در زمان شب های عربی، شهر بغداد توسط سلطان علی باجزث اداره می شود اما در واقع توسط وزیر اعظم غمال کنترل می شود. فقیران بغداد توسط کریم، دزد بغداد، یاری می شوند...
در سال 1942، یک اسیر جنگی فرانسوی در آلمان تصمیم می گیرد با استفاده از گاوی که توسط لانژ نگه داشته شده بود به عنوان طعمه به فرانسه فرار کند. او از تمام آلمان اینگونه عبور می کند...
"ایزابل" مدلی جوان توسط مرد اسرارآمیز نقابداری به قتل می رسد. وقتی دوست پسرش به قتل مشکوک می شود، دفتر خاطرات او که حاوی مدارکی است که او را به قاتل مرتبط می کند ناپدید می شود و قاتل شروع به از بین بردن همه مدلها می کند تا دفترچه را پیدا کند...
یک قاضی، مردی را به هفده سال زندان محکوم می کند. اکنون پسر این قاضی متوجه می شود که احتمال بی گناه بودن این مرد وجود دارد و سعی دارد درباره ای این پرونده ی راز آلود تحقیق کند...
کار و زندگی قاضی روکو چینیچی در آخرین سالهای خدمتش به مبارزه با مافیای سیسیلی سپری شد که از چشمان دخترش کاترینا دیده میشود که میخواهد مراحل پدرش را دنبال کند...
پاریس، اواخر قرن نوزدهم. "لوئیس" همسر یک ژنرال، گوشواره هایی که همسرش در مراسم ازدواج به او هدیه داده را می فروشد تا قرض خود را بپردازد. ژنرال بطور مخفیانه گوشواره ها را می خرد و آن را به معشوقه خود "لولا" می دهد. "بارون دوناتی" دیپلماتی ایتالیایی آنها را خریده و در بازگشت به پاریس با "لوئیس" آشنا می شود و...
دو گزارشگر در حالی آزمایش های اژدرهای هدایت شونده را پوشش می دهند، متوجه می شوند این اژدرها در آب عجیب به نظر می رسند. آنها موضوع را بیشتر بررسی می کنند و آن را کشف می کنند ...
قرن چهل و یکم. «باربارلا» (فاندا) از طرف رئیس کل کره ی زمین (دوفن) مأمور می شود تا به ستاره ی شمالی برود و دانشمندی به نام «دوران دوران» (اوشی) را بیابد، چون سلاح اختراعی او ممکن است به دست جنگ طلبان بیفد و صلح و آرامش دیرینه ی هستی را بر هم زند...
"استاربلک" یک قهرمان است که به رنگ مشکی لباس می پوشد و صورتش توسط روسری سیاه پوشیده شده است او همیشه در صحنه کارهای خود ستاره ای را به عنوان نمادی از عدالت رها می کند ...
سه داستان با فضای وحشت. زنی توسط تماسهای تلفنی زندانی که ریشه در گذشته او دارد وحشت زده می شود. کنتی روسی در اوایل سال 1800 که به خانواده ای برخورد می کند که تلاش می کنند چند خوناشام را از بین ببرند و پرستاری که در سال 1900 هنگام آماده کردن جسد یکی از بیمارانش تصمیمی سرنوشت ساز می گیرد...
برنده 2 جایزه BAFTA Film Award همچنین دریافت 2 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
هفت سال است كه « لولا » ( امه ) رقاصهى كابارهاى در نانت منتظر بازگشت محبوبش « میشل » ( هاردن ) است كه براى جور كردن سرمایه، او و فرزندش را رها كرده و به سفر رفته است...