"دیوید مریل" کارگردانی در دهه 195 هالیوود،پس از فیلمبرداری در فرانسه به خانه باز می گردد اما متوجه می شود به جرم شرکت در فعالیتهای ضد آمریکایی توسط مجلس نمایندگان مورد بازجویی قرار گرفته و تا زمانی که بیگناهی اش اثبات نشود نمی تواند کار کند و...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 13 جایزه و نامزد دریافت 34 جایزه دیگر.
«جک لوکاس» (بريجز) گوينده ي يک برنامه ي راديويي پس از آن که مي فهمد يکي از شنوندگان برنامه اش تحت تأثير حرف هاي او آدم کشته، کارش را رها مي کند و الکلي مي شود. شبي که «جک» قصد خودکشي دارد، مرد بي خانماني به نام «پري» (ويليامز) که قبلا استاد دانشگاه بوده، نجاتش مي دهد و مي گويد که مأموريت دارد «جام مقدس» را پيدا کند.
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 17 جایزه دیگر.
«ماکس کيدي» (دنيرو) چهارده سال پيش به خاطر آزار و اذيت دختري شانزده ساله به زندان افتاده است. او پس از آزادي، براي انتقام سراغ «سام بودن» (نولتي)، وکيل دادگستري، مي رود...
"ماریتن"، کهنه سرباز جنگ ویتنام که دو فرزند دارد، به همراه گروهش به یک بانک دستبرد می زند. برای اطمینان از وفاداری همه اعضای گروه، او دسته کلیدی برای اعضای گروه تهیه می کند که فقط به استفاده از همه آنها می تواند در صندوق را باز کرد...
نيويورک. «شردر» (سايتو)، استاد ياغي نينجا، بچه هاي ناراضي شهر را جمع کرده و با تشکيل گروهي به نام «فوت» مردم را غارت و تهديد مي کند. تا اين که موجودات مرموزي زن خبرنگاري به نام «اونيل» (هوگ) را که از مخالفان فعال اين جنايت هاست، از دست اوباش نجات مي دهند. اين موجودات، لاک پشت هاي نينجاي دگرگون شده ي نوجوان هستند...
يک مأمور پليس امريکايي - ايرلندي به نام «تري نونان» (پن)، پس از ده سال دوري به محله سابق خود-«آشپزخانه ي شيطان» در نيويورک - باز مي گردد. او قصد دارد در يک گروه تبهکاري ايرلندي تبار به سرکردگي «تامي فلانري» (هريس)، برادر دوست قديمي خود، «جکي» (اولدمن)، نفوذ کند...
فیلم اتفاقات را در دید دو شخصیت کوچک نمایش "هملت"،مردانی که هیچ کنترلی بر سرنوشت خود ندارند نشان داده و تقدیرشان را بررسی کرده و به سوالات مهمی پاسخ می دهد...
«راکي» (استالون) به دليل خطر ضربه ي مغزي ديگر قادر نيست در مسابقات بوکس شرکت کند. او که بر اثر اتفاقاتي ورشکسته شده، مربي گري بوکسور جوان تشنه ي شهرت، «تامي گان» (ماريسن) را به عهده مي گيرد...
لس آنجلس، سال 1997. «کارآگاه هريگان» (گلاور) و گروه ضربت ضد مواد مخدرش، در ميانه ي زدو خورد شديد بين دارو دسته ي قاچاقچي هاي جاماييکايي و کلمبيايي گير افتاده اند. هنگام درگيري با دارو دسته ي کلمبيايي ها، موجود مرموزي وارد صحنه مي شود و قاچاقچي ها را قتل عام مي کند. جاماييکايي ها با استفاده از اين فرصت، به رئيس قاچاقچي هاي کلمبيايي حمله مي کنند ولي آنان نيز به دست آن موجود نيمه نامرئي به قتل مي رسند...
"فیلم" و "کیت" فرزندی به نام "جیک" دارند. آنها پرستاری به نام "کامیلا" استخدام می کنند که تبدیل به یکی از اعضای خانواده آنها می شود. همسایه آنها از "کامیلا" خوشش آمده و او را دعوت می کند و...