دو پلیس مخفی به نام های جان و وارن به ماموریتی خطرناک فرستاده می شوند تا بتوانند زنی جوان را که توسط جنایتکاران به گروگان گرفته شده را نجات دهند. آنها برای این کار تنها 36 ساعت فرصت دارند و باید هر چه زوتر وارد عمل شوند وگرنه …
در هند، دختری ه.م.ج.ن.س.گ.ر.ا در تلاش است تا از ازدواجی اجباری بگریزد. همزمان، در نیویورک، یک بنیادگرای مذهبی پژوهشگری را که مخالف افراطگرایی است، نشانه میگیرد.
فیلم سوپر 30 بر اساس زندگی یک ریاضیدان هندی به نام آناند کومار ساخته شده است که برنامه معروف سوپر 30 را در شهر پتنه و برای داوطلبان موسسات فناوری هند اجرا کرد…
"سرمان" کشاورزیست که برای خرید و فروش به شهر موهنجو دارو می رود. شهر توسط یک ارباب خشن و پسرش کنترل می شود. "سرمان" جان دختری را که دریک مهلکه گیر کرده بود نجات میدهد و آنها کم کم به هم علاقه مند میشود. اما مشکل اینجاست که آن دختر در آستانه ازدواج اجباری با پسرِ ارباب شرور شهر می باشد...
زن جوانی به نام "ل" برای معشوق سابقش نامه مینویسد و از خلال این نامهها، تغییرات عمیقی که در محیط اطرافش رخ میدهد و همچنین درهمآمیختگی واقعیت با رویا و خیال در ذهن او به تصویر کشیده میشود.
کاشینات و ایملی، یار دبستانی یکدیگرند و همگان چشمانتظار ازدواج آنها هستند. اما با ورود آنجلی چوپرا، دختری متمول، ثروتمند و بیمار، به زندگی کاشینات، مسیر رویدادها دگرگون میشود. آنجلی به یمن توجهات کاشینات بر ضعف جسمانی خود غلبه کرده و شخصیتی جسور مییابد. بدین ترتیب، آنجلی دلباخته کاشینات شده و بیپروا به پدرش، مانموهان چوپرا، اظهار میدارد که تنها با...
یک افسر پلیس، در حال تحقیق در مورد پرونده دو قتل است که تنها دو شاهد دارد، که همچنین مظنون اصلی هستند. مظنونان – ویکارم، نویسنده تحسین شده، و مایا، یکی از خانه داران جوان، روایت های مختلفی در مورد وقایع این شب سرنوشت ساز دارند.
داستان این فیلم از زندگی آروناچالام موروگانانتام الهام گرفته شده که به صورت گسترده برای بهداشت زنان در مناطق روستایی تلاش بسیاری کرد و به عنوان مرد بهداشت شناخته شد.
مردی ثروتمند چهار نفر را به جزیره خصوصیاش دعوت میکند تا سه نفر از آنها را به خاطر مرگ ناگهانی دخترش مقصر بداند. صبح روز بعد، آن مرد ثروتمند به قتل رسیده پیدا میشود.
یک زن که حافظهاش را از دست داده است، میترسد که یک روز گمشده در زندگیاش او را به یک جنایت مرتبط کند و تلاش میکند تا ردپای خود را بین شامگاه شنبه و صبح دوشنبه دنبال کند.
کبیر لوترا (ریتیک روشن) یک فرمانده ارتشی است که به دلیل نامعلومی شروع به کشتن مقامات ارتش میکند. در این بین خالد رحمانی ( تایگر شروف) که از سربازان تحت آموزش کبیر بوده مامور میشود تا او رو پیدا و به قتل برساند…
سرنوشت چاندی را با ناپدید شدن عشقش روهیت از زندگی اش ترک می کند. او با لالیت آشنا می شود و آنها با یکدیگر دوست می شوند تا اینکه روهیت در خانه او را می زند.