به قصد خرابکارى وارد عمل مىشود.
برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
دلیجانى که از خطهاى در معرض خطر حمله ى سرخپوستان میگذرد ، مکان تقابل شخصیتهایى متضاد میشود و از جمله رابطه اى نجاتبخش را میان « رینگوکید » ( وین ) و « دالاس » ( ترور ) پاکدل به بار می آورد.
« الیزابت اول » ( دیویس ) ملکه ى انگلستان ، دلباخته ى « رابرت دورو » ملقب به « ارل اسکس » ( فلین ) است ، اما عشق و مصالح سیاسى در تضاد با یکدیگر قرار مىگیرند و توطئه گران از سعایت باز نمىنشینند.
4 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
« نينوچكا » ( گاربو ) مأمور سختگير و متعصب حزبى از شوروى به پاريس مىآيد تا سه فرستادهى خاطى قبلى دولت را به وطن بازگرداند. او در برخورد با « كنت لئون دولگا » ( داگلاس ) ، براى نخستين بار لذت دلباختگى و زن بودن را تجربه مىكند.
ایالت میزورى ، نیمه ى دوم قرن نوزدهم . « جسى » ( پاور ) و « فرانک » ( فاندا ) در مزرعه اى همراه با مادرشان زندگى آرامى دارند. با ورود راه آهن و خرید زمینها و مزارع توسط دست اندرکاران احداث خط آهن ، مادر خانواده ( دارول ) به دلیل مخالفت با فروش مزرعه به قتل مىرسد و « جسى » و « فرانک » پس از گرفتن انتقام خون مادرشان ، به چپاول قطارها روى مىآورند و خیلى زود با افراد دیگرى دستهاى یاغى را تشکیل مىدهند.
"فرانک راس" باوجود بی گناهی متهم شناخته شده و به زندان فرستاده می شود. در حالیکه دوستانش در روزنامه تلاش می کنند قاتل واقعی را پیدا کنند، او در زندان زندگی سختی را گذرانده و خوشبینی اش تبدیل به بدبینی می شود و...
ماجراجویى به نام « وید هاتن » ( فلین ) وارد شهر بى در و پیکر داج سیتى مىشود که در آن بىقانونى و فساد رواج کامل دارد. کمى بعد « وید » به دخترى به نام « ابى اروینگ » ( د هاویلند ) دل مىبازد که او را در ماجراى کشته شدن برادرش مقصر مىداند.
3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
«جوديت تراهرن» دختر ثروتمند و بىقيد و بند در مىيابد كه تومور مغزى دارد.او دلباخته ى پزشك معالجش، دكتر « فردريك استيل » میشود و آن دو ازدواج میکنند...
سه پسر خانواده ى « ژست » تحت قیمومیت زن مهربانى به نام « پاتریشا براندون » ( تاچر ) هستند که از آنان مراقبت مىکند. « براندون » به خاطر بدهىهایش مجبور مىشود الماس گرانبهاى « آب آبى » را بفروشد. اما یکى از برادران ، « بوژست » ( کوپر ) متوجه مىشود که « براندون » الماس را با الماس بدلى عوض مىکند. سالها بعد « بوژست » براى جلوگیرى از رسوایى « براندون » الماس قلابى را مىدزدد و به لژیون خارجى ملحق مىشود. سپس از برادرهایش نیز مىخواهد تا به او بپیوندند.
"استنلی" و "اولیور" که مشغول فروش تله موش در سوئیس هستند، توسط یک تولید کننده پنیر تمام پولهای خود را از دست می دهند. در این میان "اولیور" عاشق خدمتکاری می شود که در حقیقت خواننده اپرایی مشهوری است و...