کشیش بازنشستهای به دختری جوان از جامعهی آمیش که در بحران است، پناه میدهد. این عمل او رازی از گذشتهاش را فاش میکند که او را به یک رویارویی ترسناک در جوانیاش و شفق قطبی مرتبط میسازد.
هو جیانلین، مردی روستایی و ورزشکار، در جریان تعدیل نیرو به مقام بالاتری ترفیع مییابد. اما، تفاوتهای فرهنگی او با محیط جدید، چالشهای زیادی را برایش به وجود میآورد. او باید تلاش کند تا در این محیط جدید، هم جایگاه خود را تثبیت کند و هم به کشف حقیقت بپردازد.
هونگو تاکشی بیدار می شود و متوجه می شود که به یک ملخ سایبورگ -هیبرید تبدیل شده است. او باید با سازمان شیطانی مرموز SHOCKER مبارزه کند تا از تمام بشریت محافظت کند...
داستان متیو، مردی متعهد و پایبند به زندگی مشترک که روزهای آرامی را در کنار همسرش میگذراند، در حالی که راز خیانتهای دوستش ونسان را حفظ میکند. متیو که در تلاش برای ...
نولان بنتلی، مردی مرموز و جذاب، در یک جنگل ناشناخته بیدار میشود و بدون هیچ خاطرهای از گذشته، در تلاش است تا از این وضعیت هولناک رهایی یابد. او باید با روبرو شدن با گذشتهی تاریک خود و مبارزه با یک غریبهی اسرارآمیز، برای بقا بجنگد.
گروهگرایی دانشگاهی، فرهنگ حذف و جزماندیشیهای نژادی و جنسیتی، موجب ضعف اندیشه شده و رسالت دانشگاهها را که همانا مناظرهی آزاد و جستوجوی دانش است، خدشهدار میکند. این امر از لابهلای تجربههای دانشجویان به خوبی قابل مشاهده است.
داستان سه روز پر از لحظات خندهدار و غمانگیز از زندگی مردی ناپخته را روایت میکند که در مناطق تپهای شمال شرقی ترکیه، مشغول آمادهسازی مراسم خاکسپاری پدرش است.
در اعماق جنگلهای انبوه تایگا، طاعون هاری شیوع پیدا کرده و گرگهای وحشی را به جان انسانها انداخته است. پدری که از جان پسرش بیمناک است، او را در کلبهای شکار پناه میدهد. در همین حال، مردم محلی باید با دو خطر بزرگ دست و پنجه نرم کنند: گله گرگهای هار و شکارچی بیرحمی که در کمین شکار است.
در قلب ریاض، جایی که ناامیدی و فرصت با هم برخورد میکنند، "مندوب" داستان جذاب فهد الغدانی را روایت میکند، مردی از نظر روانی شکننده که در مسابقه با زمان برای نجات پدر بیمارش است.
بنجامین، دانشجوی دکترا بدون بورسیه، پیشنهاد تدریس قراردادی در یک کالج را می پذیرد. او بدون آموزش یا تجربه، در برابر یک نهاد تضعیفشده، با دشواریهای این حرفه آشنا می شود ...
خانوادهی فرال (Feral) تصمیم میگیرند که هنگام نقل مکان به خانهای در محلهای جدید، رفتاری عادی و دوستانه از خود نشان دهند و مانند دیگران باشند. فیلیمن، پسر این خانواده، با کامیلا، همسایهی جدیدشان، رابطهی صمیمانهای برقرار میکند. اما هرچه این رابطه نزدیکتر میشود، میل او به خون بیشتر شده و کمکم دیگر قادر به پنهان کردن ماهیت واقعی و متفاوت خود نیست.
این فیلم، داستان قاتل زودیاک در سان فرانسیسکو، قتل های وحشیانه، نامه های مرموز، تحقیقات پلیس و ترس مردم را بررسی می کند و معمای حل نشده ی هویت قاتل را برجسته می کند.
اما شغلی به عنوان پرستار برای یک زن مسن سالخورده مبتلا به زوال عقل قبول میکند. اتفاقات عجیبی در خانه رخ میدهد. اما نمیداند که خانه یک راز وحشتناک را پنهان میکند.
آدری و سه خواهر و برادرش در یک خانه قدیمی که قرار بود تعطیلات تابستانی خود را با پدرشان در آنجا بگذرانند، رها میشوند. پدرشان به طور غیرمنتظرهای در طول شب ناپدید میشود.