پدر و مادری که سه فرزندشان شهید شده اند، تصمیم می گیرند تا تنها پسر جانباز خود را از آسایشگاه به خانه منتقل کنند. خبر آمدن یک میهمان گرانقدر، کارهای زمین مانده و دلشوره پذیرایی دغدغه های پیش روی آن هاست …
گروه پنج نفره ای می خواهند محموله ای شامل ترقه ، فشفشف و اسباب آتشبازی را که متعلق به آنها نیست بفروشند . هیچ کدام از آنها کامروا نمیشوند مگر پنجمین نفر که به تردید همیشگی اش میان خیر و شر غلبه می کند ...
نیما دادگر و همسر جوانش غزل در حال بازی در یک فیلم هستند. تلفن های مشکوک زیادی باعث ناراحتی نیما و غزل می شود. مزاحم به نیما می گوید که او قاتل همسر سابق نیما است و حالا قصد دارد غزل را بکشد. مزاحمت ها با صدای یک زن است و به همین خاطر شک و ظن غزل تحریک می شود و نیما و غزل با هم درگیر می شوند. بالاخره نیما دختر مزاحم را پیدا می کند و اتاق او را پر از عکس های خود می بیند و…
«ایوب» چون معتقدات خاصی دارد برای اینکه در محله بدنام نشود به منظور قطع رابطه ی برادرش «طاهر» با یک خواننده ی کاباره به نام «شهین» او را راهی اهواز می کند....
سعید (حمید فرخ نژاد) که 14 سال گذشته را در زندان سپری کرده در اولین روز آزادی گرفتار طرح و توطئه ای می شود که می تواند دوباره او را به پشت میله ها بازگرداند…
عباس، بسیجی شهرستانی که ترکش خمپاره ای را کنار شاهرگ گردنش از دوران حضورش در جبهه به یادگار دارد، به اصرار همسرش نرگس برای معاینه به تهران می آید و در خیابان با همرزم سابقش کاظم روبه رو می شود که با اتومبیلش مشغول مسافرکشی است و…
این فیلم قصه ی خانواده بزرگ عیدی محمد است که با شروع جنگ تحمیلی از هم میپاشد و املاک آنها به اشغال نیروهای دشمن در میآید. نبرد نهایی و تلاش برای آزاد سازی منطقه برای هر کدام از افراد خانواده سرنوشت جدیدی را رقم میزند و…
داستان رویارویی عابدزاده با یک زن موسیقیدان را در یک مجلس عروسی حکایت می کند که رفتارهای مشکوک زن، دیگران بویژه همسر عابدزاده را به این حدس و گمان می کشاند که بین این دو نفر از قبل مراوداتی وجود داشته است و عابدزاده یک ازدواج غیابی را پیش از این در زندگی اش تجربه کرده است. این سوءظن کار را به آنجا می کشاند که همسر این فوتبالیست خانه را ترک می کند و…
یک زوج جوان و تحصیلکرده که عازم سفری به خارج از کشور هستند پس از سالها، مشاور خانوادهی خود را بطور اتفاقی در فرودگاه ملاقات میکنند و در مدت زمانی که منتظر پرواز خود هستند، اتفاقات سالهایی از زندگی خود را در مدتی که مشاور آنها در خارج از کشور به سر میبرد، مرور میکنند...
هستی که همسرش فوت کرده و یک دختر کوچک دارد با مردی متمول به نام ناصر ازدواج می کند. ناصر مرد بدبینی است و همیشه به هستی شک دارد و او را مورد ضرب و شتم قرار می دهد …
در جنگ ايران و عراق يك هواپيماي ارتش ايران، پس از انجام مأموريتي درخاك عراق، مورد حمله عراقي ها قرار مي گيرد و در كردستان عراق سقوط مي كند. خلبان با چتر نجات فرود مي آيد. گروهي از نظاميان در پي دستگيري او هستند. خلبان به كمك يك تكاور ايراني كه براي انجام مأموريتي با لباس مبدل وارد كردستان عراق شده، نجات مي يابد. هر دو پس از درگيري …
زینال بندری (قاچاقچی سابقه دار تریاک) توسط ستوان احمد، رئیس اداره ی مبارزه با مواد مخدر، دستگیر و روانه ی زندان می شود اما با پرداخت رشوه محکومیت خود را به حبس تقلیل می دهد و پس از یکسال به دلیل خوش رفتاری آزاد می شود …
سردار مرتضی راشد از فرماندهان نیروی دریایی درصدد گرفتن انتقام از ناو آمریکایی وینسنس می باشد. حبیب فرزند او که بعلت دوری از پدر در دوران جنگ و کمبود محبت پدری، روحیات و طرز تفکری متفاوت با پدرش را دارد در حین فرار از مرز آبی کشور به همراه دختری محلی به اسم سلما توسط گارد ساحلی دستگیر می شود و…
مریم و رضا با آدمهای دیگر فرق دارند، آن هم نه یک فرق ساده، بلکه بسیار بزرگ و آنها باید تلاش کنند تا به دیگران ثابت کنند این تفاوت بزرگ را با معجزه عشق حل کرده اند...
سالها پیش کشتی آنجلیکا با محمولهٔ ارزشمندی از طلا و نقره در دریا غرق شدهاست. احمد بیک موفق میشود محل غرقشدن کشتی را بیابد و در پی خارج ساختن گنجینهٔ آن برآید. او برای این کار با پسر حاکم شیراز و به شرط تقسیم غنایم عازم محل غرق کشتی آنجلیکا میشود اما پسر حاکم درصدد تصاحب تمام گنجینه برای خود برمیآید غافل از اینکه انگلیسیهای حاضر در جزیره که از ماجرا باخبر شدهاند نیز تصمیم مشابهی را برای خود دارند.
روایت داستان یک روز از زندگی یک خانواده است که علیرغم مشکلات مالی درگیر برگزاری مراسم آبرومند خواستگاری دخترشان هستند و خانه ویلایی آنها در گرو بانک بوده و پدر برای رفع مسائل مالی پسر بزرگتر گرفتار است …