پس از اینکه دو پسر از سه پسر شیطان از جهنم فرار میکنند تا زمین را ویران کنند، شیطان باید پسر سوم خود، نیکی با اخلاق را بفرستد تا قبل از اینکه خیلی دیر شود، آنها را بازگرداند.
سه داستان جداگانه در این سهگانه روایت میشود که هر کدام ماجراهای هیجانانگیز و پرخطری را روایت میکنند. در «هزارتوی هزارتو»، دختری و گربهاش باید از موانع و خطرات دنیای عجیب و غریب هزارتو جان سالم به در ببرند. در «مرد دونده»، مسابقهدهندهای باید در مسابقهای مرگبار با حریفی قدرتمند رقابت کند تا جان خود را نجات دهد. در «اعلامیه لغو ساختوساز»، مردی باید روباتهای کارگری را که از کنترل خارج شدهاند، خاموش کند تا از وقوع یک فاجعه جلوگیری کند.
پس از مرگ عموی شگی، او، اسکوبی و اسکریپی به عمارت عمویشان میروند تا ارثیه را دریافت کنند. اما به محض رسیدن، متوجه میشوند که این عمارت توسط روح یک سرباز کنفدراسیون تسخیر شده است. آنها با کمک سه برادر روحگیر که "برادران بو" نامیده میشوند، تلاش میکنند تا هم ارثیه شگی را پیدا کنند و هم از دست این روح فرار کنند...
جولین و دوستش در سفر به موریس، با بیاحترامی به خدایان، قدرتهای خاصی به دست میآورند. آنها پس از بازگشت به پاریس، این قدرتها را در جهت منافع خود به کار میگیرند.
پیشگویی کتاب مقدس آرماگدون زمانی آغاز می شود که رپچر فوراً همه ایمانداران به مسیح را از زمین می گیرد. خبرنگاری که پشت مانده است متوجه می شود که ضد مسیح به زودی قدرت را به دست خواهد گرفت...
اسکوبی دو و گروه اسرارآمیز از اوهاون، ماساچوست دیدن می کنند تا به دنبال اتفاقات عجیب و غریبی بروند که یک رمان نویس معروف ترسناک و جدش که شایعه می شود یک جادوگر است، درگیر شوند...
خفاش دوستداشتنی بارتوک (هنک آزاریا) به ماجراجویی خود میپردازد و با یک مار صورتی، یک خرس نازک، شاهزاده ایوان رومانوف (فیلیپ ون دایک) و جادوگر شیطانی بابا یاگا (آندره مارتین) که سعی دارند بر تمام روسیه حکومت کنند، ملاقات میکند...