هیچوقت نامزدت را به مراسم سالانه جشن مردان نبر، بخصوص نامزدی که به شکار علاقه داشته باشد؛ داستان فیلم در مورد تجربه خشونت آمیزی است که سه مرد متاهل به دست می آورند.
یک نوجوان ۱۶ ساله به نام ژاکوب پورتمن (ایسا باترفیلد) که یک پناه گاه سری در یک جزیره کشف میکند که در آنجا، کودکان غیرعادی که دارای توانایی های خاصی هستند توسط یک زن (اوا گرین) نگهداری می شوند. ژاکوب قصد دارد با کودکان و افراد ساکن در این جزیره آشنا شود ولی متوجه می شود که اتفاقاتی درحال وقوع است که ممکن است برای آنها خطرناک باشد …
"چهره بازی" تلاش برای خودشناسی ورزشکاران L.G.B.T.Q.و پذیرش آنها در جامعه را نشان می دهد. این مستند داستان موازی فالون فاکس، اولین مبارز حرفه ای تراجنسی MMA، و ترنس کلمنس، بازیکن بسکتبال کالج در اوکلاهما که همجنسگرا است را روایت می کند. فیلم این دو ورزشکار را در طول فرآیند آشکارسازی گرایش جنسی شان دنبال می کند و موانع موجود بر سر راه آنها را روشن می کند.
ده سال از پایان آپارتاید گذشته و مردم آفریقای جنوبی سعی دارند بدون مرور خاطرات تلخ گذشته به زندگی عادی خود برگردند. با این حال، سکوت حاکم بر جامعه شکسته شده و بی‌گناهان در معرض خطر قرار گرفته‌اند.
زنی مورد آزار ج.ن.س.ی آسیب‌زا قرار می‌گیرد. با وجود این تجربه تلخ، او دوباره با همسرش صمیمانه ارتباط برقرار میکند. او متعاقباً در حین پردازش تأثیر عاطفی حادثه اولیه، روابط ج.ن.س.ی توافقی مختلفی را تجربه میکند.
سد زنی در نزدیکی دریاچه‌ای پیدا می‌شود. به نظر می‌رسد قاتل از یک افسانه محلی باستانی درباره مجازات گناهکارانی که خشم خدا را برانگیخته‌اند، تقلید کرده است. تحقیقات پیچیده‌ای برای کاپیتان روماگنات و افسر لوفاور آغاز می‌شود.
این مستند به محض تکمیل شدن، مورد محکومیت و تلاش برای سانسور نهادی قرار گرفت. این فیلم نشان می دهد که چگونه یک مرد در جامعه تمامیت خواه بلغارستان کمونیستی با استفاده از مرد دیگری برای خود حرفه ای می سازد. عمو تونی در همکاری با دی.دی که از نظر سیاسی صاحب امتیاز بود، فیلم های محوری را در دهه هفتاد تولید کرد که تاریخ را تغییر داد، اما نام او ناشناخته ماند.
یک گروه مستندساز به دعوت جامعه خون‌آشام‌های بلژیک، از زندگی یک خانواده خون‌آشام شامل پدر، مادر و دو فرزند نوجوان فیلم تهیه میکند. نوجوانان با مشکلاتی نظیر تمایلات ج.ن.س.ی. ممنوعه و آرزوی انسان بودن روبرو هستند. خانواده برای تغذیه، یک زن جوان را نگه می‌دارند.
رم، 1943: ماتیلد، سانسیو، فولویو و ماریو جاذبه‌های اصلی «سیرک مززا پیوتا» هستند که توسط اسرائیل اداره می‌شود، در همین حال کسی با نقشه‌ای که می‌تواند سرنوشت کل جهان را تغییر دهد، شروع به جستجوی چهار آدم عجیب و غریب میکند...
رمان EXIL داستان مهندس شیمی خارجی است که در محل کار خود مورد تبعیض و زورگویی قرار می گیرد. این امر باعث می شود که او هویت خود را زیر سوال ببرد و دچار بحران هویت شود.
فانی ۱۷ ساله، هنوز در جستجوی هویت خویش است. او در برقراری روابط دوستانه با دیگران با دشواری مواجه است. در سفر به آلمان، با دوست مکاتبه‌ای خود، لینا، دیدار میکند. لینا آرزوی مشارکت در فعالیت‌های سیاسی را دارد و این موضوع برای فانی نگرانی‌آور است.
