کارین و مارتین زوجی هستند که در رابطهای آرام و بدون مشکل زندگی میکنند. زندگی آنها ساده و تکراری است، اما همین تکرارها باعث میشود که آنها به دنبال ماجراجویی جدیدی باشند.
یک فیلم جادهای دیوانهوار درباره پیرمردی و نوههایش که در یک مسابقه 24 ساعته با زمان برای متوقف کردن یک دیوانه شیردوست که مصمم به کشتن گاو گرانقیمت او برای نجات جهان است، رقابت میکنند.
پاییز 1944، استونی. ده ها هزار نفر از ترس نزدیک شدن به خط مقدم میهن خود را ترک می کنند. برخی از روستاهای ساحلی کاملاً خالی مانده اند. زن جوانی با چشمان بزرگ خاکستری از قایق پیاده می شود. ایتلا آخرین قایق را ترک می کند، بنابراین آخرین فرصت خود را برای فرار از دست می دهد...
داستان در مورد مرد جوانی به نام شرمن می باشد ، دنیا به آخر رسیده است و او در روسیه به دنبال زنده ماندن است . زمانی که به بیرون شهر می رود در زیر زمینی گیر می افتد و …
کاپیتان فئودور ولکونوگوف، یک افسر امنیت ملی (NKVD) در سال 1938 در شوروی، ناگهان عذاب وجدان میگیرد و از جنایات خود پشیمان می شود. او تصمیم می گیرد از خدمت فرار کند و با قربانیان خود روبرو شود، اما در همین حین تحت تعقیب قرار می گیرد...
آئورا، دختر یک رهبر مذهبی، با رابطهای پنهانی روبرو میشود که زندگیاش را متحول میکند و در جشن سالگرد ازدواجش، با ورود یک مهمان ناخوانده، اوضاع پیچیده میشود.
فیلم «تعقیب تکشاخها» داستان سفر پرماجرای دو شخصیت، یک کارآفرین جوان و یک شکستخوردهی سریالی، از استونی به سیلیکون ولی و بازگشت آنها را روایت میکند.
پلیس به یک هتل خلوت در آلپ فراخوانده می شود. وقتی افسر به هتل می رسد، همه چیز ظاهراً خوب است. ناگهان، یک بهمن آنها را از بقیه دنیا جدا می کند و اتفاقات عجیبی رخ خواهد داد...
راجر هریس، کارشناس امنیت سایبری، در سفر به روسیه ناپدید شده است. همکارانش معتقدند او ممکن است به دشمن پناهنده شده باشد. مامور مخفی دیگری نیز وارد ماجرا میشود تا به این پرونده پیچیده پی ببرد.
فیلم "جنگلهای باستانی" در یکی از آخرین بخشهای باقیمانده از جنگلهای کهنسال در لیتوانی فیلمبرداری شده است. جایی که مرزهای زمان ذوب میشوند و هر چیزی که وجود دارد نه پژمرده میشود و نه پیر میشود، بلکه "به سوی" ابدیت رشد میکند. این فیلم طبیعت، که شاعرانه و غیرمعمول است، بینندگان خود را به سفری بیپایان میبرد - از میان بوتههای جنگل تا غارهای گرگها و تا لانه لکلکهای سیاه.....
هنگامی که راهبه ای در صومعه ای دورافتاده ادعا می کند که حامله شده است، واتیکان نگران از یک پیشگویی باستانی مبنی بر اینکه زنی پسران دوقلو به دنیا خواهد آورد: یکی مسیح و دیگری ضد مسیح ، تیمی از کشیشان را برای تحقیق می فرستد...
این فیلم درباره جنگ استقلال استونی (1918-1920) است، به طور خاص دانشجویانی که در کنار ملی گرایان مبارزه می کردند، همچنین به درگیری بین دو ایدئولوژی (ناسیونالیسم استونی و کمونیسم) پرداخته شده است...