پسر چان تین می (سامی چنگ) و هو بون (آلن لوک) به دلیل بیماری قلبی مادرزادی در سه سالگی به طور ناگهانی درگذشت. "مِی" که از درد غیرقابل فقدان رنج می برد، در برابر داشتن فرزند دیگر مقاومت می کند. یک روز، می متوجه می شود که آنها می توانند تبدیل به یک خانواده رضاعی شوند...
در ادامه قسمت اول فیلم ، چان وینگ از آمورزشگاه پلیس اخراج میشودو. حال، شخصی بنام وونگ به او پیشنهاد میدهد از این به بعد، بصورت مخفی ، به خدمت او در بیاید تا در کارهای خلاف او، نقشی موثر داشته باشد. او این پیشنهاد را میپذیرد و...
یانکی کارشناس امور اجتماعی است که سالن ورزشی شبانهروزی را تأسیس کرده است تا نوجوانانی که خارج از کنترل هستند بتوانند با خیال راحت با هم بگردند، وقتی به نظر میرسد که منابع مالی برداشته میشود یانکی نقشهای میسازد تا اوضاع را تغییر دهد...
کارگری فقیر بنام «تیتو» در چین به سختی کار می کند و دلش برای همسرش که در ژاپن تنگ شده است. او بصورت غیر قانونی به ژاپن سفر می کند و در این بین مدارک هویت چینی اش را از دست می دهد و وارد ماجراهایی می شود که...
فیلم در مورد پلیسی است که در یک عملیات ۵ نفر از اعضای گروه اصلی خود را از دست می دهد و او در پی انتقام گیری از قاتل های ان ها شروع به جستجو و پیدا کردن انها میکند...
«سام» رئیس یک گروه بزرگ تبهکاری است که قبلاً مربی نیروهای جوان بوده است و این جوانان حالا تبدیل به اعضای ارشد نیروهای پلیس شده اند، دو تن از آنها به عنوان نیروی نفوذی پلیس وارد گروه سام شده اند و ...
داستان فیلم در شهر "فنیانگ" از استان "شانشی" چین اتفاق افتاده و بر روی گروهی از بازیگران تازه کار تئاتر تمرکز می کند که با تغییرات شخصی و اجتماعی روبرو می شوند...
نقش دقلک در یک تیم تئاتر مشهور به ارث میرسد و وارد دنیای زیرزمینی میشود. در حالی که او خاطرات زنده خود را برای آخرین بار قبل از ورود به زندگی پس از مرگ زنده می کند، 50 سال هنر، مبارزه و عشق در پس زمینه تاریخ پر فراز و نشیب چین در قرن بیستم بازی می کند...
«شاهزاده خانم پئي پئي» (ليو) از شهر ممنوع ربوده و به امريکا برده مي شود و «چون وانگ» (چان)، يکي از گاردهاي امپراتوري، براي پيدا کردن او وارد عمل مي شود. «وانگ» در ايالت نوادا با دزد خرده پايي به نام «روي اوبانن» (ويلسن) که جنون شهرت دارد، شروع به کار مي کند...
«جکی» در یک فروشگاه لوازم ورزشی کار می کند و مهارت چندانی در بخش فروش ندارد اما در عوض کونگ فو کار ماهری است. او خیلی اتفاقی، وارد ماجرای دزدی بزرگی می شود و در یک مبارزه قهرمانانه جلوی دزدها را می گیرد. این اتفاق جکی را وارد ماجرایی پیچیده می کند.
دختری نابینا مورد عمل پیوند قرنیه قرار گرفته و دوباره قابلیت دیدن بدست می آورد.اما او قابلیت دیگری نیز بدست آورده و می تواند روحها را هم ببیند.او تصمیم می گیرد صاحب قرنیه را پیدا کرده و گذشته صاحب قبلی آن را آشکار کند...