یک کارت تبریک به یک مدیر اجرایی درسانتافه می رسد تا یک شرکت خانوادگی تنگ بافته را خریداری کند که زیورآلاتی با الهام از سنت های کریسمس مکزیکی ایجاد می کند..
مردی منزوی و گرفته با همسر یک روستایی که در آستانهی فروپاشی روحی قرار دارد، روبرو میشود. این ملاقات پرتنش، زندگی زناشویی مسموم و فساد موجود در آن منطقه را به خطر میاندازد و در عین حال، واقعیتهای ژرفتری پیرامون صمیمیت و تفاهم را آشکار میسازد.
مارتا شاید یتیم باشد و حتی تحت تاثیر یک بیماری کشنده قرار گیرد، اما با این حال او مثبت اندیش ترین فردیست که می توان ملاقات کرد. او می خواهد که یک پسر به او دل ببند...
پیتر فون کانت، کارگردان موفق و مشهور، با دستیارش کارل زندگی می کند که دوست دارد با او بدرفتاری کند و او را تحقیر کند. او از طریق بازیگر بزرگ سیدونی با امیر، جوانی خوش تیپ و متواضع آشنا می شود و عاشق او می شود...
پیتر که از قضاوت خانواده اش در مورد مجرد بودن خود ناامید است، بهترین دوستش نیک را متقاعد می کند که در سفر به خانه برای تعطیلات به عنوان دوستش ظاهر شود...
سانتوش، جوانی که با "سندرم میکرو " دست و پنجه نرم می کند، در موقعیتی اجتناب ناپذیر با آمروتا ازدواج می کند اما همچنان اولین شب عروسی خود را به تعویق می اندازد. او با زنی مواجه می شود که برای رفع مشکلش داروی گیاهی دارد...
جایی در سواحل تایوان، هتل آیریس، توسط یک زن ژاپنی (ناهانا) و دختر نیمه تایوانیاش ماری (لوسیا) اداره میشود. یک شب، ماری صدای گریه زنی را از طبقات بالا می شنود...
تاکومی دانش آموز دبیرستانی با دو مادرش در توکیو زندگی می کند. سورا و دو پدرش به خانه ای در آن سوی خیابان نقل مکان می کنند. یک روز تاکومی و سورا تلاشی را برای جستجوی پاسخ هایی که مدت ها از خانواده های نامتعارف خود پنهان کرده بودند آغاز می کنند...
نمایش «اتللو» شکسپیر با حفظ اصالت متن و با استفاده از لهجههای امروزی، به زمان حال آورده میشود. داستان شخصیتهای یاگو، اتللو و دزدمونا در قالب رویدادهای معاصر و در فضایی از فریب، خیانت و حسادت روایت میشود. این نمایش، داستانی بیزمان از تقابل خیر و شر است که در اوایل دهه 2000 میلادی اتفاق میافتد.