بعد از بازگشت از تعطیلات ، پاول و خانواده اش خانه خود را در تصرف مستاجر های غیر قانونی می یابند كه منجر به درگیری آزار دهنده و غیرقابل پیش بینی می شود...
جیسون میلر ، نویسنده فیلمنامه که قادر به کنار آمدن با اتفاقات اخیر نیست ، بی وقفه وارد جدیدترین فیلمنامه خود می شود تا از برخورد با یک تجربه آسیب زا جلوگیری کند. او که در آپارتمانش است ، با لیزا ملاقات می کند ...
یک تعداد زن و مرد به شدت زخمی شده در یک آسایشگاه متروکه بیدار می شوند و تنها می فهمند که یک سرایدار سادیستی کلید آزادی و پاسخ های هولناک را در مورد هویت واقعی آنها را دارد ...
سه دوست یک سفر جاده ای به صحرای موهاوی را شروع می کنند در حالی که با یک فرقه منزوی قاتل روبرو می شود ، روابط پیچیده آنها به نقطه شکست خود منتهی می شود...
ویکتور فرانکشتاین دانشجوی جوان پزشکی است. این داستان توسط دستیار و دوست او بیان میشود و به ما نشان میدهد که فرانکشتاین چگونه به آن چیزی که ما امروز میشناسیم مبدل شده است...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 16 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
« پروفسور بورگ » ( شوستروم ) همراه عروسش ، « ماریانه » ( تولین ) که در زندگى زناشویى با همسرش ( بیورنستراند ) مشکل دارد ، براى دریافت دکتراى اقتصاد ( در پنجاهمین سالگرد فارغ التحصیلىاش از دانشگاه ) به لوند میرود .
گروهی از دوستان که به کوه های آرژانتین رفته اند تا آخر هفته خود را بگذرانند، با نیروی تاریکی بنام "شکارچی" روبرو می شوند، اما همه چیز آنطور که بنظر میرسد نیست ...
دختری جوان به همراه خانواده اش و خواهر کوچکترش در شهر کوچکی از تگزاس زندگی می کنند. به تازگی دختر جوان متوجه یک سری حقایق ترسناک در قسمتی از راه آهن متروکه شهر می شود که او را به سمت رمز و رازهایی می برد که در گذشته مردمان شهر آن را تجربه کردند و ...
در این فسمت چهارم از ارباب آرزو هایی که از جهنم برخاسته ،جن عشق فنا ناپذیر با خود را با سه ارزوی بر روی قربانی زیبای جدیدش که لیسا نام دارد اجرا می کند.
یک نویسنده ی جوان شغلی تحت عنوان کمک به نویسنده ی مورد علاقه اش پیدا می کند اما او به آرامی متوجه می شود که بخشی از یک آزمایش روان شناسی خارج از کنترل است...