یک زن فوتشده فرصت برقراری ارتباط مجدد با معشوق سابق خود را پیدا میکند. آنها برای برآورده کردن آرزوی زن مبنی بر پاشیدن خاکسترش در ژاپن، سفری زمانی و قارهای را آغاز میکنند.
یوسته و ارنستا، همسران لوکاس و توماس، به مناسبت پیروزی لوکاس در مسابقات هنرهای رزمی و جشن تولد توماس، یک آخر هفته را در خانهی ییلاقی همراه با خانوادهها تدارک میبینند. قرار بر این بود که آخر هفتهای آرام در روستا سپری شود.
این فیلم، روابط میان شرکتهای استخراجی (مانند زغالسنگ) و سیاستمداران وست ویرجینیا را بررسی و افشا میکند. تمرکز اصلی بر روی سناتور جو منشن (دلال زغالسنگ) و روشهای او برای استفاده از موضوعاتی مانند «فداکاری میهنپرستانه»، سرمایههای پنهان و سیاستهای غیراخلاقی است.
پژوهشگران در اتریش، ضمن جستجوی اسناد نازی، رازی تاریک را زیر یک خانه روستایی کشف میکنند. گانر هولبروک، مهاجری که پیگیر این راز است، سلامت روانیاش به خطر میافتد و مجبور میشود برای نجات خود با نیرویی اهریمنی بجنگد.
وقتی اِیجی (Eiji Aihara) و نائوهیکو (Naohiko Bessho) تو دوران راهنمایی بودن، تو یه مدرسه درس میخوندن و رفیق جونجونی بودن. یه روز، دوست بچگی اِیجی، ایزومی (Izumi Shiosaki)، به مدرسشون منتقل شد. اِیجی تو دلش عاشق ایزومی بود، ولی هیچوقت جرئت نکرد بهش چیزی بگه. اما نائوهیکو رفت و احساسش رو به ایزومی گفت و اینجوری شد که اونا با هم دوست شدن. حالا هر سهتاشون سال اولی دبیرستانن و تو یه مدرسهان. اونجا با کوهارو (Koharu Fujimura) آشنا میشن که کمکم به نائوهیکو علاقهمند میشه، تائیچی (Taichi Senami) که تو یه گروه موسیقیه، و میزوهو (Mizuho Ikezawa) که یه دختر کتابخونه و به اِیجی علاقه داره.
یک اینفلوئنسر به همراه دوستانش در خانهای دورافتاده جمع میشوند. حضور یک تعقیبکنندهی مزاحم، آرامش آنها را بر هم میزند و شب وحشتناکی را برایشان رقم میزند.
فرزندان آخرین بازماندگان کشتی بردگان آمریکایی (کاجو لوئیس و گومپا لی)، با راهنمایی تارا رابرتس (کاوشگر نشنال جئوگرافیک)، سفری را برای تحقق آرزوی اجدادشان و بازگشت به سرزمین مادری آغاز میکنند.
در رومانی سال ۱۷۹۹، کولیها در خطر از دست دادن زمینهایشان به دست «فرقه» هستند. در این میان، «کاپیتان»، یکی از افسران فرقه، ناخواسته مسیرش از همراهان خونخوارش جدا شده و سرنوشتش تغییر میکند.
بارنی پیج، اسکیتباز حرفهای، یک سفر ۹۰۰ مایلی را به یاد دوستش بِن ریمرز آغاز کرده تا با گفتوگو، دربارهی خودکشی و سلامت روان و اثر آن بر اسکیتبوردینگ آگاهیرسانی کند.
سفر یک روزنامهنگار و همراهش به رُم برای مصاحبه با یک موسیقیدان مشهور، با پذیرفتن یک دعوت غیرمنتظره برای اقامت در یک ملک ییلاقی، به مسیری کاملاً غیرقابل پیشبینی و فراتر از انتظارها کشیده میشود.
استلیوس کازانتزیدیس، خواننده افسانهای یونانی و فرزند پناهندگان پونتوس، با استعداد و پایداری بر سختیها چیره شد. زندگی و حرفه او، شامل موسیقی، روابط، مشکلات و هواداران وفادارش، مورد بررسی قرار میگیرد.
یک دانشجوی دختر دانشگاهی توسط مردی تعقیب میشد و به دست همان فرد کشته شد. بنا به گزارش اختصاصی یک روزنامه محلی، یک افسر پلیس رسیدگی به شکایت قربانی را به تعویق انداخت و در عوض به مسافرت رفت. پس از انتشار این مقاله، اداره پلیس استان دچار هرج و مرج شده و در تلاش برای یافتن منبع درز این خبر است. در این میان، ایزومی موریگو...
داستان درباره شش دوست صمیمی دوران دبیرستان (یاماتو، ایجیرو، کن، ریکو، یوگو و جوجی) است که همگی عضو تیم دو و میدانی بودند، اما پس از فارغالتحصیلی مسیرهای متفاوتی را در پیش گرفتند.
یک مدیر اجرایی جوان تبلیغاتی اهل مونترال که به چوپانی در منطقه پروونس روی آورده، با یک کارمند دولتی که بیمحابا از شغلش استعفا داده، ماجراهای گوناگونی را از سر میگذراند.
پس از رویدادهای "شورش" و "حمله به فورت ریجلی"، سرهنگ اچ. اچ. سیبلی دادگاهی نظامی برای محاکمهٔ داکوتاهای دستگیرشده تشکیل داد. ارتش ایالات متحده به رهبری ستوان اول و کمیسرهای منصوب، بهدنبال انتقام است، اما این کار هزینههایی در پی خواهد داشت.
داستان در یک ساختمان آپارتمانی اتفاق میافتد که شایعه شده است افراد زیادی یکی پس از دیگری در آنجا ناپدید میشوند. روایت زمانی شروع میشود که ماروکو، یک پیک جوان (مامور تحویل)، به طور تصادفی راز یکی از ساکنان مشکوک را کشف میکند.